گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان- بائرمن برخلاف تصور همگان به جای تمدید قراردادش با ایران، سر از سرزمین پرسشهای زیادی را در اذهان علاقهمندان بسکتبال ایران به وجود آورد. بسکتبالی که نتوانست از جام ملتهای آسیا بلیت ریودوژانیرو را بگیرد و مسافر المپیک شود و حالا باید در کارزاری سخت، برای حضور در بزرگترین رویداد ورزشی جهان به تکاپو بیفتد.
موضوع رفتن بائرمن از ایران را میتوان از جنبههای گوناگون بررسی کرد اما آنچه مبرهن است اینکه نخست باید بدانیم بین او و فدراسیون بسکتبال ایران چه گذشته است. اگر ما برای حفظ مرد آلمانی، رسماً به او پیشنهاد داده باشیم و بائرمن هم به ما چراغ سبز نشان داده باشد و اصطلاحاً مسئولان بسکتبال ایران را خاطرجمع کرده باشد اما یکباره با حضور در روسیه و ثبت قرارداد با تیم سابقش دست ما را در پوست گردو گذاشته باشد، میتوان گفت بائرمن با این کار شخصیت حرفهای خود را زیر سئوال برده است!
حال از دریچه دیگری به این موضوع نگاه کنیم. در این حالت شاید بائرمن پیشنهادی رسمی از مسئولان بسکتبال ما دریافت نکرده باشد و به همین دلیل، مانند هر مربی حرفهای دیگری برای ادامه کارش تیم دیگری را انتخاب کرده است. در این صورت ما بازهم میتوانیم با بائرمن وارد مذاکره شویم و سعی در حفظ او داشته باشیم تا بائرمن در تصمیم خود تجدید نظر کند، چرا که در برهه فعلی و با شرایطی بر بسکتبال ایران حاکم است، یافتن جانشین شایستهای برای بائرمن کار چندان سادهای نیست. بسکتبال ما نباید زمان را از دست بدهد. زمانی که حتی ارزشی بالاتر از طلا دارد. چه اگر تمام طلاهای دنیا را هم روی هم بگذاریم قادر به بازگرداندن یک دقیقه پیش نیستیم.
داستان بائرمن و بسکتبال ایران، چندماه پیش آغاز شد. روزهایی که ما در جستجوی زمان از دست رفته، به گزینهای نهایی رسیدیم. بائرمن چمدانهایش را بست و به ایران آمد تا سکان کشتی بسکتبال ایران را در دریای پرتلاطم جام ملتهای آسیا، در دست بگیرد. هرچند بائرمن روی کاغذ نتیجه مطلوبی نگرفت اما به زعم مسئولان بسکتبال ایران و بازیکنان تیم ملی عملکرد خوبی داشت و همیشه با تعریف و تمجید از بائرمن یاد میشد. مربی آلمانی اما بر این باور بود که زمان مناسبی برای پیاده کردن برنامههایش در اختیار نداشته است. ادعایی که پربیراه نبود و بدون شک پیشرفت بسکتبال یا هر ورزش دیگری متغیری است در تابع زمان.
در این مدت رئیس فدراسیون بسکتبال هم بیکار ننشست. محمود مشحون برای حفظ سرمربی تیم ملی که حمایت همهجانبه بازیکنان و مسئولان را با خود همراه کرده بود، راهی خیابان سئول شد تا با وزیر ورزش پشت یک میز بنشیند و برای ادامه کار بائرمن گفتوگو کند. ماحصل جلسه وزیر ورزش و رئیس فدراسیون بسکتبال، چراغ سبز محمود گودرزی به مسئولان بسکتبال ایران برای تامین خواستههای بائرمن بود. با توجه به این موضوع و از آنجا که به نظر همه چیز برای تمدید قرارداد بائرمن مهیا بود، او هم باید پاسخ شایستهای به حسن نیت جامعه بسکتبال ایران میداد. قانونی نانوشته که در روح ورزش گنجانده شده است.
موضوع بعدی که پیامد این اتفاق است، مساله جانشین سرمربی تیم ملی است. معادلهای چند مجهولی که حل آن، شاید بازهم زمان زیادی را از بسکتبال ما بگیرد. آقای ایکسی که قرار است روی نیمکت تیم ملی بسکتبال بنشیند، باید بسکتبال ایران را برای شرکت در نبردی تمام عیار و رویایی با برخی تیمهای قدرتمند جهان آماده کند. حالا این آقای ایکس چه کسی است؟ چه قابلیتها و چه توقعاتی دارد و ما باید چه انتظاری از وی داشته با شیم، داستانی تکراری و خطی است که بسکتبال ما را به چند ماه قبل برمیگرداند. اگر بخواهیم سراغ نامهای بزرگ برویم، باید این واقعیت را در نظر داشته باشیم که اکثر آنها در یورولیگ و یوروبسکت شاغلند و خیلی دور از ذهن است که تیمهای خود را در این مسابقات رها کنند و راه ایران را در پیش بگیرند. اینجاست که کلاف بسکتبال ما سردرگمتر میشود. هرچند درک بائرمن تنها مربی حرفهای دنیا نیست که به کار بسکتبال ما بیاید اما اگر تحلیلی همه جانبه از آنچه بر بسکتبال ما گذشته و آنچه پیش روی ماست داشته باشیم، به این نتیجه میرسیم که شاید بهتر باشد، برای حفظ بائرمن بازهم تلاش کنیم. به این ترتیب زمان با ارزش خود را از دست نمیدهیم و سرمربی آلمانی با شناختی که از بسکتبال، ملیپوشان و فرهنگ و اخلاق آنها دارد، از هر گزینه خارجی دیگری دستکم چندماه جلوتر است.
یاسر سماوات
انتهای پیام/