به نام خداوند رحمتگر مهربان | بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ | |
و هر كس از شما خدا و فرستادهاش را فرمان برد و كار شايسته كند پاداشش را دو چندان مىدهيم و برايش روزى نيكو فراهم خواهيم ساخت | وَمَن
يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا
أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا | |
اى
همسران پيامبر شما مانند هيچ يك از زنان [ديگر] نيستيد اگر سر پروا داريد
پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد و گفتارى شايسته
گوييد | يَا
نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ
فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ
وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا | |
و
در خانههايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهاى خود را
آشكار مكنيد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد و خدا و فرستادهاش را فرمان
بريد خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را
پاك و پاكيزه گرداند | وَقَرْنَ
فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى
وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ
إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ
وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا | |
و آنچه را كه از آيات خدا و [سخنان] حكمت[آميز] در خانههاى شما خوانده مىشود ياد كنيد در حقيقتخدا همواره دقيق و آگاه است | وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا | |
مردان
و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان عبادتپيشه و مردان
و زنان راستگو و مردان و زنان شكيبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان
صدقهدهنده و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان پاكدامن و مردان و
زنانى كه خدا را فراوان ياد مىكنند خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى
بزرگ فراهم ساخته است | إِنَّ
الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ
وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ
وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ
وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ
وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ
كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا
عَظِيمًا | |
و
هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد كه چون خدا و فرستادهاش به كارى فرمان دهند
براى آنان در كارشان اختيارى باشد و هر كس خدا و فرستادهاش را نافرمانى
كند قطعا دچار گمراهى آشكارى گرديده است | وَمَا
كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ
أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ
اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا | |
و
آنگاه كه به كسى كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو [نيز] به او
نعمت داده بودى مىگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و
آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مىكردى و از مردم
مىترسيدى با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى پس چون زيد از آن [زن]
كام برگرفت [و او را ترك گفت] وى را به نكاح تو درآورديم تا [در آينده] در
مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون آنان را طلاق گفتند گناهى
نباشد و فرمان خدا صورت اجرا پذيرد | وَإِذْ
تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ
أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا
اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ
فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا
يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا
قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا | |
بر
پيامبر در آنچه خدا براى او فرض گردانيده گناهى نيست [اين] سنتخداست كه
از ديرباز در ميان گذشتگان [معمول] بوده و فرمان خدا همواره به اندازه مقرر
[و متناسب با توانايى] است | مَّا
كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ
اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا
مَّقْدُورًا | |
همان كسانى كه پيامهاى خدا را ابلاغ مىكنند و از او مىترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند و خدا براى حسابرسى كفايت مىكند | الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا | |
محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست ولى فرستاده خدا و خاتم پيامبران است و خدا همواره بر هر چيزى داناست | مَّا
كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ
وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا | |
اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را ياد كنيد يادى بسيار | يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا | |
و صبح و شام او را به پاكى بستاييد | وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا | |
اوست كسى كه با فرشتگان خود بر شما درود مىفرستد تا شما را از تاريكيها به سوى روشنايى برآورد و به مؤمنان همواره مهربان است | هُوَ
الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ
الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا | |
درودشان روزى كه ديدارش كنند سلام خواهد بود و براى آنان پاداشى نيكو آماده كرده است | تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا كَرِيمًا | |
اى پيامبر ما تو را [به سم ت] گواه و بشارتگر و هشداردهنده فرستاديم | يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا | |
و دعوتكننده به سوى خدا به فرمان او و چراغى تابناك | وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا | |
و مؤمنان را مژده ده كه براى آنان از جانب خدا بخشايشى فراوان خواهد بود | وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا | |
و كافران و منافقان را فرمان مبر و از آزارشان بگذر و بر خدا اعتماد كن و كارسازى [چون] خدا كفايت مىكند | وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا | |
اى
كسانى كه ايمان آوردهايد اگر زنان مؤمن را به نكاح خود درآورديد آنگاه
پيش از آنكه با آنان همخوابگى كنيد طلاقشان داديد ديگر بر عهده آنها عدهاى
كه آن را بشماريد نيست پس مهرشان را بدهيد و خوش و خرم آنها را رها كنيد | يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ
طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ
مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا
