آذردخت بهرامی نویسنده در گفتگو با خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پیرامون آخرین فعالیتهایش در عرصه ادبیات گفت: به تازگی نگارش یک رمان نوجوان را تمام کردهام با نام «المپیاد شاعران مشروطه» که به هیچ ناشری تحویل ندادهام. رمان حال و هوای طنز دارد و در مورد دو نوجوان است که به خاطر شیطنت در کلاس ادبیات، مجبور میشوند در مورد شاعران دوران مشروطه تحقیق کنند و این در حالی است که یکی از این جوانها باید در المپیاد ریاضی هم شرکت کند و تداخل این دو درس برای جوانها چالش ایجاد میکند.
وی در ادامه افزود: همچنین مجموعه داستانم تقریبا آماده شده و به زودی به ناشر تحویل میدهم. این کتاب مانند مجموعه داستان «شبهای چهارشنبه»، حال و هوای داستانهای «شبهای چهارشنبه»، «قله» و «جمع کل» را دارد.
نویسنده رمان «آب، آسمان» اضافه کرد: در حال حاضر هم مشغول نوشتن نمایشنامه و فیلمنامه هستم. همچنین کتاب «آهن قراضه، نان خشک، دمپایی کهنه» را چند سالی است به نشر چشمه تحویل دادهام و گمانم هنوز مجوز نگرفته است. این کتاب مجموعهای است طنز و شامل داستان کوتاه، نثرکوتاه، قصههای فولکلور امروزی و یک مصاحبه.
بهرامی در ادامه درباره رمان «آب، آسمان» و «سوتیکده سعادت» خود گفت: «آب، آسمان» اولین رمانم است که در سال 93 توسط نشر چشمه چاپ شد. نگارش این رمان هشت سال طول کشید و شامل پنج فصل «خاک»، «چوب»، «آتش»، «آب» و «فلز» است که هر کدام راوی متفاوتی دارند. راوی فصل خاک، که اصلیترین فصل این کتاب را تشکیل میدهد، زنی پرستار است به نام «ناهید» که ضمن پرستاری از شوهر مصدومش، دغدغه فراموش کردن گذشته و کنار آمدن با زخمهای کهنه و قدیمی را دارد. ناهید شیفته مکتب «فنگ شویی» است و با دقت بر جزییات مفاهیم این مکتب سعی میکند دنیایش را با توازن بنا کند. او همچنین عاشق فال گرفتن با 64 کارت «ایچینگ» است و نام «آب، آسمان» نامِ یکی از این کارتهاست که ناهید آن را گم کرده است.
همچنین رمان «سوتیکده سعادت»، رمان طنزی است که اردیبهشت 94 از سوی نشر چشمه منتشر شد. نگارش این رمان را همزمان با رمان «آب، آسمان» شروع کردم و هر دو تقریبا همزمان تمام شدند. این رمان در قالب وبلاگ است و راوی آن دختری است به نام فرزانه سعادت که معترض روابط مردسالارانه حاکم بر خانه سنتیشان است و خاطراتش را دور از چشم اعضای خانواده در وبلاگی بی نام و نشان ثبت میکند. این رمان با نثر ویژه جوانان امروزی نوشته شده و میتواند مرجعی برای اصطلاحات رایج جوانان امروزی باشد.
وی در ادامه در مورد هدف خود از نوشتن اظهار داشت: هدف خاصی از نوشتن ندارم. برای دل خودم مینویسم و نوشتن یکی از دو کاری است که در این دنیا با انجام دادنش احساس میکنم زندهام. نوشتن به شدت به من انرژی میدهد.
نویسنده «سوتیکده سعادت» در مورد ایده های داستان هایش گفت: ایدهها از هر جایی میتوانند سرچشمه بگیرند، مطالعه، دیدن فیلم، خواندن شعر یا حتی گاه خواندن یک یادداشت کوچک همه می توانند در ایده ردازی نقش داشته باشند. من بیشترین ایدههایم را از خواندن رمان و داستان، دیدن فیلم و شنیدن خاطرات دیگران گرفتهام.
بهرامی در ادامه افزود: سوژهای دارم که چند سالی میشود ذهنم را درگیر کرده و بسیار سخت است و هنوز جرأت نکردهام سراغ نوشتنش بروم و اگر اجازه بدهید دربارهاش چیزی نگویم.
انتهای پیام/