_سید محمد حسینی متولد شهر رفسنجان و وزیر سابق فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ایران است.
وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته معارف اسلامی و تبلیغ است و دکترای خود را در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی اخذ کرده است. سیدمحمد حسینی در دولت نهم قائم مقام وزیر علوم و رئیس دانشگاه پیام نور بوده است و سوابقی چون نمایندگی مجلس و فعالیتهای مدیریتی در صداوسیما را در کارنامه خود دارد.
سید محمد حسینی در سال ۱۳۸۸ توسط محمود احمدی نژاد به عنوان وزیر پیشنهادی دولت برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس شورای اسلامی معرفی و در روز ۱۲ شهریور همان سال با کسب اکثریت آرا انتخاب شد.
در باشگاه خبرنگاران جوان با حسینی به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
*چند فرزند دارید و در کدام منطقه تهران ساکن هستید؟
در سال 64 در حالی که دانشجو بودم ازدواج کردم البته بخاطر دوران جنگ ازدواجمان مقداری به تأخیر افتاد.
سه فرزند دارم، دختر اولم ازدواج کرده و دانشجوی دوره دکتری است، پسرم نیز در رشته ارتباطات مدرک کارشناسی ارشد را گرفته و در حال گذراندن خدمت مقدس سربازی است و دختر دیگرم دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف است.
*در حال حاضر شغل اصلیتان چیست؟
از سال 69 عضو هیئت علمی دانشگاه تهران هستم، در طول این مدت مسئولیت اجرایی و بیشتر مأمور بودم، هرگز از تدریس جدا نشدم و حتی زمانی که در وزارت علوم بعنوان معاون وزیر و یا قائم مقام و یا بعد بعنوان وزیر ارشاد حضور داشتم، هیچگاه از تدریس جدا نشدم و همیشه دو واحد برای تدریس داشتم.
همینطور مشاوره و راهنمایی پایاننامهها برای مقطع دکتری را برعهده داشتم که بسیار مفید بوده، در حال حاضر در کار اجرایی کمتر درگیر هستم و بیشتر به بحثهای آموزشی، علمی و پژوهشی میپردازم. همچنین به نوشتن مقالات و کتاب مشغول هستم، علاقه اصلی من به کارهای علمی و پژوهشی است اما هرزمان که اقتضا کرده به مسائل اجرایی نیز کمک کردهام.
*اطلاع داشتید که یکی از گزینهها برای انتخاب وزیر در آن دوره شما هستید؟
از ابتدای انقلاب همیشه در کارهای مختلف فعالیت داشتم، از سطوح پایین شروع و مرحله به مرحله مسئولیتهای سنگینتری برعهده بنده گذاشته شده است؛ زمانی که در وزارت علوم معاون وزیر بودم، به قائم مقام ارتقا پیدا کردم، اما در اواخر دولت نهم مشخص بود که به عنوان یکی از گزینهها مطرح هستم اما جای آن مشخص نبود.
بنده برای دو انتخاب در وزارت علوم و ارشاد مطرح بودم اما پس از جدی شدن بحث، از بنده برای سه وزارتخانه، آموزش و پرورش، علوم و فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه خواستند. برای آموزش و پرورش به دلیل ناآشنایی برنامهای ننوشتم اما برای دو وزارتخانه علوم و فرهنگ برنامه نوشتم، البته علاقه اصلی خودم وزارت علوم بود زیرا به مدت 4 سال به دانشگاههای سراسر کشور سر زدم و شناخت خوبی داشتم، اما تقدیر این بود که در وزارت فرهنگ مشغول شوم.
*کتاب جدید در دست نگارش چه دارید؟
تاکنون 6 کتاب از بنده منتشر شده که اخیرا کتاب فرهنگ لغات و اصطلاحات فقهی به چاپ پنجم رسیده است و با توجه به اینکه هیچ تبلیغی در رابطه با این کتاب نشده، به چاپ پنجم رسیده است.در این کتاب 5هزار واژه فقهی براساس آرا و دیدگاههای مختلف اسلامی معرفی شده و معادل انگلیسی این کلمات نیز درج شده است، کتاب دیگری در مورد بحث حج نوشتهام که در سال 72 منتشر شد که در رابطه با نگرش اجتماعی در مورد کعبه و حج بود.