جَمِيلًا | |
اى
پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را دادهاى حلال كرديم و
[كنيزانى] را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و
دختران عمههايت و دختران دايى تو و دختران خالههايت كه با تو مهاجرت
كردهاند و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشددر صورتى كه
پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين ازدواج از روى بخشش] ويژه توست نه
ديگر مؤمنان ما نيك مىدانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر
كردهايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است | يَا
أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي
آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ
عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ
وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً
إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن
يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا
مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ
لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا | |
نوبت
هر كدام از آن زنها را كه مىخواهى به تاخير انداز و هر كدام را كه
مىخواهى پيش خود جاى ده و بر تو باكى نيست كه هر كدام را كه ترك كردهاى
[دوباره] طلب كنى اين نزديكتر است براى اينكه چشمانشان روشن گردد و دلتنگ
نشوند و همگىشان به آنچه به آنان دادهاى خشنود گردند و آنچه در دلهاى
شماستخدا مىداند و خدا همواره داناى بردبار است | تُرْجِي
مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء وَمَنِ ابْتَغَيْتَ
مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ
أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ
وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا
حَلِيمًا | |
از
اين پس ديگر [گرفتن] زنان و نيز اينكه به جاى آنان زنان ديگرى بر تو حلال
نيست هر چند زيبايى آنها براى تو مورد پسند افتد به استثناى كنيزان و خدا
همواره بر هر چيزى مراقب است | لَا
يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ
أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ
وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا | |
اى
كسانى كه ايمان آوردهايد داخل اتاقهاى پيامبر مشويد مگر آنكه براى
[خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود [آن هم] بىآنكه در انتظار پختهشدن
آن باشيد ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد و وقتى غذا خورديد پراكنده
شويد بىآنكه سرگرم سخنى گرديد اين [رفتار] شما پيامبر را مىرنجاند و[لى]
از شما شرم مىدارد و حال آنكه خدا از حق[گويى] شرم نمىكند و چون از زنان
[پيامبر] چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد اين براى دلهاى شما و
دلهاى آنان پاكيزهتر است و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و مطلقا
[نبايد] زنانش را پس از [مرگ] او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين [كار] نزد
خدا همواره [گناهى] بزرگ است | يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن
يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا
دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا
مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ
فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا
سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ
أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا
رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا
إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا | |
اگر چيزى را فاش كنيد يا آن را پنهان داريد قطعا خدا به هر چيزى داناست | إِن تُبْدُوا شَيْئًا أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا | |
بر
زنان در مورد پدران و پسران و برادران و پسران برادران و پسران خواهران و
زنان [همكيش] و بردگانشان گناهى نيست [كه ديده شوند] و بايد از خدا پروا
بداريد كه خدا همواره بر هر چيزى گواه است | لَّا
جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا
إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء
أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ
وَاتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا | |
خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مىفرستند اى كسانى كه ايمان آوردهايد بر او درود فرستيد و به فرمانش بخوبى گردن نهيد | إِنَّ
اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا
الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا | |
بىگمان كسانى كه خدا و پيامبر او را آزار مىرسانند خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت كرده و برايشان عذابى خفتآور آماده ساخته است | إِنَّ
الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي
الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا | |
و كسانى كه مردان و زنان مؤمن را بىآنكه مرتكب [عمل زشتى] شده باشند آزار مىرسانند قطعا تهمت و گناهى آشكار به گردن گرفتهاند | وَالَّذِينَ
يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا
فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا | |
اى
پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود
فروتر گيرند اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به
احتياط] نزديكتر است و خدا آمرزنده مهربان است | يَا
أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء
الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى
أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا | |
اگر
منافقان و كسانى كه در دلهايشان مرضى هست و شايعهافكنان در مدينه [از
كارشان] باز نايستند تو را سخت بر آنان مسلط مىكنيم تا جز [مدتى] اندك در
همسايگى تو نپايند | لَئِن
لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ
وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا
يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا | |
از رحمتخدا دور گرديده و هر كجا يافته شوند گرفته و سخت كشته خواهند شد | مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا | |
در باره كسانى كه پيشتر بودهاند [همين] سنتخدا [جارى بوده] است و در سنتخدا هرگز تغييرى نخواهى يافت | سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا | |
مردم از تو در باره رستاخيز مىپرسند بگو علم آن فقط نزد خداست و چه مى دانى شايد رستاخيز نزديك باشد | يَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا | |
خدا كافران را لعنت كرده و براى آنها آتش فروزانى آماده كرده است | إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا | |
جاودانه در آن مىمانند نه يارى مىيابند و نه ياورى | خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَّا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا | |
روزى كه چهرههايشان را در آتش زيرورو مىكنند مىگويند اى كاش ما خدا را فرمان مىبرديم و پيامبر را اطاعت مىكرديم | يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا | |
و مىگويند پروردگارا ما رؤسا و بزرگتران خويش را اطاعت كرديم و ما را از راه به در كردند | وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا | |
پروردگارا آنان را دو چندان عذاب ده و لعنتشان كن لعنتى بزرگ | رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا | |
اى
كسانى كه ايمان آوردهايد مانند كسانى مباشيد كه موسى را [با اتهام خود]
آزار دادند و خدا او را از آنچه گفتند مبرا ساخت و نزد خدا آبرومند بود | يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى
فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَكَانَ عِندَ اللَّهِ وَجِيهًا | |
اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا پروا داريد و سخنى استوار گوييد | يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا | |
تا
اعمال شما را به صلاح آورد و گناهانتان را بر شما ببخشايد و هر كس خدا و
پيامبرش را فرمان برد قطعا به رستگارى بزرگى نايل آمده است | يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا | |
ما
امانت [الهى و بار تكليف] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم پس از
برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند و[لى] انسان آن را برداشت
راستى او ستمگرى نادان بود | إِنَّا
عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ
فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا
الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا | |
[آرى
چنين است] تا خدا مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را عذاب كند و
توبه مردان و زنان با ايمان را بپذيرد و خدا همواره آمرزنده مهربان است | لِيُعَذِّبَ
اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ
وَالْمُشْرِكَاتِ وَيَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ
وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا | |
|
| |
آنچه
در زمين فرو مىرود و آنچه از آن بر مىآيد و آنچه از آسمان فرو مىشود و
آنچه در آن بالا مىرود [همه را] مىداند و اوست مهربان آمرزنده | يَعْلَمُ
مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ
السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ | |
و
كسانى كه كافر شدند گفتند رستاخيز براى ما نخواهد آمد بگو چرا سوگند به
پروردگارم كه حتما براى شما خواهد آمد [همان] داناى نهان[ها] كه هموزن
ذرهاى نه در آسمانها و نه در زمين از وى پوشيده نيست و نه كوچكتر از آن و
نه بزرگتر از آن است مگر اينكه در كتابى روشن [درج شده] است | وَقَالَ
الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي
لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ
ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ
وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ | |
تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند به پاداش رساند آنانند كه آمرزش و روزى خوش برايشان خواهد بود | لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ | |
و كسانى كه در [ابطال] آيات ما كوشش مىورزند كه ما را درمانده كنند برايشان عذابى از بلايى دردناك باشد | وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مِّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ | |
و
كسانى كه از دانش بهره يافتهاند مىدانند كه آنچه از جانب پروردگارت به
سوى تو نازل شده حق است و به راه آن عزيز ستوده[صفات] راهبرى مىكند | وَيَرَى
الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ هُوَ
الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ | |
و
كسانى كه كفر ورزيدند گفتند آيا مردى را به شما نشان دهيم كه شما را خبر
مىدهد كه چون كاملا متلاشى شديد [باز] قطعا در آفرينشى جديد خواهيد بود | وَقَالَ
الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذَا
مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ | |
آيا [اين مرد] بر خدا دروغى بسته يا جنونى در اوست [نه] بلكه آنان كه به آخرت ايمان ندارند در عذاب و گمراهى دور و درازند | أَفْتَرَى
عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَم بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ
بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ | |
آيا
به آنچه از آسمان و زمين در دسترسشان و پشتسرشان است ننگريستهاند اگر
بخواهيم آنان را در زمين فرو مىبريم يا پارهسنگهايى از آسمان بر سرشان
مىافكنيم قطعا در اين [تهديد] براى هر بنده توبهكارى عبرت است | أَفَلَمْ
يَرَوْا إِلَى مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُم مِّنَ السَّمَاءِ
وَالْأَرْضِ إِن نَّشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ
عَلَيْهِمْ كِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّكُلِّ
عَبْدٍ مُّنِيبٍ | |
و
به راستى داوود را از جانب خويش مزيتى عطا كرديم [و گفتيم] اى كوهها با او
[در تسبيح خدا] همصدا شويد و اى پرندگان [هماهنگى كنيد] و آهن را براى او
نرم گردانيديم | وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ | |
[كه] زرههاى فراخ بساز و حلقهها را درست اندازهگيرى كن و كار شايسته كنيد زيرا من به آنچه انجام مىدهيد بينايم | أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ | |
و
باد را براى سليمان [رام كرديم] كه رفتن آن بامداد يك ماه و آمدنش شبانگاه
يك ماه [راه] بود و معدن مس را براى او ذوب [و روان] گردانيديم و برخى از
جن به فرمان پروردگارشان پيش او كار مىكردند و هر كس از آنها از دستور ما
سر برمىتافت از عذاب سوزان به او مىچشانيديم | وَلِسُلَيْمَانَ
الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ
الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَن يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ
وَمَن يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ | |
[آن
