به گزارش خبرنگار
حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با وجود اینکه چند روز از روز خبرنگار گذشته بود شب گذشته شادی برنامه «خندوانه» به خبرنگاران خوش اخلاق و باحالی که متلک نمی اندازند و خانوادههای آنها تقدیم شد و بعد حرفهای این مجری راجع به کمپین قطره قطره بایرام که نیما نقش آن را ایفا میکند با سرو صدا وارد شد و بحثی بین آنها به خاطر چاهی که بایرام برای رسیدن به آب در استودیو کنده بود، در گرفت.
در قسمتی از آن گفتمان بایرام خطاب به رامبد گفت: آقای جوان یکم دموکراسی داشته باشید و جوان پاسخ داد: منظورت همین دموکراسی است که اینجا را به دیوانه خانه تبدیل کردی؟!
پس از پخش آیتمی رامبد جوان بیان کرد:همه ما در زندگیمان نقاشی کشیدهایم و یکی از چیزهایی که مطمئنأ همه میکشیدند ولی با هم متفاوت بودند، خانه است چون آن نقاشی در واقع تخیل هر کسی از خوشبختی و حالی که در خانه وجود داشت بود.
او ادامه داد: مهمان امشب ما آدم مهمی است که رویاهایش را نقاشی میکرده و بعد آنها را به واقعیت تبدیل کرده است.
ما هم به چین چیزی صادر می کنیم!
وی سپس از دکتر سعید سرکار، دبیر ستاد نانو دعوت به ورود کرد و بعد از یک سلام و احوالپرسی او را بین تماشاگران نشاند و شعر چیکو چیکو را خواندند و بعد به عنوان اولین سوال جوان گفت که من الان یک پسربچه 5 سالهام، حالا می توانید به من بگید که نانو چیست؟ و بعد از توضیحات دکتر به سراغ ادامه گفتگو رفتند که در آن دکتر افزود: الان حدود 300 قلم محصول نانو در کشور داریم که بعضی از آنها را به کشورهای دیگر مثل چین صادر می کنیم.
در همین بین جوان با تعجب و خوشحالی گفت: وای خداروشکر، ما داریم به چین محصولی صادر میکنیم و توانستیم یک گل به آنها بزنیم!
نباید ایران را به نام نفت بشناسند
این مسئول همچنین با اشاره به داروی بیماران سرطانی که در بدن یک راست سراغ تومور میرود اظهار داشت که اوایل این دارو با قیمت700 دلار از آمریکا وارد میشد ولی در حال حاضر خود ما آن را تولید و با قیمت 40 هزار تومان با دفترچه بیمه عرضه می کنیم.
وی در بخش دیگر حرفهایش افزود: برای ما بد است که ایران را فقط با نام نفتش بشناسند، بلکه باید کشور ما با تکنولوژی و نانو مطرح شود والبته امروزه تا حدودی این اتفاق در بعضی نقاط افتاده است.
پس از گپی با دختر این دکتر و صحبت از زمینه هایی که در کشور، نانو به آن ها ورود کرده است قرار شد برای شاد کردن دل چند نفر در بیرون از استودیو به خاطر علاقه ای که این دکتر به امید بخشی و نمایان کردن قابلیت ها دارد کارگاهی برگزار شود و او در آن صحبت و کمک کند.
پس از تقدیم لوح یادبود برنامه و رفتن دکتر سرکار، جوان قبل از دعوت کمدین مهرداد ضیایی ،بازیگر و هنرمندی که علاوه بر تلویزیون و سینما در تئاتر مهارت خاصی دارد را بین حاضران آورد و بعد رضا شفیعی جم در بخش ایستاده با طنز حضور یافت.
یاد کردن رفتگان با خاطرات شیرین
شفیعی جم خاطره ای از گروه دو نفره ی نمایشی که با دوستش برای امرارمعاش درست کرده بودند تعریف کرد و گفت که در آن نقش مبارک را به صورت همان عروسک خیمه شب بازی ایفا می کرده، و بعد هم از مشکلاتی که برای خوابیدن در کنار این دوست که به گفته وی چاق بوده است گفت و بین کرد که از بس منع چاقی و خروپف های او را می کردم ،خودم از مدتی شروع به تپل شدن کردم و خروپف های وحشتناکی هم دارم.
در ادامه نیز از آن دوستش که در خاطرات قبلیش از صاف و آرام خوابیدنش تعریف کرده بود،یاد کرد و گفت: او الان دیگر کنار من نیست و فوت کرده است،به همین دلیل من آن خاطرات را از او گفتم تا یاد بگیریم وقتی عزیزی دیگر در بینمان نیست فقط نشینیم دور هم مثلأ اشک بریزیم،بلکه می توانیم از خاطرات شیرین آن فرد تعریف کنیم.
وقتی که رضا رفت بایرام باز آمد و پس از بحث طنز آمیزی دوباره فردی که می گفت با نیما کار دارد حاضر شد و رامبد را بررسی کردو اینبار علت این بررسی را صدور ورزشکار به خارج اعلام کرد؛ پس از آن هم جوان ضمن آرزوی سلامتی و شادابی برنامه را خاتمه داد.
گزارش از فاطمه شهدوست
انتهای پیام/
من مخالف شادي و خنده نيستم ولي نميتونم الكي و بي جهت بخندم و فكر ميكنم اساسا بيجهت خنديدن بيشتر جنبه مسخرگي و مضحكانه داشته باشه.
و در ضمن بيشتر زمان برنامه حرفهاي مفيد و جالبي ارائه نميشه و اينكه بنشينيم خاطرات يك هنرمند يا فرد خاصي را بشنويم كجاي آن جالب هست شما ميدونيد اكثر خاطرات افراد، معمولا براي خود طرف و اطرافيان ايشان كه كاملا در حس و حال آن موقع شخص بودند بيشتر جذابيت دارد. رو راست باشيم آيا تظاهر به شادي و خنده ميكنيم يا واقعا داريم از روي شادي ميخنديم هرچند اين برنامه براي سنين پايين تر جدابيت بيشتري دارد.!!
يادآوري ميكنم بنده فقط نظر خودم را گفتم
بخاطر درمان افسردگی وفشاراقتصادی که
برروی قشرآسیب پذیراست.
خداوند یاریش فرماید