حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ قصههای مجید، سریال بیاد ماندنی دهه 70 است. مجموعهای که برای بسیاری از کودکان و نوجوانان آن دوره روزهای بیاد ماندنی را خلق کرده و همراه با قد کشیدن بینندگان هم سن و سال خود روزگار گذراندهاند. مهدی باقربیگی بازیگر نقش اصلی این مجموعه نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. کودک پرجنب و جوش دیروز و مردم آرام امروز. پل زدن به روزهای گذشته و خاطرهبازی با قصههای شیرین آن دوران بهانهای شد تا
باشگاه خبرنگاران جوان از مهدی باقربیگی دعوت نمایند و با او در گفتگوی سین جیم خود هم کلام شده و از احوالات دیروز، امروز این بازیگر جویا شود.
سین: از اینکه پسر شیطون قصههای مجید بزرگ شده و پا تو دنیای آدم بزرگ گذاشته چه احساسی دارید؟
جیم:آدمها وقتی بچه هستند، دوست دارن بزرگ بشن شغل، زن و بچه داشته باشن ولی وقتی به این سن میرسن میگن عجب اشتباهی کردیم کاش در سن کودکی میموندم، برای من هم بابت بزرگ شدن مجید نه ناراحتم، نه خوشحالم دنیا محل گذرا است.
سین: چقدر دلتون برای مجید تنگ میشه؟
جیم:برای مجید نه، ولی بیشتر برای آن روزها، شهر اصفهان، آدمها و کوچههایش دلم تنگ میشه آخه آن روزها زندگی سادهتر بود، تجمل نبود، رفتو آمدها زیادتر بود (ارتباطها بیشتر بود) زندگیها حقیقی بود الان خیلی مجازی شده است.
سین: جاهای هست شخصیت مجید شما رو عصبانی کرده باشه؟
جیم:قسمتی که قرار بود ژاکت برای معلم خود ببافد و معلم خبر نداشت دوباره که قصههای مجید رو میبینم میگم مجید عجب دیونه بی عقلی بوده.
سین: تأثیری که آقای پوراحمد در زندگی شما گذاشت؟
جیم:نمیدونم اگه آقای پوراحمد در زندگی من قرار نمیگرفت الان چه کاری، چه زندگی داشتم اینکه خوب یا بد بود ولی میتونم بگم یکی از تأثیرگذاری آدمهای زندگی من آقای کیومرث پوراحمد بود و خیلی چیزها از وی یاد گرفتم. منو جزء خانواده خودشون میدونن به عنوان برادر کوچکتر، رابطه من با برادر و خواهر آقای پوراحمد خیلی خوب است.
سین: زمانی که خبر فوت بی بی را شنیدید چه حالی داشتید؟
جیم:اول عید قرار بود برم خونه بی بی با توجه به اینکه بی بی به خاطر مریضی منو دیگه نمیشناخت 5 عید زیرنویس تلویزیون نوشت پروین دخت یزدانیان فوت کردند انگار یک سطل آب یخ روی من ریختند بعد به خانه بی بی که نزدیک ما بود رفتم فوت بی بی و یکی از خاطرات تلخ من بود. آخه من و بی بی خیلی با هم مچ شده بودیم وقتی بازی داشتیم خیلی راحت کار میکردیم و اصلاً خسته نمیشدیم.
سین: شما فیالبداهه میگفتید یا طبق متن؟
جیم:نه طبق متنی که آقای پوراحمد روزها، ساعتها کتاب قصههای مجید را خوانده بود کار کردیم. با حافظه قوی که داشتم دیالوگها را سریع حفظ می کردم، همیشه آقای پوراحمد میگفت چطوری حفظ میکنی.
