حوزه میراث و گردشگری گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سالهاست پا به بازار تهران نگذاشتهام، از زمان کودکی، خاطرم هست که به همراه پدرم به بازار نقره فروشها رفتم و پولهای عیدیام را چند تکه نقره خریدم، از آن سالها خیلی گذشته است، یادم هست آن روز گاری حمل بار در پیچ و خم بازار آنچنان ضربه ی محکمی به پایم زد که تصمیم گرفتم دیگر به بازار نروم، یک ترس عجیب از تاریکی فضای بازار و هوای درون آن که در برخی از نقاط تنفس را برایم دشوار میکرد با ترس برخورد با گاری ترکیب شد و باعث شد دیگر به بازار نروم.
یادم هست آن زمان بیشتر افرادی که در بازار تردد میکردند مردها بودند، کمتر خانمها و بچهها در پیچ و خم بازار دیده میشدند و بیشتر مغازهها هم تک فروشی نمیکردند، ایستگاه بعد پانزده خرداد!
قدمت بازارها همزمان با شهرنشینی در ایران است، درگذشته شهرهای ایران فاقد خیابان به شکل امروزی بودند و خیابان به راه میان باغی گفته میشد که دو طرفش درختکاری شده بود، به همین جهت بازارها قدمت شان به دوره صفوی و بعد از آن میرسد نقش خیابان های اصلی امروز را داشتند و گذرهای مهم از بازار نشات میگرفتند و تا درون محله ها ادامه میافتند.
در دوران پهلوی و با ورود مدرنیته به ایران شکل بازارها از حالت تیمچه، راسته ، چهارسوق و ... به سمت پاساژ و مجتمع تجاری سوق یافت، بازارهای سنتی ایران از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی دارای اهمیت بودند، بطورکلی حوزه اقتصادی مهمترین کارکرد بازار بوده و هست در زمینه ی مذهبی بازارهای گذشته به لحاظ دارا بودن اماکنی مانند مسجد، حرم، امامزاده و ... کانون مذهبی بوده است، پیوند عمیق بخش اقتصاد و مذهب را به خوبی میتوان در بازار روزهایی که بعضا" در حیات امامزاده ها برگزار میشد به وضوح دید.
از طرفی رفت و آمد روزانهی مردم به جهت تامین مایحتاج روزانه و همچنین کارکرد مذهبی بازار در کنار هم در ایجاد تعاملات اجتماعی نقش بسزائی داشته و بازار را به مکانی با کارکرد اجتماعی بالا تبدیل کرده است، اما در حوزه ی تفریح نقش کمرنگی داشته و مجتمع های تجاری امروزی با ایجاد فضاهای بازی، کافی شاپ و رستوران ها در حوزه ِی تفریح پررنگ تر هستند.
در میان بازارهای ایران بازار تهران که متعلق به دوره شاه تهماسب صفوی است و در آبان ماه 1356 با شماره 1540 ثبت ملی شده است و در اواخر قرن نوزدهم به عقیده ی جهانگردان و دیپلمات ها دیدنی ترین مکان پایتخت بوده است با وجود رشد و توسعه ی شهری و افزایش جمعیت همچنان شکل و کالبد خود را حفظ کرده است و با اینکه در گوشه و کنار آن ساخت و سازهایی انجام میگیرد اما هنوز شکل سنتی خود را حفظ کرده است.
بازار تهران که ابتدائی ترین بخش های آن شامل بخش لباف ها، کرجی ها، سراج ها و نعل چی ها بوده است در دوره ای از تاریخ متعلق به زمان پهلوی رفت و آمد به آن از هشت درگاه اصلی تعریف گشت و بعد از ساعت 6 بعد از ظهر درگاه های بازار قرق میشد ولی از آنجایی که ورود به بازار تنها از این درگاه های اصلی امکان پذیر نبوده و بازار پرپیچ و خم پر از راههای ارتباطی است این قانون تردد با شکست مواجه شد و امروزه نیز به لحاظ راههای ارتباطی و بافت سنتی آن با معضلاتی دست به گریبان است.
بافت فرسوده و پرپیچ و خم بازار که با وجود تحولات اساسی شهر تهران همچنان دست نخورده باقی مانده است در زمینه ی خدمات شهری، آب، فاضلات، برق، گاز، تلفن و ... با مشکلاتی مواجه است، تراکم اقتصادی در فضایی که در صورت بروز آتش سوزی و زلزله امکان دسترسی خدمات امدادی به آن با چالش های تردد وسایل امداد به لحاظ راه های ارتباطی و به دنبال آن زمان بیشتر رسیدن خدمات نجات وجود دارد جای تامل و بازنگری دارد.
امروز پس از بیست وچندی سال تجربه ی خوبی بود، دیگر حواسم به گاری های عبوری از میان دالان ها بود، تعداد دکان هایی که تک فروشی میکردند بسیار بیشتر از گذشته بود و این امر موجب شده خانمها و کودکان بیشتر از آن سالها حتی برای خرید مایحتاج جزئی به بازار تردد کنند، از طرفی افزایش فعالیت زنان در عرصه های اقتصادی نیز در افزایش تردد زنان به بازار تاثیرگذار بوده است.
به لحاظ کاربری شکل بازار تهران بهطورکلی متحول شده است، بازاری که زمانی محل تجمع هنرمندان و استادان ظریف کار بوده است امروزه محل تجمع کالاهای وارداتی شده است، حتی روابط و قوانین انسانی حاکم برداد و ستد آنجا نیز تغییر کرده است اما همچنان به شکل سنتی و در محدودهای پرخطر به جهت ریسکپذیری حوادث روزگار میگذراند، امروز نیز بسیاری از توریستها به این مکان پر قدمت قدم میگذراند ولی از گذشته جز ظاهری کموبیش قدیمی،گاری باربرها که با سرعت از بین رهگذران طی طریق میکنند، طلا ، فرش، عتیقه و ... چیز دیگری به چشم نمیخورد.
یادداشت: سارا تمیزکار