به گزارش
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ رویا اکبری که در حوزه ادبیات داستانی قلم میزند، سال 1357 متولد و تحصیلات خود را در رشته ادبیات و علوم انسانی به پایان رساند. از جمله آثار وی میتوان به: «لحظهای با ونوس»، « ملکه جنوب»، « دنیای گمشده» و «بالاتر از سیاهی» اشاره کرد. در ادامه گفتگوی ما را با وی میخوانید:
*نحوه ورود شما به ادبیات داستانی چگونه بود؟
دوران دبیرستان در مسابقات داستانی شرکت میکردم و همیشه نفر اول بودم. در مدرسه نمرات انشایم همیشه بالای 19 بود و احساس میکنم جرقه نویسندگی از همان زمان در ذهنم زده شد.
*با کمک چه کسی اولین رمان خود را نوشتید؟
استاد عطاالله فلاح مسبب داستان نویسی من شد و اولین رمان من به نام «دنیای گم شده» در سال 81 به چاپ رسید.
*با وجود اینکه اوضاع ادبیات زیاد جالب نیست در حوزه ادبیات داستانی چطور است؟
بازار ادبیات داستانی به دلیل عام پسند بودنش اوضاع خوبی دارد و میشود به آن امیدوار بود.
*به جز ادبیات داستانی در حوزههای دیگری قلم زدهاید؟
چند کار مذهبی دارم که یکی از آنها داستانهای پیامبران است.
*آیا ممیزی روی کارهای شما اثر گذاشته است؟
کتابی داشتم به اسم مستانه که حدود شش بار از سمت ارشاد رد چاپ شد.
*ادبیات ما در مقایسه با ادبیات جهانی حرفی برای گفتن دارد؟
در حال حاضر نه، چون منتقدان ما ادبیات عامه پسند را سرکوب میکنند حتی بزرگان ادبیات در جلسه های نقد کتابهای خودشان را نقد میکنند هیچ کدامشان کتابهای ادبیات عامه پسند را نقد نمیکنند با این تفاسیر ما در ادبیات جهانی جایگاهی نداریم.
*تعدادی از نویسندههای مورد علاقه خودتان را نام ببرید؟
مارگارت میچر، محمود دولتآبادی، احمد محمود.
*آخرین کتابی که نگارش کردید؟
کتاب «لمس تنهایی» که در نمایشگاه امسال حضور داشت و طی ماههای آینده چاپ دومش وارد بازار کتاب میشود.
*در حال حاضر کتابی در دست نگارش دارید؟
کتاب «منتظرت بودم» در حال چاپ است. در حال حاضر مشغول تحقیق برای کتاب جدید هستم.
*اوضاع تیراژ کتاب در حال حاضر؟
اوضاع خوبی ندارد چون در بعضی در نشرها چاپ کتاب به 1000 نسخه هم رسیده است و این نشان دهنده سطح پایین کتابخوانی است و با تمام تبلیغاتی که انجام میشود هنوز سطح کتابخوانی ما تکانی نخورده است.
*اگر کتاب و مطالعه نبود؟
انسان بدون مطالعه راکد میماند. چون ذهن مثل آبی است که اگر راکد بماند به گنداب تبدیل میشود.
*در مقابل ادبیات داستانی ترجمه، ادبیات داستانی ما چه جایگاهی دارد؟
از نظر من ادبیات داستانی ما خیلی پرفروشتر و پرمخاطبتر از ادبیات داستانی ترجمه شده است و حتی ما کتابی داشتهایم که به چاپ بیستم هم رسیده است.
*نظرتون در خصوص کلمات زیر چیست؟
کتاب: سنبل آرامش.
غروب آفتاب: عاشقانه دلگیر.
قلم: معجزه الهی.
عطر کتاب: یک نوع آرامش روحی.
*هر چه میخواهد دل تنگت بگو؟
امیدوارم روزی برسد که رمانهای عامهپسند جایگاه خودشان را پیدا کند تا بعضی از عزیزان کلمه عامهپسند را با لحن بدی تکرار نکند و افتخار میکنم عامه پسند نویس هستم.
گفتگو از: سعیده سادات احمدی
انتهای پیام/
ر.اکبری..