در بحث دفاع مشروع کتابی تحت عنوان عملیات تلافی جویانه نوشتهام . کتابی نیز در مورد شوراهای حل اختلاف و کتابی در مورد معرفت و دعا تاکنون نوشتهام. البته نوشتههای بسیاری دارم که باید فرصت جمعآوری آنها را داشته باشم، در مورد شخصیت امام مطالبی آماده دارم اما نیاز دارد که بیش از این به آن پرداخته شود تا حق مطلب ادا شود. آخرین کتابی که از بنده منتشر شد در اسفند سال 89 بود که تحت عنوان عملیات فریبکارانه در مورد مباحث اقتصادی بود.
به ظاهر مسئولیت وزارتخانهای را ندارم اما پیامدها و تبعات آن و انتظاراتی که در جامعه وجود دارد و دستگاههای فرهنگی متعددی که در کشور وجود دارد توقع دارند در جلساتی که برگزار میکنند، شرکت کنم و اگر پیشنهادی دارند در رابطه با آنها نظراتی را ارائه دهم. در کشور ما به گونهای است که افراد به حال خودشان رها نمیشوند و در دوره وزارت نیز سفرهای زیادی به مراکز استانها و شهرستانها داشتهام.
در حال حاضر گاهی اوقات در هفته و ماه به استانها سفر دارم و در مورد بحثهای فرهنگی، رسانهای و هنری در جلسات شرکت میکنم و گفتوگوهایی را نیز انجام میدهم.
*در مورد خاطرات دوره مسئولیتتان در وزارتخانهها نمیخواهید کتابی بنویسید؟
دوره پرکاری درآن زمان داشتم، حجم برنامهها بسیار زیاد بود، برخی از آنها را به صورت مجموعه چاپ کردم، مثلا برنامههای قرآنی را که در سراسر کشور داشتیم جمعآوری شده البته نه به صورت خاطره بلکه به عنوان فعالیتهایی که انجام شده مجموعهای را جمعآوری کردهام.
در مورد دیدار با تبعیدیها، اتفاقات دوران جنگ، مجلس و زمانی که در دانشگاه حضور داشتم خاطراتی را گفتهام و حتی در مورد زمانی که رایزن فرهنگی بودم، خاطراتی را مطرح کردهام اما عجلهای ندارم که خاطراتم منتشر شود؛ سعی کردیم این خاطرات بیان شود تا فراموش نشوند. در همین دوره دیدارهای متعددی با مقام معظم رهبری داشتیم و نکات ارزنده و لطیفی مطرح شد که برای ما کارساز و مفید بود.
*آخرین کتابی که خواندید چه بود؟
هفته گذشته جلسهای در یزد داشتیم و آنجا بحث شعر و ادب و روز مولوی نیز بود، مروری بر اشعار مثنوی داشتم تا متناسب با جلسه اشعاری را انتخاب کنم، ابیاتی را درآن جلسه خواندم که مورد توجه قرار گرفت.
*شما چقدر به گذشته خودتان افتخار می کنید؟
انسان نباید به خود افتخار کند، فقط نباید از عملکرد گذشته خود حسرت بخورد. در مجموع از فعالیتهای خودم راضی هستم و امیدوارم مردم و از همه مهمتر خداوند نیز راضی باشد.
*بزرگترین اشتباه زندگیتان چیست؟
در مورد انتخاب افراد ممکن است اشتباه کرده باشم البته همیشه نمیتوان بطور دقیق تشخیص داد که افراد به چه میزان توانمندی دارند اما گاهی اوقات نیز محدودیت داشتیم و نمی توانستیم آنگونه که میخواهیم افراد را انتخاب کنیم. گاهی اوقات باید از افراد آماده انتخاب کنیم، اما میتوانستیم با شناخت، افراد بهتری را انتخاب کنیم.
*چه زمانی به ایرانی بودن خودتان افتخار کردید؟
معمولا در سفر به خارج از کشور این مساله احساس میشود، از ابتدای انقلاب که بعنوان مبلغ همراه حجاج میرفتیم، هنگامی که با مسلمانان غیر ایرانی صحبت می کردم، وقتی متوجه می شدم آنها حتی امام خمینی (ره) را ندیدهاند و حتی صدای آن را نشنیدهاند اما در هنگام سخن گفتن در رابطه با امام اشک از چشمانشان جاری میشد، احساس مباهات میکردم که اهل چنین کشوری هستم.
در سفری که سال 89 به همراه رئیس جمهور به نیویورک رفتیم مردم نسبت به مردم ایران ابراز محبت میکردند با وجود اینکه آنجا اوج تبلیغ منفی علیه ایران است، حتی اصرار می کردند با ما عکس بگیرند. ایران را با ویژگیهای استقامت و پایداری میشناسند و حتی پایگاه اجتماعی وسیع ما در کشورهای مختلف دنیا بخاطر ایستادن در مقابل قدرت های بزرگ دنیا است، اگر این ویژگی را کنار بگذاریم دیگر مردم دنیا علاقهای به ما نشان نخواهند داد.
