تصمیمات صریح اشرف غنی احمدزی، برای آینده افغانستان، روزنه امیدی را برای این ملت گشوده، تا شاید پس از گذشت سالها رنج و اشغال شدن و غارت معادن این کشور در پوشش پادگانهای نظامی، این کشور نیز مانند ایران و هندوستان بتواند از سیطره اشغال و استعمار رهایی یابد.
افغانستان در دوران معاصر در شرایط حساسی قرار گرفته است، به همین دلیل اقدامات مقامات این کشور و از جمله رئیسجمهوری آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
روند روی کار آمدن رئیسجمهوری جدید و نحوه ایجاد دولت وحدت ملی افغانستان، اهمیت ساز و کارهای سیاسی در این کشور را نشان میدهد.
به نظر می رسد، اشرف غنیاحمدزی نیز، به عنوان رئیسجمهوری منتخب افغانستان به اهمیت شرایطی که در آن قرار گرفته است واقف است، به همین دلیل در ابتدا به دقت اهداف و برنامههای کاریاش را برای آینده افغانستان تصریح کرد و در عمل نیز به دنبال عملیاتی کردن این برنامهها است.
احمدزی در ابتدا حلقههای روابط سیاسی افغانستان را مشخص کرد، وی توضیح داد که برای افغانستان 5 حلقه در روابط سیاسی مورد توجه است. حلقه نخست كشورهاي همسايه، حلقه دوم كشورهاي اسلامي، حلقه سوم كشورهاي غربي مانند آمريكا و كشورهاي عضو ناتو، حلقه چهارم كشورهاي آسيايي و در نهايت حلقه پنچم سازمانهاي بينالمللي مانند سازمان ملل متحد، بانك جهاني و... است.
اینکه در حلقه اول کشورهای همسایه افغانستان قرار گرفتهاند، نشان میدهند تا چه اندازه دولت وحدت ملی به اهمیت روابط حسنه با کشورهای همسایه توجه دارد. در همین ارتباط میتوان به تلاش احمدزی برای برقراری روابط با کشورهایی مانند ایران، چین، ترکمنستان و... اشاره کرد.
این موضوع نشان می دهد که نخستین اولویت دولت وحدت ملی در افغانستان مسائل امنیتی است. این مسأله در سفر احمدزی به چین نیز تأیید شد، به طوری که نخستین موضوع مطرح شده از سوی احمدزی در دیدار با مقامات چین موضوع تروریسم و مقابله با آن بود.
البته باید توجه داشت که برای چین اولویت با مسائل اقتصادی است، همان گونه که به کرات در روابط بین الملل گفته شده است، چین کشوری است که به روابط اقتصادی با سایر کشورها بیشتر از مسائل امنیتی، سیاسی و... توجه دارد.
نزدیک شدن افغانستان به کشورهای مختلف از جمله چین و آمریکا و کشورهای غربی مداخله این کشورها را در مسائل داخلی افغانستان به دنبال خواهد داشت.
ناگفته مشخص است که کشورهای توسعه یافته بدون چشمداشت به روند توسعه سایر
کشورها کمک نمی کنند، بنابراین زمانی که افغانستان از کشورهای دیگر و چه بسا
سازمانهای بینالمللی کمک های مالی دریافت می کند باید خود را برای سهیم کردن این
کشورها و یا سازمانها در روند توسعه آماده کند.
به طور کلی اکنون که چند ماه از انتخابات ریاست جمهوری وی میگذرد تا حدودی می توان در برخی موارد تحقق یافتن شعارهای انتخاباتی اورا مشاهده کرد و در برخی موارد نیز میبینیم وضعیت نسبت به گذشته تغییری نکرده است.
حمیدی در این باره به باشگاه خبرنگاران جوان گفت: یکی از مهمترین وعدههایی که دولت وحدت ملی افغانستان داده، ایجاد فضای آرام سیاسی در کشور بود.
این کارشناس مسائل افغانستان تصریح کرد: یک امتیاز دولت کنونی این است که رقبایی که میتوانستند مقابل هم قرار گیرند، نیرو و توان کشور منازعه کنند را بین آنها آشتی برقرار کرد.
وی افزود: پیرامون مسئله مبارزه با ناامنی که بخشی از آن مبارزه با تروریست است، با توجه به این که عوامل مختلفی را باید در ایجاد این مسئله در نظر بگیریم، دولت کنونی افغانستان نتوانست در مهار تروریسم موفق ظاهر شود و میبینیم که این دولت همچنان مسائل گذشته را تکرار میکند که دولت پاکستان در این امور دخیل بوده و باید ریشه تروریسم را ابتدا در این کشور خشک کند. البته این موضوع میتواند بخشی از حقیقت را دارا باشد اما اقدامات قابل توجهی در این زمینه صورت نگرفته است.
حمیدی گفت: مسئله گفتوگو با گروههای نظامی در این دولت نیز پیگیری شد و این موضوع میتواند کار مؤثری باشد. همچنین پیرامون مسائل اقتصادی، دولت اشرف غنی احمدزی برنامه مشخصی نداشته اما ارتباطات خود را توسعه داده است.
این کارشناس مسائل افغانستان خاطرنشان کرد: در حوزه همبستگی اجتماعی و فرهنگی طبعاً با توافق سیاسی که میان جناحین عمده حاصل شد، میبینیم که از اختلافات عقیدتی کاسته شده است و به طور کلی میتوان عملکرد این دولت را مثبت ارزیابی کرد اما نمیتوان آن را همچنان دولتی چابک نامید.
گزارش از هدیه آقاپور
انتهای پیام/