متخصصان] براى او هر چه مىخواست از نمازخانهها و مجسمهها و ظروف بزرگ
مانند حوضچهها و ديگهاى چسبيده به زمين مىساختند اى خاندان داوود شكرگزار
باشيد و از بندگان من اندكى سپاسگزارند | يَعْمَلُونَ
لَهُ مَا يَشَاءُ مِن مَّحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ
وَقُدُورٍ رَّاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِّنْ
عِبَادِيَ الشَّكُورُ | |
پس
چون مرگ را بر او مقرر داشتيم جز جنبندهاى خاكى [=موريانه] كه عصاى او را
[به تدريج] مىخورد [آدميان را] از مرگ او آگاه نگردانيد پس چون [سليمان]
فرو افتاد براى جنيان روشن گرديد كه اگر غيب مىدانستند در آن عذاب خفتآور
[باقى] نمىماندند | فَلَمَّا
قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا
دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ
الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي
الْعَذَابِ الْمُهِينِ | |
قطعا
براى [مردم] سبا در محل سكونتشان نشانه [رحمتى] بود دو باغستان از راست و
چپ [به آنان گفتيم] از روزى پروردگارتان بخوريد و او را شكر كنيد شهرى
استخوش و خدايى آمرزنده | لَقَدْ
كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ
كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ
غَفُورٌ | |
پس
روى گردانيدند و بر آن سيل [سد] ع رم را روانه كرديم و دو باغستان آنها را
به دو باغ كه ميوههاى تلخ و شورهگز و نوعى از كنار تنك داشت تبديل كرديم
| فَأَعْرَضُوا
فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم
بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَى أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ
مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ | |
اين [عقوبت] را به [سزاى] آنكه كفران كردند به آنان جزا داديم و آيا جز ناسپاس را به مجازات مىرسانيم | ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ | |
و
ميان آنان و ميان آبادانيهايى كه در آنها بركت نهاده بوديم شهرهاى متصل به
هم قرار داده بوديم و در ميان آنها مسافت را به اندازه مقرر داشته بوديم
در اين [راه]ها شبان و روزان آسودهخاطر بگرديد | وَجَعَلْنَا
بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً
وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا
آمِنِينَ | |
تا
گفتند پروردگارا ميان [منزلهاى] سفرهايمان فاصله انداز و بر خويشتن ستم
كردند پس آنها را [براى آيندگان موضوع] حكايتها گردانيديم و سخت تارومارشان
كرديم قطعا در اين [ماجرا] براى هر شكيباى سپاسگزارى عبرتهاست | فَقَالُوا
رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ
فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي
ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ | |
و قطعا شيطان گمان خود را در مورد آنها راستيافت و جز گروهى از مؤمنان [بقيه] از او پيروى كردند | وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ | |
و
[شيطان] را بر آنان تسلطى نبود جز آنكه كسى را كه به آخرت ايمان دارد از
كسى كه در باره آن در ترديد است باز شناسيم و پروردگار تو بر هر چيزى
نگاهبان است | وَمَا
كَانَ لَهُ عَلَيْهِم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يُؤْمِنُ
بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ
حَفِيظٌ | |
بگو
كسانى را كه جز خدا [معبود خود] پنداشتهايد بخوانيد هموزن ذرهاى نه در
آسمانها و نه در زمين مالك نيستند و در آن دو شركتى ندارند و براى وى از
ميان آنان هيچ پشتيبانى نيست | قُلِ
ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ
مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ
فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ | |
و
شفاعتگرى در پيشگاه او سود نمىبخشد مگر براى آن كس كه به وى اجازه دهد تا
چون هراس از دلهايشان برطرف شود مىگويند پروردگارتان چه فرمود مى گويند
حقيقت و هموست بلندمرتبه و بزرگ | وَلَا
تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا
فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ
وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ | |
بگو كيست كه شما را از آسمانها و زمين روزى مىدهد بگو خدا و در حقيقتيا ما يا شما بر هدايتيا گمراهى آشكاريم | قُلْ
مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا
أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ | |
بگو [شما] از آنچه ما مرتكب شدهايم بازخواست نخواهيد شد و [ما نيز] از آنچه شما انجام مىدهيد بازخواست نخواهيم شد | قُل لَّا تُسْأَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنَا وَلَا نُسْأَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ | |
بگو پروردگارمان ما و شما را جمع خواهد كرد سپس ميان ما به حق داورى مى كند و اوست داور دانا | قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ | |
بگو كسانى را كه [به عنوان] شريك به او ملحق گردانيدهايد به من نشان دهيد چنين نيست بلكه اوستخداى عزيز حكيم | قُلْ أَرُونِي الَّذِينَ أَلْحَقْتُم بِهِ شُرَكَاء كَلَّا بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ | |
و ما تو را جز [به سمت] بشارتگر و هشداردهنده براى تمام مردم نفرستاديم ليكن بيشتر مردم نمىدانند | وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ | |
و مىگويند اگر راست مىگوييد اين وعده چه وقت است | وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ | |
بگو ميعاد شما روزى است كه نه ساعتى از آن پس توانيد رفت و نه پيشى توانيد جست | قُل لَّكُم مِّيعَادُ يَوْمٍ لَّا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ | |
و
كسانى كه كافر شدند گفتند نه به اين قرآن و نه به آن [توراتى] كه پيش از
آن است هرگز ايمان نخواهيم آورد و اى كاش بيدادگران را هنگامى كه در پيشگاه
پروردگارشان ازداشتشدهاند مىديدى [كه چگونه] برخى از آنان با برخى
[ديگر جدل و] گفتگو مىكنند كسانى كه زيردست بودند به كسانى كه [رياست و]
برترى داشتند مىگويند اگر شما نبوديد قطعا ما مؤمن بوديم | وَقَالَ
الَّذِينَ كَفَرُوا لَن نُّؤْمِنَ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَلَا بِالَّذِي
بَيْنَ يَدَيْهِ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ
رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ
اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا
مُؤْمِنِينَ | |
كسانى
كه [رياست و] برترى داشتند به كسانى كه زيردست بودند مىگويند مگر ما
بوديم كه شما را از هدايت پس از آنكه به سوى شما آمد بازداشتيم [نه] بلكه