*در زمان جنگ در عملیاتی حضور داشتهاید؟
با شروع جنگ در جهاد سازندگی در منطقه محروم جنوب استان کرمان حضور داشتم، زیرا برخیها معتقد بودند که جبهه ما در آنجا است البته سال اول جنگ کمتر به نیروهای مردمی بها داده میشد اما پس از گذشت مدتی نتوانستم خودم را قانع کنم و اولین بار در سال 60 در عملیات شکست حصر آبادان به نام ثامن الائمه بعنوان بسیجی 3 ماه جبهه رفتم و پس از اینکه محاصره شکسته شد و عملیات انجام شد مدتها در آنجا حضورداشتم.
هرگاه عملیاتی انجام می شد علاقمند بودم که به جبهه بروم. در عملیات بیتالمقدس که منجر به فتح خرمشهر شد، همچنین در عملیات رمضان شرکت داشتم. حتی در زمانی که در دانشگاه حضور داشتم سعی میکردم در عملیاتهای مختلف شرکت کنم. در عملیات شکست حصر آبادان تک تیرانداز و در عملیات بدر و خیبر تیربارچی بودم. در عملیات مرصاد دراسلامآباد غرب کرمانشاه بودم و در روزی که منافقین حمله کردند، حضور داشتم و از عملیات شکست حصر آبادان تا پایان جنگ سعی کردم ارتباطم را حفظ کنم.
*در زمان مسئولیتتان با چپها و راستها رفتار متفاوتی داشتید و یا به طور یکسان رفتار میکردید؟
در مسئولیتهای اجرایی کار سیاسی نمیتوان کرد و درست نیست، باید نگاه ملی و فراجناحی حاکم باشد. بنده براساس ضوابط و موازین قانونی عمل میکردم. گاهی اوقات اصلاحطلبان سرشناس برای به ثبت رساندن مجموعه ای به ما مراجعه میکردند و ممکن بود در مجموعه کار آنها طولانی شود اما وقتی که بنده متوجه میشدم کار آنها با سرعت بیشتری انجام میشد.
دو نفر از افرادی که از چهره سرشناس اصلاحات بودند به خاطر اینکه نگاه آنها متفاوت است به آنها کاری داده نمیشد مصادف با زمانی بود که در وزارت علوم بودم، از این رو بنده اتاقی را قرار دادم تا بعنوان مشاور فعالیت کنند، گاهی اوقات به آنها کاری را ارجاع میدادم و به دیگران نیز توصیه میکردم حرمتشان را حفظ کنند.
ممکن است در مسائل سیاسی بسیار جدی بحث کنم اما در مسائل کاری و حقوق عمومی به این صورت نیست. در انتخاب همکاران شاید به سراغ اصلاحطلبان نمی رفتیم اما در سطوح مختلف مانند کارشناسان از آنها استفاده میکردیم. آغاز مسئولیت بنده مصادف با سال 88 بود و برخی از هنرمندان اظهارنظرهایی کرده بودند، اما ما توجهای به این مسائل نداشتیم زیرا معتقد بودیم آن دوران گذشته است. حتی ما به یکی از هنرمند جایزهای داده بودیم اما آن فرد نامهای نوشت و عنوان کرده بود که دولت و نظام را قبول ندارد، در واقع ما در این مسائل نگاه تنگ نظرانه نداشتیم.
در زمان مسئولیتم در وزارت ارشاد خبرنگاران باشگاه خبرنگاران جوان به دلیل محدودیت صدا و سیما بیمه نداشتند، ما اعلام کردیم که خبرنگاران برای بیمه مراجعه کنند زیرا به کشور خدمت میکنند و نمیتوانیم بگوییم این افراد بیگانه هستند و وزارت ارشاد فقط باید عده خاصی را بیمه کند.
*وضعیت اصولگراها را در انتخابات آتی مجلس چگونه میبینید؟
اصولگرایان از سال 82 تا 92 در همه انتخابات پیروز بودند و توانستند اکثریت را بدست آورند، اصولگرایان گفتمان امام و انقلاب را مطرح کردند، مردم نیز احساس میکردند آنها برای معیشت و رفاه مردم کار میکنند، مواضع در سیاست خارجی عزتمندانه روشن و شفاف بود و علیرغم مشکلاتی که در بعضی مقاطع مانند انتخابات سال 88 وجود داشت و تبلیغات گستردهای که علیه کاندیداهای اصولگرایان مطرح شد، به خاطر اینکه برای مردم خدمات ملموس و عینی بود، گرایش خودشان را نشان دادند، اما از دولت دهم درسال سوم شاهد تشدید اختلافات در اردوگاه اصولگرایان بودیم.