سین: چرا بعد از قصههای مجید شما حضور کمتری داشتید؟
جیم:قصههای مجید سال 71 پخش شد مردم منو با مجید میشناسن و اگر نقش دیگه بازی کنم که مثل مجید نباشه اعتراض می کنن و با توجه به این که خود من و کارگردان از بازی راضی بودیم ولی مردم قبول نمیکنن و این بدترین معضله و از طرفی بعد از مجید فیلم زیادی در اصفهان ساخته نمیشد و منم به خاطر درس، خانواده نمیتوانستم تهران بیام.
الگوی بازیگری شما؟
جیم:الگوی بازیگری ندارم ولی میتوانم بگویم آقای پوراحمد اگر کارگردان نمیشدند بهترین بازیگر میشدند به خاطر اینکه نقش مجید، بی بی، آقای سلطانی، معلم را بازی میکرد و من بازی ایشون را کپی میکردم البته هر کسی که با آقای پوراحمد همکاری داشته اینو میگه.
سین: بهترین قسمت قصههای مجید از نظر شما؟
جیم:قسمت صبح روز بعد که قرار بود جدول ضرب یاد بگیره و قسمت خواب نما خیلی خوب بود.
سین: نظر خانواده درباره حضور شما در سریال قصههای مجید؟
جیم:اوایل قرار بود مدرسه نروم و معلمها در خانه درس بدهند ولی من گفتم درسمو میخونم و خانواده فکر نمیکرد سریال خوب بشه حتی فامیلها میگفتن ما به کسی نگفتیم تو رو میشناسیم ابتدا گذاشتیم چند قسمت ببینیم بعد گفتیم.
سین: قصههای مجید چقدر برای حضور در شورای شهر تأثیر گذاشت؟
جیم:میتونم بگم 100 درصد تأثیر داشت، چون من جزء گروه سیاسی نبودم فقط 14 سال در سازمان فرهنگی شهرداری کار کرده بودم و سیستم آشنا شدم ولی مردم به ساده و صادق بودن مجید رأی دادند.
سین: بارزترین خصلت شما؟
جیم:خود من شخصیتی مثل مجید دارم با این تفاوت که مجید عصبانی نمیشد ولی من سریع عصبانی میشوم کلا مجید با همه خوشاخلاق تر از من بود.
سین: سادگی مجید چقدر روی شما تأثیر گذاشت؟
جیم:سادگی مجید رو دوست دارم خودم هم ساده هستم. زیاد اهل تجملات، قیافه گرفتن، کلاس گذاشتن نیستم، کسی هم این رفتار را بهم نشون بده تو دلم جا نمیگیره.
سین: چقدر شما رو در شورای شهر جدی میگیرن؟
جیم:در اوایل حضورم در شورای شهر همه میگفتن به خاطر قصههای مجید انتخاب شده، هیچی سرش نمیشه ولی این به خود فرد برمیگرده اگه مجید 12 ساله تجربه نداشت ولی من با آدمهای بزرگتر از خودم رفت و آمد داشتم، خیلی چیزها یاد گرفتم. تجربههای خوبی دارم. حداقل به 20 نفر از همکارانم خودم را ثابت کردم که من مجید بازیگوش نیستم.
سین: نوستالژی شما؟
جیم:کارتونهای آن زمان مثل دکتر ارنست، تیله بازی که ما اصفهانیها میگیم گولیبازی همچنین بازی (الک دولک) از نوستالژیهای من هستند.
سین: بازیگر منتخب شما؟
جیم:آقای پرویز پرستویی، محمدرضا فروتن.
سین: بهترین و برترین خاطرهای که در برخورد با مردم داشتید؟
جیم:شاید کسی به خاطر نادانی چیزی گفته باشد ولی خیلی کم بوده ولی بهترین رفتاری که دیدم دو سال پیش برای کاندید شدن شورای شهر تراکتهایی یا تبلیغاتی که پخش میکردیم وقتی مسیر را بر میگشتم یکی از تراکتها روی زمین نبود و از این بابت خیلی خوشحال بودم.
سین: آخرین کتابی که خوندید؟
جیم:بیشتر کتابهای مربوط به شورای شهر میخونم.