خودتان گناهكار بوديد | قَالَ
الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ
عَنِ الْهُدَى بَعْدَ إِذْ جَاءكُم بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ | |
و
كسانى كه زيردست بودند به كسانى كه [رياست و] برترى داشتند مىگويند [نه]
بلكه نيرنگ شب و روز [شما بود] آنگاه كه ما را وادار مىكرديد كه به خدا
كافر شويم و براى او همتايانى قرار دهيم و هنگامى كه عذاب را ببينند
پشيمانى خود را آشكار كنند و در گردنهاى كسانى كه كافر شدهاند غلها
مىنهيم آيا جز به سزاى آنچه انجام مىدادند مىرسند | وَقَالَ
الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ
وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَن نَّكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ
أَندَادًا وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ
وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ
يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ | |
و [ما] در هيچ شهرى هشداردهندهاى نفرستاديم جز آنكه خوشگذرانان آنها گفتند ما به آنچه شما بدان فرستاده شدهايد كافريم | وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ | |
و گفتند ما دارايى و فرزندانمان از همه بيشتر است و ما عذاب نخواهيم شد | وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ | |
بگو پروردگار من است كه روزى را براى هر كس كه بخواهد گشاده يا تنگ مى گرداند ليكن بيشتر مردم نمىدانند | قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ | |
و
اموال و فرزندانتان چيزى نيست كه شما را به پيشگاه ما نزديك گرداند مگر
كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته كرده باشند پس براى آنان دو برابر آنچه
انجام دادهاند پاداش است و آنها در غرفهها[ى بهشتى] آسوده خاطر خواهند
بود | وَمَا
أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا
زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ لَهُمْ جَزَاء
الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ | |
و كسانى كه در [ابطال] آيات ما مىكوشند كه [ما را به خيال خود] درمانده كنند آنانند كه در عذاب احضار مىشوند | وَالَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُوْلَئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ | |
بگو
در حقيقت پروردگار من است كه روزى را براى هر كس از بندگانش كه بخواهد
گشاده يا براى او تنگ مىگرداند و هر چه را انفاق كرديد عوضش را او مىدهد و
او بهترين روزى دهندگان است | قُلْ
إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ
لَهُ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ
الرَّازِقِينَ | |
و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را محشور مىكند آنگاه به فرشتگان مىفرمايد آيا اينها بودند كه شما را مىپرستيدند | وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَؤُلَاء إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ | |
مىگويند منزهى تو سرپرست ما تويى نه آنها بلكه جنيان را مىپرستيدند بيشترشان به آنها اعتقاد داشتند | قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ | |
اكنون براى يكديگر سود و زيانى نداريد و به كسانى كه ستم كردهاند مىگوييم بچشيد عذاب آتشى را كه آن را دروغ مىشمرديد | فَالْيَوْمَ
لَا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَّفْعًا وَلَا ضَرًّا وَنَقُولُ
لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّتِي كُنتُم بِهَا
تُكَذِّبُونَ | |
و
چون آيات تابناك ما بر آنان خوانده مىشود مىگويند اين جز مردى نيست كه
مىخواهد شما را از آنچه پدرانتان مىپرستيدند باز دارد و [نيز] مىگويند
اين جز دروغى بربافته نيست و كسانى كه به حق چون به سويشان آمد كافر شدند
مىگويند اين جز افسونى آشكار نيست | وَإِذَا
تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ
يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا
هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُّفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ
لَمَّا جَاءهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ | |
و ما كتابهايى به آنان نداده بوديم كه آن را بخوانند و پيش از تو هشداردهندهاى به سويشان نفرستاده بوديم | وَمَا آتَيْنَاهُم مِّن كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِن نَّذِيرٍ | |
و
كسانى كه پيش از اينان بودند [نيز] تكذيب كردند در حالى كه اينان به دهيك
آنچه بديشان داده بوديم نرسيدهاند [آرى] فرستادگان مرا دروغ شمردند پس
چگونه بود كيفر من | وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ | |
بگو
من فقط به شما يك اندرز مىدهم كه دو دو و به تنهايى براى خدا به پا خيزيد
سپس بينديشيد كه رفيق شما هيچ گونه ديوانگى ندارد او شما را از عذاب سختى
كه در پيش است جز هشداردهندهاى [بيش] نيست | قُلْ
إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى
ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا
نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ | |
بگو هر مزدى كه از شما خواستم آن از خودتان مزد من جز بر خدا نيست و او بر هر چيزى گواه است | قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ | |
بگو بىگمان پروردگارم حقيقت را القا مىكند [اوست] داناى نهانها | قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ | |
بگو حق آمد و [ديگر] باطل از سر نمىگيرد و برنمىگردد | قُلْ جَاء الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ | |
بگو
اگر گمراه شوم فقط به زيان خود گمراه شدهام و اگر هدايتيابم [اين از
بركت] چيزى است كه پروردگارم به سويم وحى مىكند كه اوستشنواى نزديك | قُلْ إِن ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِي وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ | |
و اى كاش مىديدى هنگامى را كه [كافران] وحشتزدهاند [آنجا كه راه] گريزى نمانده است و از جايى نزديك گرفتار آمدهاند | وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ | |
و مىگويند به او ايمان آورديم و چگونه از جايى [چنين] دور دستيافتن [به ايمان] براى آنان ميسر است | وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ | |
و حال آنكه پيش از اين منكر او شدند و از جايى دور به ناديده [تير تهمت] مىافكندند | وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ | |
و
ميان آنان و ميان آنچه [به آرزو] مىخواستند حايلى قرار مىگيرد همان گونه
كه از ديرباز با امثال ايشان چنين رفت زيرا آنها [نيز] در دودلى سختى
بودند | وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ | |
|
| |
هر
رحمتى را كه خدا براى مردم گشايد بازدارندهاى براى آن نيست و آنچه را كه
باز دارد پس از [باز گرفتن] گشايندهاى ندارد و اوست همان شكستناپذير
سنجيدهكار | مَا
يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا
يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ | |
اى
مردم نعمتخدا را بر خود ياد كنيد آيا غير از خدا آفريدگارى است كه شما را
از آسمان و زمين روزى دهد خدايى جز او نيست پس چگونه [از حق] انحراف
مىيابيد | يَا
أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ
خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَا
إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ | |
و اگر تو را تكذيب كنند قطعا پيش از تو [هم] فرستادگانى تكذيب شدند و [همه] كارها به سوى خدا بازگردانيده مىشود | وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ | |
اى مردم همانا وعده خدا حق است زنهار تا اين زندگى دنيا شما را فريب ندهد و زنهار تا [شيطان] فريبنده شما را در باره خدا نفريبد | يَا
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ
الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ | |
در حقيقتشيطان دشمن شماستشما [نيز] او را دشمن گيريد [او] فقط دار و دسته خود را مىخواند تا آنها از ياران آتش باشند | إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ | |
كسانى كه كفر ورزيدهاند عذابى سختخواهند داشت و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند براى آنان آمرزش و پاداشى بزرگ است | الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ | |
آيا
آن كس كه زشتى كردارش براى او آراسته شده و آن را زيبا مىبيند [مانند
مؤمن نيكوكار است] خداست كه هر كه را بخواهد بىراه مىگذارد و هر كه را
بخواهد هدايت مىكند پس مبادا به سبب حسرتها[ى گوناگون] بر آنان جانت [از
كف] برود قطعا خدا به آنچه مىكنند داناست | أَفَمَن
زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن
يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ
حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ | |
و
خدا همان كسى است كه بادها را روانه مىكند پس [بادها] ابرى را
برمىانگيزند و [ما] آن را به سوى سرزمينى مرده رانديم و آن زمين را بدان
[وسيله] پس از مرگش زندگى بخشيديم رستاخيز [نيز] چنين است | وَاللَّهُ
الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ
مَّيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ
النُّشُورُ | |
هر
كس سربلندى مىخواهد سربلندى يكسره از آن خداستسخنان پاكيزه به سوى او
بالا مىرود و كار شايسته به آن رفعت مىبخشد و كسانى كه با حيله و مكر
كارهاى بد مىكنند عذابى سختخواهند داشت و نيرنگشان خود تباه مىگردد | مَن
كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ
يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ
وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ
أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ | |
و
خدا[ست كه] شما را از خاكى آفريد سپس از نطفهاى آنگاه شما را جفت جفت
گردانيد و هيچ مادينهاى بار نمىگيرد و بار نمىنهد مگر به علم او و هيچ
سالخوردهاى عمر دراز نمىيابد و از عمرش كاسته نمىشود مگر آنكه در كتابى
[مندرج] است در حقيقت اين [كار] بر خدا آسان است | وَاللَّهُ
خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا
وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا
يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَلَا يُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ
إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ | |
و
دو دريا يكسان نيستند اين يك شيرين تشنگىزدا [و] نوشيدنش گواراست و آن يك
شور تلخمزه است و از هر يك گوشتى تازه مىخوريد و زيورى كه آن را بر خود
مىپوشيد بيرون مىآوريد و كشتى را در آن موجشكاف مىبينى تا از فضل او
[روزى خود را] جستجو كنيد و اميد كه سپاس بگزاريد | وَمَا
يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا
مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا
وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ
مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ | |
شب
را به روز درمىآورد و روز را به شب درمىآورد و آفتاب و ماه را تسخير
كرده است [كه] هر يك تا هنگامى معين روانند اين استخدا پروردگار شما
فرمانروايى از آن اوست و كسانى را كه بجز او مىخوانيد مالك پوست هسته
خرمايى [هم] نيستند | يُولِجُ
اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ
الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ذَلِكُمُ اللَّهُ
رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا
يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ | |
اگر
آنها را بخوانيد دعاى شما را نمىشنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان
نمىكنند و روز قيامتشرك شما را انكار مىكنند و [هيچ كس] چون [خداى] آگاه
تو را خبردار نمىكند | إِن
تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا
لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ
مِثْلُ خَبِيرٍ | |
اى مردم شما به خدا نيازمنديد و خداست كه بىنياز ستوده است | يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ | |
و اگر بخواهد شما را مىب رد و خلقى نو [بر سر كار] مىآورد | إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ | |
و اين [امر] براى خدا دشوار نيست | وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ | |
و
هيچ بارب ردارندهاى بار [گناه] ديگرى را برنمىدارد و اگر گرانبارى
[ديگرى را به يارى] به سوى بارش فرا خواند چيزى از آن برداشته نمىشود هر
چند خويشاوند باشد [تو] تنها كسانى را كه از پروردگارشان در نهان مىترسند و
نماز برپا مىدارند هشدار مىدهى و هر كس پاكيزگى جويد تنها براى خود
پاكيزگى مىجويد و فرجام [كارها] به سوى خداست | وَلَا
تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا
لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ
الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَن
تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ | |
و نابينا و بينا يكسان نيستند | وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ | |
و نه تيرگيها و روشنايى | وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ | |
