حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان- مریم محمدی؛به گفته خودش سه روز مانده به سال 1301 به دنیا آمد. در روستای خرمشاه از توابع یزد. اهل کتاب و قلمی که در دوران کودکیاش جز چند کتاب مذهبی دیگر کتابی نداشتند. مختصر خواندنی میدانست در کودکی که از پدر آموخته بود. مهدی آذریزدی نویسنده معروف کودک و نوجوان که فعالیت نویسندگی خود را از حدود 35 سالگی آغاز کرد.
آذر یزدی در جای از خاطرات خود مینویسد: " در محیط محله ما کسی کتاب نمیخواند جز سه- چهار نفر روحانی اهل منبر... جز همان کتابهای خانه، پدرم هرگز کتاب تازهای نخرید... من اصلاً متوجه نبودم که ما مردم فقیری هستیم. از همان زندگی که به آن عادت کرده بودیم، راضی بودم... اولین بار که حسرت را تجربه کردم موقعی بود که دیدم پسرخاله پدرم که هر دو هشت ساله بودیم، چند تا کتاب دارد که من هم میخواستم و نداشتم. به نظرم ظلمی از این بزرگتر نمیآمد که آن بچه که سواد نداشت آن کتابها را داشته باشد و من که سواد داشتم، نداشته باشم... شب رفتم توی زیرزمین و ساعتها گریه کردم؛ و از همان زمان عقدهی کتاب پیدا کردم که هنوز هم دارم! از خوراک و لباس و همه چیز زندگیام صرفهجویی میکنم و کتاب میخرم و از هر تفریحی پرهیز میکنم و به جای آن کتاب میخوانم....".
از روستا که به شهر آمد به گفته خودش دیگر گمان میکرد به بهشت رسیده است. تولد دوباره و کتاب خواندنش شروع شد. چرا که در یک کتابفروشی مشغول به کار شده بود. آنجا تازه فهمیده بود که چقدر نمیداند. و برای رسیدن به دانایی بیشتر، یگانه راهی که جلوی پایش بود، خواندن کتاب بود.
در سال 1332 به تهران آمد. نویسندگی را به شکل حرفهای از سال 1335 آغاز کرد. او درباره روزگاری که برای اولین بار به فکر نوشتن کتاب برای بچههای افتاده بود میگوید: «اولین بار که به فکر تدارک کتاب برای کودکان افتادم، سال 1335 یعنی در سن 35 سالگیام بود. در این سال در عکاسی یادگار یا بنگاه ترجمه و نشر کتاب کار میکردم و ضمنا کار غلط گیری نمونههای چاپی را هم از انتشارات امیرکبیر گرفته بودم و شبها آن را انجام میدادم. قصهای از «انوار سهیلی» را در چاپخانه میخواندم که خیلی جالب بود. فکر کردم اگر سادهتر نوشته شود برای بچهها خیلی مناسب است. جلد اول «قصههای خوب برای بچههای خوب» خود به خود از اینجا پیدا شد. آن را شبها در حالی مینوشتم که توی یک اتاق 6 متری زیر شیروانی، با یک لامپ نمره ده دیوارکوب زندگی میکردم. »
آذریزدی نویسنده ادبیات کودکان ایران در بازنویسی و بازآفرینی آثار کهن پیشگام بوده و همواره در آرامش به کار خود داده است. تعدادى دیگر از نوشتههای آذر یزدی عبارتند از: «قصه هاى تازه از کتابهاى کهن»، «خیر و شر»، «حق و ناحق»، «ده حکایت»، «بچه آدم»، «پنج افسانه»، «مرد و نامرد»، «قصهها و مثلها»، «هشت بهشت»، «بافنده دانا»، «اصل موضوع و دوازده حکایت دیگر»، «فرهنگ یزدى»، «دستور طباخى و خانهدارى»، «لبخند»، «گربه ناقلا»، «مثنوى بچه خوب»، «خاله گوهر»، «فالگیر»، «مکتبخانه»، «قصههاى ساده»، «گربه تنبل»، «چهل حدیث» و ...
آذر یزدی سال 1343 از سازمان یونسکو جایزه ای دریافت کرد و سال 1345 نیز دو کتابش به عنوان آثار برگزیده «کتاب کودک» انتخاب شدند.
کتاب 8 جلدی «قصههای خوب برای بچههای خوب» جزو پرتیراژترین کتابهای ایران بوده است. کتابی که قرار بود ده جلدی باشد اما تقدیر و مرگ اجازه نداد. مهدی آذریزدی سرانجام در هجدهم تیر سال 1388 در سن هشتاد و هفت سالگی از دنیا رفت اما هنوز هم دنیای کودکانه را رها نکرده است. هنوز هم قصههایش در گوش گودکان این سرزمین زمزمه میشود.
او در خاطراتش مینویسد: «اگر کسی از من بپرسد که با آنچه گذشته، حالا و بعد از این، از زندگی چه می خواهی؟ باید بگویم هیچ چیز. گذشته، گرچه خیلی بد، به هر حال گذشته است. در آینده هم امید اینکه وضع بهتری پیدا کنم، ندارم. فقط آرزو داشتم که بعضی کارهای نیمه کارهام را کامل کنم؛ چاپ شود و بعضی سوژههایی را که در ذهنم است، برای بچهها بنویسم. ولی اگر قرار باشد که به چاپ نرسد، میبینم نوشتناش بی فایده است؛ و به جای آن، بهتر است بنشینم کتاب بخوانم و اقلاً خودم از آن خوشحال باشم. برای بچهها هم، کسانی که موفق به چاپ آثارشان میشوند، خواهند نوشت. به خصوص که حالا امکانات تولید بیشتر شده و کتابخانه بچهها دارای هزاران کتاب است؛ و الخ.»
انتهای پیام/