آنا نعمتی نوشت:
" دختر كبريت فروش،يادش بخير ، وقتي بچه بوديم يكي از قصه هائي بود كه
خيلي تاثير گذار بود، اون موقع درك نميكردم كه مگه ميشه بچه اي تو خيابون
از سرما به خواب بره و ديگه بيدار نشه، الان كه اين عكس رو ديدم دلم خيلي
گرفت، چون از اين دختر و پسر بچه ها چقدر در روز ميبينيم ، ديگه بهشون
عنوان هم داديم ، كودكان كار هوا يواش يواش سرد مي شه ، سر چهار
راه ها پر شده از اين بچه هاي مظلوم كه از وقتي به اين دنيا پا ميزارن
انگار محكوم ميشن به اين زندگي ، چرا ؟ چه بايد كرد، ما هم مسئوليم !!!
بايد باهاشون حرف بزنيم، بايد بهشون ياد بديم زندگي اين نيست، بايد
تشويقشون كنيم براي درس خوندن،؟ كه گل ، كبريت ، دستمال ،،،، فال ؛ همه
زندگي شون نباشه، خوشحا لي اين بچه هاي مظلوم اين نباشه كه هر چه بيشتر
التماس كنن پول بيشتري در ميارن كه شب تحويل بدن،دوستان ما نبايد بي تفاوت باشيم ، بايد كمك كنيم ، بايد هر يه نفر خودش رو مسئول بدونه ، بهشون
كتاب بديم ، بهشون بجاي خريد يه بازي فكري بديم ، دفتر نقاشي با مدادهاي
رنگي، تشويق براي ياد گرفتن يه حرفه ، شايد بتونيم حداقل با اين كارهاي
كوچيك تشويقشون كنيم براي زندگي مثبت و مثمر ثمر."
انتهای پیام/