و نه سايه و گرماى آفتاب | وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ | |
و زندگان و مردگان يكسان نيستند خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مىگرداند و تو كسانى را كه در گورهايند نمىتوانى شنوا سازى | وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاء وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ | |
تو جز هشداردهندهاى [بيش] نيستى | إِنْ أَنتَ إِلَّا نَذِيرٌ | |
ما تو را بحق [به سم ت] بشارتگر و هشداردهنده گسيل داشتيم و هيچ امتى نبوده مگر اينكه در آن هشداردهندهاى گذشته است | إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خلَا فِيهَا نَذِيرٌ | |
و
اگر تو را تكذيب كنند قطعا كسانى كه پيش از آنها بودند [نيز] به تكذيب
پرداختند پيامبرانشان دلايل آشكار و نوشتهها و كتاب روشن براى آنان آوردند
| وَإِن
يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ جَاءتْهُمْ
رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ وَبِالْكِتَابِ الْمُنِيرِ | |
آنگاه كسانى را كه كافر شده بودند فرو گرفتم پس چگونه بود كيفر من | ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ | |
آيا
نديدهاى كه خدا از آسمان آبى فرود آورد و به [وسيله] آن ميوههايى كه
رنگهاى آنها گوناگون است بيرون آورديم و از برخى كوهها راهها [و رگهها]ى
سپيد و گلگون به رنگهاى مختلف و سياه پر رنگ [آفريديم] | أَلَمْ
تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ
ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ
وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ | |
و
از مردمان و جانوران و دامها كه رنگهايشان همان گونه مختلف است [پديد
آورديم] از بندگان خدا تنها دانايانند كه از او مىترسند آرى خدا ارجمند
آمرزنده است | وَمِنَ
النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ
إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ
عَزِيزٌ غَفُورٌ | |
در
حقيقت كسانى كه كتاب خدا را مىخوانند و نماز برپا مىدارند و از آنچه
بديشان روزى دادهايم نهان و آشكارا انفاق مىكنند اميد به تجارتى بستهاند
كه هرگز زوال نمىپذيرد | إِنَّ
الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا
مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن
تَبُورَ | |
تا پاداششان را تمام بديشان عطا كند و از فزونبخشى خود در حق آنان بيفزايد كه او آمرزنده حقشناس است | لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ | |
و آنچه از كتاب به سوى تو وحى كردهايم خود حق [و] تصديقكننده [كتابهاى] پيش از آن است قطعا خدا نسبت به بندگانش آگاه بيناست | وَالَّذِي
أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا
بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ | |
سپس
اين كتاب را به آن بندگان خود كه [آنان را] برگزيده بوديم به ميراث داديم
پس برخى از آنان بر خود ستمكارند و برخى از ايشان ميانهرو و برخى از آنان
در كارهاى نيك به فرمان خدا پيشگامند و اين خود توفيق بزرگ است | ثُمَّ
أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا
فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ
بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ | |
[در]
بهشتهاى هميشگى [كه] به آنها درخواهندآمد در آنجا با دستبندهايى از زر و
مرواريد زيور يابند و در آنجا جامهشان پ رنيان خواهد بود | جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ | |
و مىگويند سپاس خدايى را كه اندوه را از ما بزدود به راستى پروردگار ما آمرزنده [و] حقشناس است | وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ | |
همان [خدايى] كه ما را به فضل خويش در سراى ابدى جاى داد در اينجا رنجى به ما نمىرسد و در اينجا درماندگى به ما دست نمىدهد | الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ | |
و[لى]
كسانى كه كافر شدهاند آتش جهنم براى آنان خواهد بود حكم به مرگ بر ايشان
[جارى] نمىشود تا بميرند و نه عذاب آن از ايشان كاسته شود [آرى] هر
ناسپاسى را چنين كيفر مىدهيم | وَالَّذِينَ
كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقْضَى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا
وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُم مِّنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ | |
و
آنان در آنجا فرياد برمىآورند پروردگارا ما را بيرون بياور تا غير از
آنچه مىكرديم كار شايسته كنيم مگر شما را [آن قدر] عمر دراز نداديم كه هر
كس كه بايد در آن عبرت گيرد عبرت مىگرفت و [آيا] براى شما هشداردهنده
نيامد پس بچشيد كه براى ستمگران ياورى نيست | وَهُمْ
يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ
الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن
تَذَكَّرَ وَجَاءكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن
نَّصِيرٍ | |
خدا[ست كه] داناى نهان آسمانها و زمين است و اوست كه به راز دلها داناست | إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ | |
اوست
آن كس كه شما را در اين سرزمين جانشين گردانيد پس هر كس كفر ورزد كفرش به
زيان اوست و كافران را كفرشان جز دشمنى نزد پروردگارشان نمىافزايد و
كافران را كفرشان غير از زيان نمىافزايد | هُوَ
الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ
كُفْرُهُ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلَّا
مَقْتًا وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا | |
بگو
به من خبر دهيد از شريكان خودتان كه به جاى خدا مىخوانيد به من نشان دهيد
كه چه چيزى از زمين را آفريدهاند يا آنان در [كار] آسمانها همكارى
داشتهاند يا به ايشان كتابى دادهايم كه دليلى بر [حقانيت] خود از آن
دارند [نه] بلكه ستمكاران جز فريب به يكديگر وعده نمىدهند | قُلْ
أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ
أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي
السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّنْهُ
بَلْ إِن يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُم بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا | |
همانا خدا آسمانها و زمين را نگاه مىدارد تا نيفتند و اگر بيفتند بعد از او هيچ كس آنها را نگاه نمىدارد اوست بردبار آمرزنده | إِنَّ
اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن
زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ
حَلِيمًا غَفُورًا | |
و
با سوگندهاى سختخود به خدا سوگند ياد كردند كه اگر هرآينه هشداردهندهاى
