کپی‌رایت، قانونی بوده که اگر‌چه در سال‌های اخیر همچون کالایی ویترینی بر روی میز مسئولان فرهنگی کشورمان قرار گرفته و در تنگنا‌ها به کارشان می‌‌آید.

حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران - نسرین خدایاری؛ به رغم راهبردی بودن قانون کپی‌رایت این قانون هنوز برای اهالی فرهنگ تعریفی پیدا نکرده و دود نپذیرفتنش همچنان در چشم خالقان آثار هنری و ادبی کشورمان می‌رود. حمید داوود آبادی، نویسنده کشورمان که تا به امروز 2 اثر با عناوین «تاریخ ادبیات شهادت طلبانه در لبنان» و «روز شمار گروگانگیری چهار ایرانی در لبنان» از وی ترجمه شده در خصوص اینکه نپذیرفتن قانون کپی‌رایت چه مشکلاتی را بر سر راه ترجمه آثارش ایجاد کرده، گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم قانون کپی‌رایت حقی است که باید داده شود، مثلاً در روزهای اخیر دیده و شنیده‌ام که یک شرکت تلفن همراه بدون کسب اجازه از من نرم‌افزار دو عنوان از کتابهایم را برای فروش گذاشته و یا گه‌گاه دوستانم نرم‌افزار آثارم را می‌فروشند و این اصلاً درست نیست، ما می‌خواهیم که حق مؤلف محترم شمرده شود، وقتی ما اینجا حق خودمان را رعایت نمی‌کنیم، نمی‌توانیم برخورد دیگری را در سطح جهانی از خودمان نشان بدهیم، پس بیایید تا رعایت حق دیگران را در خانه خودمان داشته باشیم تا در سطح جهانی مشکلی برایمان پیش نیاید.

آری در میان دو دلی مسئولان فرهنگی بر سر پذیرفتن و نپذیرفتن قانون جهانی – کپی‌رایت آنچه همواره مدنظر بوده این است که اگر طالب حاکم شدن نسبی آرامش و امنیت شغلی درعرصه‌های فرهنگی و هنری همچون موسیقی، ادبیات و سینما هستیم باید بر روی موج جهانی پذیرش قانون کپی‌رایت سوار شویم و خودمان را به دست جریان‌های جاری بپردازیم.

همچنین  فرید جواهر کلام، نویسنده درباره مشکلاتی که تا به امروز بر سر راهش قرار گرفته، گفت: بزرگترین مشکل من ناشران بودند، در تمام این 50 سال شاید ناشران انگشت شماری بودند که خوش حساب، مهربان و خوش قول باشند در این میان ناشرانی پیدا شدند که بر سر ما کلاه گذاشتند و کتابمان را به نام فرد دیگری منتشر کردند البته با کمک یک دوست موفق شدم که تمام و کمال پولم را از یکی از آن‌ها بگیرم.

اما چرا ما با وجود همه این مشکلات برای پیوند به قانون جهانی کپی‌رایت مردد شده‌ایم؟

در پاسخ باید گفت که اگرچه نپذیرفتن قانون کپی‌رایت برای ما به معنای بروز هرچه بیشتر مصادیقی برای سرقت‌های ادبی و هنری غیر قابل پیشگیری بوده که قانونی هم برای مقابله با آنها وجود ندارد اما در ظاهر کمبود آثار چشمگیری که حرفی برای گفتن در سطح بین‌المللی داشته باشند دلیلی محکم است که ما را از پذیرش این قانون باز می‌دارد.

گفتنی است؛ که به نظر و با توجه به جریان قوی ترجمه آثار خارجی در کشورمان هر آنچه که ما را به پذیرش قانون جهانی کپی‌رایت ترغیب می‌کند تا اندازه‌ای برای ما ضرر هم خواهد داشت چون آثار قابل ترجمه داخلی کمتر از آثار خارجی قابل ترجمه است و این به معنای نا‌‌متقارن بودن کفه‌های ترازوی ترجمه بوده که معنایی جز زیر سؤال رفتن ادبیات و توانایی نویسندگان ما در خلق آثار ادبی ندارد البته این امر فقط مختص به عرصه ادبیات نبوده و در مورد موسیقی و سینمایی مصداق پیدا می‌کند.

در این میان اما احمد شاکری، نویسنده می‌گوید: ما باید از ترجمه آثارمان استقبال کنیم حتی اگر توجهی به حقوق معنوی ما نشود زیرا ترجمه آثار ما به معنای سرمایه‌گذاری فرهنگی بوده و کپی‌رایت چندان مهم نیست.

ما عموماً مصرف کننده‌ایم و نه تولید‌ کننده؛ لذا اگر بخواهیم به این فکر کنیم که در عرصه کپی‌رایت چیزی به ما داده می‌شود، فکری خامی است و باید برای ترجمه آثارمان سرمایه‌گذاری کنیم.

در نتیجه باید گفت که اگر‌چه مسئولان ما در میان پذیرش و نپذیرفتن قانون جهانی کپی رایت دچار تردید و دو دلی شده‌اند اما با بهبود سطح کیفی آثار داخلی و کاهش اثر عواقب منفی پذیرش این قانون می‌توان با خیالی راحت به جریان‌های جهانی عرصه فرهنگ و هنر پیوست.


انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار