به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصلی ناشناخته در فرهنگ و هنر ایرانی است.
خصوصیسازی از اصول مهم مندرج در قانون اساسی است که بیشک توجه به آن یکی از ابزارهای زمینهساز برای تحقق وعدهها در عرصه هنر است.
در فرهنگ اقتصاد خصوصیسازی ابزاری است برای افزایش کارایی حفظ منابع دولت برای کنترل بودجه و از همه مهمتر کمک به سرمایهگذاری که همین عرصه سرمایهگذاری است که انگیزهای برای ورود آن به عرصه هنر میشود.
هنر دارای هزار توی ظرافت است. از این رو تخمین بوده سالانه برای گذران هنر در طول یک سال از عهده دولت برنمیآید بلکه در پارهای از موارد سبب میشود ارزش یک کار یا اثر هنری در برابر شرایط مالی سر تعظیم فرود بیاورد.
برخی فعالان عرصه فرهنگ بر این باورند که نباید هنر را از بدنه دولت جدا کرد اما باید دانست که تا سرمایهای نباشد، کار صورت نخواهد گرفت.
نگاه دولت در بخش مالی به هنر باید از نظارت به حمایت تبدیل شود و از این رو خصوصیسازی میتواند حامی مناسب هنرمندان در این عرصه باشد.
آنچه که مهم است اولین هدف ورود خصوصیسازی به عرصه فرهنگ تقویت فرهنگ عمومی است، از این رو استفاده از خصوصیسازی باید با فرهنگ جامعه هماهنگ باشد.
برای درک این که بدانیم خصوصیسازی در چه عرصهای میتواند مفید باشد، باید در ابتدا مؤلفههای فرهنگی شناسایی شوند. در حال حاضر بنگاههای خصوصی هنر وجود دارد و تدریس خصوصی هنر هم زیاد دیده میشود اما هیچ کدام از این عوامل آنچنان بر فرهنگ اثرگذار نبوده است، چون هنوز بررسی اساسی برای این که بخش خصوصی در هنر چه تأثیری دارد، صورت نگرفته است.
اهالی هنر معتقدند اگر بخواهیم در آینده از بخش خصوصی در تصمیمات استفاده کنیم، باید این استفاده با تجدید نظر در برنامههای پیشین باشد.
خصوصیسازی هنر به معنای آزادسازی هنر نیست بلکه هدف افزایش محتوای فیلمهاست.
در بخش خصوصی نیاز به اعتماد دوسویه دولت و بخش خصوصی است و دولت باید تمام حمایت خود را از این بخش به عمل آورد.
باید دانست که خصوصیسازی فقط برای سینما نیست و افزایش فیلمهای گیشهای بلکه باید از این ظرفیت در تمام بخشهای هنر استفاده کرد.