براى آنان بيايد قطعا از هر يك از امتها[ى ديگر] راهيافتهتر شوند و[لى]
چون هشداردهندهاى براى ايشان آمد جز بر نفرتشان نيفزود | وَأَقْسَمُوا
بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءهُمْ نَذِيرٌ لَّيَكُونُنَّ
أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءهُمْ نَذِيرٌ مَّا زَادَهُمْ
إِلَّا نُفُورًا | |
[انگيزه]
اين كارشان فقط گردنكشى در [روى] زمين و نيرنگ زشت بود و نيرنگ زشت جز
[دامن] صاحبش را نگيرد پس آيا جز سنت [و سرنوشتشوم] پيشينيان را انتظار
مىبرند و هرگز براى سنتخدا دگرگونى نخواهى يافت | اسْتِكْبَارًا
فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ
إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَن
تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ
تَحْوِيلًا | |
آيا
در زمين نگرديدهاند تا فرجام [كار] كسانى را كه پيش از ايشان [زيسته] و
نيرومندتر از ايشان بودند بنگرند و هيچ چيز نه در آسمانها و نه در زمين خدا
را درمانده نكرده است چرا كه او همواره داناى تواناست | أَوَلَمْ
يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ
مِن قَبْلِهِمْ وَكَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا كَانَ اللَّهُ
لِيُعْجِزَهُ مِن شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ إِنَّهُ
كَانَ عَلِيمًا قَدِيرًا | |
و
اگر خدا مردم را به [سزاى] آنچه انجام دادهاند مؤاخذه مىكرد هيچ
جنبندهاى را بر پشت زمين باقى نمىگذاشت ولى تا مدتى معين مهلتشان مىدهد و
چون اجلشان فرا رسد خدا به [كار] بندگانش بيناست | وَلَوْ
يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا
مِن دَابَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء
أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا | |
|
| |
سوگند به قرآن حكمتآموز | وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ | |
كه قطعا تو از [جمله] پيامبرانى | إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ | |
بر راهى راست | عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ | |
[و كتابت] از جانب آن عزيز مهربان نازل شده است | تَنزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ | |
تا قومى را كه پدرانشان بيمداده نشدند و در غفلت ماندند بيم دهى | لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ | |
آرى گفته [خدا] در باره بيشترشان محقق گرديده است در نتيجه آنها نخواهند گرويد | لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ | |
ما در گردنهاى آنان تا چانههايشان غلهايى نهادهايم به طورى كه سرهايشان را بالا نگاه داشته و ديده فرو هشتهاند | إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلًا فَهِيَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ | |
و [ما] فراروى آنها سدى و پشتسرشان سدى نهاده و پردهاى بر [چشمان] آنان فرو گستردهايم در نتيجه نمىتوانند ببينند | وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ | |
و آنان را چه بيم دهى [و] چه بيم ندهى به حالشان تفاوت نمىكند نخواهند گرويد | وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ | |
بيم
دادن تو تنها كسى را [سودمند] است كه كتاب حق را پيروى كند و از [خداى]
رحمان در نهان بترسد [چنين كسى را] به آمرزش و پاداشى پر ارزش مژده ده | إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ | |
آرى
ماييم كه مردگان را زنده مىسازيم و آنچه را از پيش فرستادهاند با آثار
[و اعمال]شان درج مىكنيم و هر چيزى را در كارنامهاى روشن برشمردهايم | إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ | |
[داستان] مردم آن شهرى را كه رسولان بدانجا آمدند براى آنان مثل زن | وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ | |
آنگاه
كه دو تن سوى آنان فرستاديم و[لى] آن دو را دروغزن پنداشتند تا با
[فرستاده] سومين [آنان را] تاييد كرديم پس [رسولان] گفتند ما به سوى شما به
پيامبرى فرستاده شدهايم | إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ | |
[ناباوران آن ديار] گفتند شما جز بشرى مانند ما نيستيد و [خداى] رحمان چيزى نفرستاده و شما جز دروغ نمىپردازيد | قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمن مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ تَكْذِبُونَ | |
گفتند پروردگار ما مىداند كه ما واقعا به سوى شما به پيامبرى فرستاده شدهايم | قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ | |
و بر ما [وظيفهاى] جز رسانيدن آشكار [پيام] نيست | وَمَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ | |
پاسخ دادند ما [حضور] شما را به شگون بد گرفتهايم اگر دست برنداريد سنگسارتان مىكنيم و قطعا عذاب دردناكى از ما به شما خواهد رسيد | قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ | |
[رسولان] گفتند شومى شما با خود شماست آيا اگر شما را پند دهند [باز كفر مىورزيد] نه بلكه شما قومى اسرافكاريد | قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ | |
و [در اين ميان] مردى از دورترين جاى شهر دوان دوان آمد [و] گفت اى مردم از اين فرستادگان پيروى كنيد | وَجَاء مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ | |
از كسانى كه پاداشى از شما نمىخواهند و خود [نيز] بر راه راست قرار دارند پيروى كنيد | اتَّبِعُوا مَن لاَّ يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ | |
آخر چرا كسى را نپرستم كه مرا آفريده است و [همه] شما به سوى او بازگشت مىيابيد | وَمَا لِي لاَ أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ | |
آيا
به جاى او خدايانى را بپرستم كه اگر [خداى] رحمان بخواهد به من گزندى
برساند نه شفاعتشان به حالم سود مىدهد و نه مىتوانند مرا برهانند | أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِدْنِ الرَّحْمَن بِضُرٍّ لاَّ تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلاَ يُنقِذُونِ | |
در آن صورت من قطعا در گمراهى آشكارى خواهم بود | إِنِّي إِذًا لَّفِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ | |
من به پروردگارتان ايمان آوردم [اقرار] مرا بشنويد | إِنِّي آمَنتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ | |
[سرانجام به جرم ايمان كشته شد و بدو] گفته شد به بهشت درآى گفت اى كاش قوم من مىدانستند | قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ | |
كه پروردگارم چگونه مرا آمرزيد و در زمره عزيزانم قرار داد | بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ |