به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ محبوبه معراجیپور نویسنده حوزه ادبیات دافاع مقدس و فیلمنامه نویس متولد سال 1351 که در رشته علوم سیاسی تحصیل کرده و فارغ التحصیل انجمن خوشنویسان ایران است از آثار وی میتوان به: «گلبانگ سربلندی»، «برق غیرت»، «عباس دست طلا» و «عاشقانهترین صیاد» اشاره کرد در ادامه گفتگوی مارا با ایشان میخوانید:
1) یک کتاب خوب به ما معرفی کنید؟
بیست کهن الگوی پیرنگ از رونالد توبیاس. با ترجمه ابراهیم راه نشین. کتاب کمک آموزشی خوبی است برای نویسندگان داستان و فیلمنامه.
2) اگر نویسنده نمیشدید چه کاره میشدید؟
نویسنده. قبل ازنوشتن کتاب، فوق ممتاز انجمن خوشنویسان بودم و تابلوی خط مینوشتم و معمولا سالی یک بار نمایشگاه خوشنویسی برگزار میکردم. آن روزها ده تا پانزده ساعت در روز مینوشتم. روزگار بسیار خوشی بود. اما بعد از روی آوردن به نویسندگی، خوشنویسی را برای دل خودم مینویسم. عاشق نوشتن هستم. امروز هم عاشقانه مینویسم.
3) آخرین کتابی که نگارش کردید؟
شهید قاضی به نام غریب آلواتان.
4) در حال حاضر کتابی در دست نگارش دارید؟
شهید جعفری و کتابی در خصوص زندگینامه داستانی شهید نظام. البته رمانی تاریخی هم در دست دارم در خصوص حسنیه شاگرد امام صادق علیهالسلام که شش سال است مشغول نگارش آن هستم.
5) چرا به ادبیات دفاع مقدس روی آوردید؟
هدف من از نوشتن این کار نشان دادن اتحاد و همبستگی مردم در دهه 60 و تلاش و پشتکار بیوقفه آنها بود. خواستم بگویم بعد از توکل به خداوند، با کار و تلاش میشود به اهداف انسانی رسید. در آن روزگار همین مردم با دلسوزی و اتحاد و کار، در برابر دنیایی ایستادند و پیروز شدند. بیشتر جنگ را این مردم بودند که اداره کردند. حرف کمی نیست. امروز هم میشود با همان اتحاد و کار شبانهروزی در برابر هجمه فرهنگی دشمنان ایستاد و از آموزههای ملی و دینی حراست کرد.
6) اگر قرار باشه زندگینامه خودتون رو بنویسید اسمش رو چی میذاشتید؟
همرنگ آینه. البته این نام فی البداهه است و باید بیشتر فکر کنم.
7) زندگی بدون مطالعه و کتاب؟
جسم بدون روح. یا یک بدن بدون سر.
8) نظر شما در خصوص نشر در حال حاضر؟
ضعیف عمل میکند.
9) آیا تا به حال از ممیزی ضربه خورده اید؟
بله.
10) آیا ممیزی به ادبیات ما کمک میکند؟
تا حدی بله. در همه نظامها و فرهنگها، خط قرمزهایی وجود دارد که بهتر است به آن توجه شود. معمولا یک یا چند صفحه از کارهایم حذف میشود اما سعی میکنم طوری اصلاح کنم که به هدف کتاب که بیان بزرگی، غیرت و عظمت ملت ایران است، لطمه وارد نشود.
11) تعهد یک نویسنده دفاع مقدسی؟
بیان دلاورمردیها و رشادت فرزندان این مرز و بوم در هشت سال دفاع مقدس و این که آدمها همه زمینی بودند و مانند ما زندگی میکردند. به اسلام، کلام رهبر و به وطن و همنوعشان وفادار بودند و عِرق ملی داشتند. با غیرت بودند و از مال و جانشان به خاطر من و شما گذشتند. حالا وظیفه ماست که آن رشادتها را بیان کنیم.
12) عاملی که مسبب نوشتن شما میشود؟
عشق به نوشتن. زمانی که انگشتهایم صفحه لب تابم را لمس میکند و شروع به نوشتن میکنم به آرامشی وصف ناپذیر میرسم و معمولا ارتباطم با دنیا قطع میشود. این وضعیت تا زمانی ادامه دارد که مشغول نوشتن هستم. به همین منظور همه اعضای خانواده من در جریان این قضیه هستند و زمانی که مینویسم هیچ کس سراغ من نمیآید. چون میدانند اگر هم بیایند متوجه آنها نشده و به کارم ادامه میدهم. این نوع نوشتن برایم لذتی عمیق دارد که با هیچ کار دیگری معاملهاش نخواهم کرد.
13) آینده ادبیات ما از دیدگاه شما؟
با تلاش و پشتکار و دلسوزی مسولان محترم بسیار شفاف و روشن و رو به پیشرفت خواهد بود. بستگی به کار تکتک افراد جامعه دارد. اگر هر کس در هر مقام و مرتبهای که قرار دارد با دلسوزی برای مردم و میهنش کار کند، نه تنها در زمینه ادبیات بلکه به گفته مقام معظم رهبری، در همه زمینهها پیشرفت خواهیم آمد. این موضوع را از جشنوارههایی که برگزار میشود و داستانهایی که میرسد و داوری کردهام بیان میکنم. استعدادهای بسیاری در جامعه هست که نیاز به حمایت دارند.
14) ادبیات روی زندگی شما چه تاثیری گذاشته است؟
توکلم به خدا و نظمم در زندگی بیشتر شده به اضافه دقت نظر، سرعت عمل، شناخت محیط پیرامون، شناخت شخصیت و در نهایت رسیدن به آرامش.
15) نویسنده محبوب شما در دوران کودکی؟
جلال آل احمد. محمد رضا سرشار. (رهگذر)
16) اگر قرار باشه یک حرف ماندگار به ما بزنید اون حرف چیه؟
یادمان باشد که زندگی پیشکشی است برای شادمانی و خوب زیستن. لبخند، زیباترین آرایش صورت است و مثبتاندیشی کلید خوشبختی.
17) از کی شروع به نوشتن کردید؟
از ده سالگی خوشنویسی. از دهه هفتاد تاکنون نویسندگی داستان کوتاه و رمان و اخیرا زندگینامه داستانی.
18) خودتون رو در قالب یک جمله برای ما تعریف کنید؟
خانمی معنوی، احساسی، آرام، صبور، با پشتکار مداوم و اعتماد به نفس بالا.
19) هرچه میخواهد دل تنگت بگو؟
شرمندهام که هرگز نتوانستم زحمات پدرو مادرم را جبران کنم. چرا که موفقیت امروز من بعد از توکل به خدا به خاطر تلاش و زحمات شبانهروزی دیروز آنهاست و همیشه دعای خیرشان بدرقه راهم در زندگی است. یادمان باشد بعضیهایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را مثل : بابا، مامان، پدربزرگ، مادربزرگ... که دعای خیرشان ما را به عرش میرساند.
گزارش از: سعیده سادات احمدی
انتهای پیام/