هری پاتر، سیندرلا، جادوگر شهر اُز و سفید برفی، این‌ها داستان‌هایی هستند که هر کدام از مادر خردسالی به دفعات نام آن‌ها را شنیده ویا داستان‌هایشان را خوانده و فیلم‌هایشان را دیده‌ایم، اما به راستی چنین داستان‌هایی ریشه در کجا دارند و تا چه اندازه به واقعیت نزدیک هستند.

 به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گاهی که به گذشته فکر می‌کنم به یاد می‌آورم که در آن زمان تا چه اندازه با خواندن کتاب داستان‌هایی چون کدو غلغله‌زن و شهر موش‌ها خوشحال می‌شدم و در این زمان به فکر می‌افتم که چه شد که ما روی به داستان‌های وارداتی آورده‌ایم؟ در جواب این پرسش‌ها باید بگویم که هر چند ترجمه پلی میان تمدن‌ها به حساب آمده و به رغم برخی از کارشناسان بهترین راه تقابل فرهنگ‌ها به شمار می‌آید اما مترجمان ما در سال‌های اخیر با غفلت از میزان اهمیت خودشان در زمینه‌ رشد فکری و ذهنی، تمامی اقشار جامعه به گونه‌ای نقش‌شان را ایفا کرده‌اند که همچون یار دوازدهم کشورهای مهاجم عمل کرده و هیزم به آتش تهاجم فرهنگی ریخته‌اند.
 
گفتنی است که هیزمی که به کوره تهاجم فرهنگی ریخته می‌شود از جنس کتاب است و از آنجا که کاغذ در بدترین نوع استفاده توان به آتش کشیدن یک قوم یا نسل را دارد، این هیزم نیز به مرور نسل‌ها را پوک کرده و افراد را تبدیل به افرادی متوهم و خیالباف می‌کند که سحر و جادو را تأثیرگذارترین ملاک در کیفیت زندگی خود دانسته و چشم بر ظرفیت‌ها و توانایی‌های حقیقی خود می‌بندند.
 
بنابراین گزارش، کشورهای غربی و سلطه‌جو نیز از زمانی که به مرور بنا بر اقتضای تاریخ، تسلط خود را بر جوامع و کشورهای دیگر از دست داده‌اند به فکر استفاده از راه‌هایی افتادند که بتوان فرهنگ کشورهای هدف را تحت تأثیر قرار داد و چه راهی بهتر از کتاب و چه وسیله‌ای بهتر از قلم که نه تنها یک نسل از جوامع را بلکه عمقی به گستره تاریخ را تحت تأثیر قرار خواهد داد و به مرور زمان داشته‌های آن‌ها را کنترل و نظارت می‌کند و به این گونه است که کشورهای استبدادزده هر چند که به ظاهر از زیر سلطه‌ ابرقدرت‌ها خارج شده و آزادانه به حیات خود ادامه می‌دهند اما همواره مستعمره به حساب آمده و در زیر جلد شیرنمای خود همچون آهویی ضعیف وابسته به کشورهای بزرگ و سلطه‌طلب هستند.
 
در اینجا نباید میزان تأثیرگذاری کشورمان را از هجوم فرهنگی کشورهای توسعه یافته دست کم بگیریم و باید به این مبحث اعتراف کنیم که ما هم از تیرهای زهرآگین کشورهای غربی در امان نمانده و گاهی با شور و شوق وصف ناپذیری خودمان را در معرض این تیرها قرار داده و به بهانه‌ نیاز به جهانی شدن کمکی برای مسموم کردن ذهن کودکان و آینده‌سازان‌مان می‌شویم تا هر چه بیشتر تیشه به ریشه فرهنگ خود زده و این بدنه غنی و سترگ را در مقابل بادهای عظیم قرار دهند.
 
این روزها کودکان این مرز و بوم چنان تحت تأثیر سحر و جادوی نهفته در بند بند داستان‌های غربی و مهاجم قرار گرفته‌اند که همه چیز را مفعول فعل جادو و جادوگری دانسته و به راحتی تقدیر خود را به دست رمالان و فالگیران سودجویی می‌دهند که با توجه به قدرت موقعیت سنجی خود بهترین سوء استفده‌ها را از فضا و شرایط موجود می‌کنند.
 
در نتیجه باید گفت که اگر چه کودکان دیروز به اقتضای زمانه خود سادگی را تجربه کرده و صادقانه بچگی کرده‌اند و کودکان امروز و فردای کشورمان به یمن دسترسی به امکانات جدید و الکترونیک پا را فراتر از این سادگی‌ها و صداقت‌ها گذاشته‌اند اما خوشا آن زمان که نسل ما به دور از هر تهاجم فرهنگی سنت دیرینه خود را پاس داشته و کتاب‌هایی از جنس خودش می‌خواند. 


 گزارش از: نسرین خدایاری


انتهای پیام/  
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.