سین: چه صدایی رو دوست دارید؟
جیم:بستگی به حال آدم داره، صدای احسان خواجهامیری، رضا صادقی.
سین: سینما میرید؟
جیم:فیلم زیاد میبینم ولی متأسفانه به خاطر مشغله کاری سینما نمیروم.
سین: اهل سفر هستید؟
جیم:خیلی زیاد بیشترین جایی که دوست دارم برم مشهد هم به خاطر امام رضا (ع) هم به این دلیل که ما اصالتاً مشهدی هستیم با اقوام دیدار میکنیم.
سین: علاقه داشتید اسم پسرتون مجید بزارید؟
جیم:خودمو مجید صدا میکنند کافی بود به خاطر همین اسم آرش انتخاب کردیم ولی اسم مهدی اول دوست دارم بعد آرش.
سین: تیم ذوب آهن یا سپاهان؟
جیم:به شدت فوتبالی هستم و ذوب آهن و سپاهان هر دو تیم شهرم هستند زمانی که موفق میشوند میگن اصفهانیها برنده شدند فرقی برای من ندارد.
سین: شم خبرنگاری دارید؟
جیم:در حوزه خبری دوستان زیادی دارم که همه آنها محترم و با معرفت هستند خودم هم یک سالی در سازمان فرهنگی شهرداری مسئول اطلاعرسانی بودم و یک مقدار با این جو آشنا هستم. کار سختی است باید اطلاعات به روز داشته باشند انصاف خود را رعایت کنند که علاقهشون را در کار دخالت ندهد، به نظرم جزء کارهای پرمشغله روزگار است.
سین: از اینکه به اسم مجید صداتون می کنن ناراحت نمیشوید؟
اگر دوستان نزدیک صدا کنن خوشم نمی یاد حتی بعضی اوقات که در خیابان اسم مجید را میگن ناخودآگاه بر میگردم فکر میکنم منو صدا میکنن. بعد میبینم اشتباه کردم.
سین: دوست دارید پسرتون بازیگر بشه؟
جیم:الان که بازیگر خوبی است، خیلی کودک است و با تجربهای که من در بازیگر به دست آوردم که از کودکی شروع کردم امیدوارم بتونم کمکش کنم.
سین: حضور در بازیگری در سن نوجوانی و جوانی؟
جیم:اگر در نوجوانی و جوانی باشد خیلی بهتر میتوانی کاری را یاد بگیری حجم زیادی از اطلاعات را یاد بگیری که همیشه در ذهن میماند انعطاف بیشتری برای یادگیری وجود دارد و اگر افراد متخصص این را تشخیص بدهند که چه استعدادی داری خیلی خوب است.
سین: شهر اصفهان؟
جیم:به نظر من و بیشتر مردم، اصفهان بهترین شهر ایران و همینطور بهترین شهر جهان محسوب میشود، همیشه برای من سوال است که شهر ما که اینقدر آماده است فقط کافی است مثل ماشین صفر کیلومتر بری برای آن بنزین بزنی ولی به خاطر رفیقبازی و نبود افراد دلسوز اصفهان مشکلاتی دارد.
سین: زاینده رود؟
جیم:زاینده رود به خاطر این آب ندارد که مردم ایران فکر میکنند زاینده رود فقط برای اصفهانیهاست در صورتی که زاینده رود و شهر اصفهان برای همه ایرانیهاست و این باعث می شود که رودخانهای مثل زاینده رود آب نداشته باشد.
سین: حرف پایانی:
جیم:خوشحالم که منو دعوت کردید. امیدوارم جوابهایی خوبی داده باشم و از همه مردم ایران به خاطر محبتهایی که به من دارند، تشکر میکنم و امیدوارم توانسته باشم با حضور در شورای شهر خدمتی کرده باشم و برای همه همکاران شما صحت و سلامت آرزومندم.
گفتگو از الهام قبادی
انتهای پیام/