به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، مذاکرات هستهای پایانی خوش داشت. این پایان خوش، رقمخوردن جمع بندی خوب برای هر دو طرف مذاکره کننده به ویژه جمهوری اسلامی ایران بود.
فارغ از آنچه طرف مقابل از رهگذر توافق صورت گرفته به آنها دست مییابد، در این جمع بندی، ایران توانسته است به اهداف و مقاصدی که از پیش معین و اعلام کرده بود نایل شود. خطوط قرمز نظام جمهوری اسلامی و آنچه در کلام مقام معظم رهبری به عنوان راهبردهای اصلی لازم الرعایه از سوی مذاکره کنندگان تعیین شده بود، در توافق صورت گرفته میان ایران و 1+5 به خوبی مراعات شده است.
تمام معیارهای مورد نظر جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به یک متن خوب، از سوی اعضای تیم مذاکره کننده ایرانی به خوبی لحاظ شدهاند. از برآیند اخبار و اطلاعات رسیده از مذاکرات هستهای، به این نتیجه میرسیم که متن نهایی میان ایران و 1+5 توانسته است مواضع ایران را عملی سازد. در این میان و در رابطه با حصول توافق خوب هستهای، به ویژه نقش دو عامل را نباید انکار کرد؛
نخست و در درجه اول، حمایتی است که مقام معظم رهبری در طول مذاکرات از تیم هستهای به عمل آوردند. ایشان با تسلط کامل بر فضای مذاکرات و از طریق عنایت کافی به حدود و ثغور مورد نظر ایران و مواضع طرف مقابل و نیز از رهگذر بهرهمندی از بینش سیاسی و مدیریت راهبردی جامع و کارآمد، تیم مذاکره کننده ایرانی را هدایت و ضمن اعلام رسمی و علنی خطوط قرمز مدنظر جمهوری اسلامی ایران، بارها مذاکره کنندگان ایرانی را با القابی چون "غیور"، "متدین"، "شجاع" و "مؤمن" به افکار عمومی معرفی کردند.
اینگونه اظهارنظرها بالاترین حد حمایت رسمی را از جانب بالاترین مقام سیاسی کشور نسبت به اعضای تیم مذاکره کننده هستهای رقم زد.
اما عامل دیگری که سیر رسیدن ایرانی به توافق خوب هستهای را هموارتر و ممکنتر ساخت، تلاش دلسوزانه، متعهدانه و مشفقانه اعضای تیم مذاکره کننده ایرانی بود. تیمی که ریاست آن را آقای ظریف به عهده داشت، بنا بر قول مقامات و مسئولان ذیربط، متشکل از نخبههای وزارت امور خارجه بود. آنها به حمایت رهبری و اکثریت آحاد مردم مستظهر بودند و با دلگرمی به همین حمایتها در مقابل زیادهخواهیهای طرف مقابل ایستادند.
تیم هستهای ایران از روز نخست، خطوط قرمز اعلام شده از سوی رهبر معظم انقلاب را مبنای اقدام خود اعلام کرد و به طرف مقابل به انحاء مختلف هشدار داد که جمهوری اسلامی ایران، نه از حقوق هستهایاش دست میکشد و نه از خطوط قرمزش کناره میگیرد.
در عین حال در کنار این دو عامل اصلی نباید تأثیر برخی علل دیگر را از یاد برد؛ به ویژه باید به نقش رسانهها و نخبگان سیاسی توجه داشت. رسانهها و نخبگان سیاسی؛ چه آنها که بیشتر در مقام تمجید از اعضای تیم ایرانی برآمدند و چه آنها که حربه انتقاد را کارآمدتر ارزیابی کرده و به نیت تقویت تیم هستهای ایران، عرصه را برای نقد رویکردها و رفتارها مناسب دیدند، طرف مقابل را به این نتیجه رساندند که مسئله هستهای، یک مسئله ملی برای ایران و همه ایرانیهاست.
و بدین ترتیب طرف مقابل متوجه شد که مسئله هستهای، از آن رو که به حقوق مسلم ایران مربوط میشود و به هیچ وجه موضوعی شوخیبردار نیست، مورد اجماع ملی است.
در عین حال، ایران بارها به صورت رسمی اعلام کرد که حق قطعی دستیابی به چرخه کامل سوخت هستهای هرچند موضوع چانهزنی نیست و اساساً نمیتواند موضوع رایزنی قرار گیرد، اما راه رسیدن به بهترین راه حل به منظور حل و فصل موضوع هستهای یعنی موضوعی که به قول وزیر امور خارجه کشورمان، یک بحران غیرضروری ایجاد کرده بود، از طریق مذاکره و رایزنی دیپلماتیک باز است.
با عنایت به آنچه گفته شد، عرصه مذاکرات هستهای را میتوان جلوهگاه تجمیع "اندیشه انقلابی" و "رفتار دیپلماتیک" دانست؛ اندیشه انقلابی در این رویکرد، ناظر است بر ایستادگی در برابر زیادهخواهی و گزافهگویی و رفتار دیپلماتیک نیز دلالت دارد بر پیگیری راه مسالمتآمیز احقاق حقوق.
آنچه در کلام مقام معظم رهبری در قالب "نرمش قهرمانانه" جلوهگر شد، راهبردی اساسی بود برای به کار بستن توأمان اندیشه انقلابی و رفتار دیپلماتیک و ماحصل همه تلاشهایی که در راه اعمال این راهبرد مهم در عمل صورت گرفت، رسیدن به توافقی جامع بود که هم حقوق مسلم هستهای جمهوری اسلامی ایران را تضمین و تأمین کند و هم مسئله هستهای را از طریق مسالمتآمیزترین شیوه برای همیشه حل و فصل نماید.
باشد که همه از آثار و نتایج این توافق خوب بهرهمند گردند.
انتهای پیام/