تشتت میان اصولگرایان برای این جریان مشکلساز و باعث شد به وحدت و ائتلاف دست پیدا نکنند، خودشان را تخریب کردند، لذا مردم دچار سردرگمی شدند و احساس کردند این افراد نمیتوانند با یکدیگر تفاهم کنند. از اینرو احساس کردند باید تغییراتی در وضعیت کشور انجام شود، به همین خاطر به کاندیدای دیگری در سال 92 رأی دادند اما این برای ما تجربه شد و متوجه شدند که اگر بخواهند با جدایی و تفرقه ادامه دهند دیگران بهره آن را خواهند برد.
پس از انتخابات 92 جلسات زیادی برگزار و آسیبشناسی زیادی انجام شد تا همه اذعان کنند چه اشکالات و ضعفهایی در بین خودشان وجود داشته و همینطور در میان رقبا چه نقاط قوتی وجود داشته است که توانستند از آنها استفاده کنند تا نتیجه انتخابات را به نفع خود رقم بزنند. لذا پس از سال اول انتخابات 92 همه به این جمع بندی رسیدند که برای انتخابات مجلس و خبرگان همگرایی و هماهنگی ایجاد شود.
جلسات منظمی دو هفته یکبار با محوریت حاج آقا تقوی تشکیل میشود، بحث همگرایی و ائتلاف نیز مورد بررسی قرار میگیرد، تذکراتی مطرح میشود که اگر کسانی میخواهند ساز دیگری را کوک کنند به آنها یادآوری شود که باید مراقبت کنیم و بهانه بدست دیگران ندهیم. از این جهت فکر میکنم همگان به این نتیجه رسیدهاند که گفتمان واحد و لیست واحد را در سراسر کشور داشته باشیم، اما اینکه با چه مکانیسمی و چه کسانی از احزاب و تشکلها محوریت را برعهده بگیرند هنوز به نتیجه نهایی نرسیدهاند اما همه امیدوارند این کار صورت گیرد تا شاهد انسجام اصولگرایان در انتخابات سال جاری باشیم.
شعارهایی که جریان اصلاحطلب و اعتدال مطرح کردند، بسیاری از آنها تحقق پیدا نکرده است، امیدی در سال 92 در بین مردم ایجاد شد مبنی بر اینکه با حفظ عزت و کرامت میتوانیم وضعیت اقتصادی بهتری داشته باشیم، اما با وجود اینکه اعلام کردند از رکود عبور کردهایم، اما چهار وزیر در حال حاضر نامه مینویسند که در رکود هستیم که در آینده به بحران تبدیل خواهد شد، این نشان دهنده این است که از رکود عبور نکردهایم و کنترل تورم به صورت تصنعی در کشور ایجاد شده است.
اهرمهایی مانند بانکها مانع شدند از اینکه وام در اختیار مردم قرار گیرد تا رونق اقتصادی در کشور حاصل شود ، همچنین ساخت و ساز کم و برنامههای عمرانی نیز کاهش پیدا کرده، حتی پروژههای جدیدی آغاز نشده است، از این رو مردم با مشکلات فراوانی مواجه هستند. در سیاست خارجی نیز که نقطه قوت دولت بوده است، شاهد دیپلماسی لبخند و انفعالی بودیم که هنوز جواب نداده است و موجب شده قیمت نفت به نصف کاهش پیدا کند.
برخیها تصور میکردند جمهوری اسلامی ایران و دولت به گونهای است که رفتارش قابل پیشبینی و هیچ نگرانی در سطح بینالملل وجود ندارد، به همین دلیل قیمت نفت را کاهش دادند. همچنین به تازگی نحوه برخورد سعودیها گویا است که حاضر نشدند در سازمان ملل با وزیر خارجه کشورمان گفتگو کنند و این نشان دهنده این است که اگر بخواهیم در سیاست خارجی از موضع ضعف برخورد کنیم، نتیجهای حاصل نخواهد شد.
درحال حاضر بحث برجام مطرح است، اما شرط های جدیدی از طرف مقابل مطرح میشود که ایران نباید از حزبالله حمایت و به آنها کمک کند، همچنین نباید در بحث یمن، سوریه و عراق نقش داشته باشد، همه این موضوعات نشاندهنده این است که حد یقفی وجود ندارد و مردم این موضوعات را نمیپذیرند.
موضع انفعالی در مورد جانباختگان باعث شد که دولت عزای عمومی اعلام نکند، موجب شد مقام معظم رهبری شخصا وارد این موضوع شوند . عربستان قصد داشت جنازهها را به ایران بازنگرداند، اما زمانی که از موضع قدرت و اقتدار برخورد شد، آنها کوتاه آمدند. دیدیم که با موضعی که دولت داشت، آلسعود حتی به هیئت دولت ویزا نداد و اجازه ندادند که آنها وارد عربستان شوند.
این حرفها شاید در کوتاه مدت بازتابی داشته باشد و عدهای از نخبگان، خواص جامعه و رسانهها به آن دامن بزنند که ما به سمت بهشت موعود و شرایط خوب هستیم، اما مردم میبینند که شیوهها و سیاستها در مسائل جهانی و داخلی کشور جواب نمیدهد، لذا آن عواطف و احساسات وجود ندارد و مردم با عقلانیت بیشتری در انتخابات شرکت خواهند کرد. اگر اصولگرایان نیز شعارهای محوری و اصلی خودشان را که بحث عدالت و عزت است، یکپارچه مطرح کنند و همچنین بهبود وضع معیشتی مردم برنامهریزی شود، میتوانند در خیلی از زمینهها تحولاتی ایجاد کنند که سابقه 8 ساله دولت نهم و دهم نشان دهنده این موضوع نیز است.
در دولت نهم و دهم در بحث مسکن، خدمات عمرانی، علمی و در همه حوزهها شتاب خوبی ایجاد شد، مقام معظم رهبری هشدار دادند که نباید شتاب رشد علمی با سیاستزدگی و سیاستکاریها در دانشگاهها کاهش پیدا کند. در مسائل فرهنگی نیز دائم هشدار میدهند که باید نظارت وجود داشته باشد و مراقب باشیم نفوذ فرهنگی در کشور انجام نشود، رهاسازی فرهنگی را ایشان به عنوان یک آسیب جدی مطرح میکنند که نشاندهنده این است که توفیق چندانی بدست نیامده است و نمیتوان با شعارهای پر طمطراق مجلس را با دولت همراه کرد و وکلایی که کاملا در خدمت دولت هستند، باید در مجلس حضور داشته باشند زیرا این به نفع کشور نخواهد بود، مجلس باید ناظر و نقش نقدکننده داشته باشد و آزادانه عمل کند، با این روالی که از سوی اصولگرایان شروع شده به جمعبندی خوبی برسند، مردم نیز آمادگی همراهی را خواهند داشت.
*برای شرکت در انتخابات مجلس آینده برنامهای دارید؟
در جلسات اصولگرایان شرکت میکنم، به عنوان دبیرکل زمان طولانی است که درکانون دانشگاهیان ایران اسلامی فعالیت میکنم. معمولا علاوه بر این کانون با تشکلهای دانشگاهی دیگر ارتباط دارم و سعی بر این است که جبههای از دانشگاهیان را در وقت انتخابات راهاندازی کنیم تا حضور فعال داشته باشیم، زیرا بر این باور هستیم که هر مقدار دانشگاهیان و اساتید در رشتههای مختلف در مجلس حضور داشته باشند، ارتقای کیفیت مجلس را شاهد خواهیم بود و قطعا نسبت به حضور کسانی که از تخصص برخوردار نیستند، مناسبتر است.
در دوره قبل نیز هنگامی که برای انتخابات لیست ارائه دادیم، در بعضی از شهرستانها اعضای کانون انتخاب شدند، هم اکنون سه نفر از اعضای شورای مرکزی کانون، عباس مقتدایی از اصفهان، پورابراهیمی از کرمان، جعفری از بجنورد در مجلس حضور دارند، فرصت خوبی است که کانون دانشگاهیان ایران اسلامی در کنار دیگر اصولگرایان فعالیت گستردهای را سامان دهد.
اعضای کانون از اساتید دانشگاه و مدیران برجستهای هستند که از جامعه شناخت کاملی دارند، البته بسیاری از آنها معزول هستند و مسئولیت دولتی ندارند، زیرا دولت اعتدال همه اینها را کنار گذاشته است اما این نیروی توانمند، متعهد و باسابقه جبهه و جنگ این فرصت را دارند که در مباحث سیاسی کشور نقشآفرینی و بتوانند ورود جدیتری داشته باشند.
*شما به عنوان دبیرکل کانون دانشگاهیان ایران اسلامی در انتخابات حضور خواهید داشت؟
دوستان و اطرافیان ما در انتخابات مجلس آینده شرکت خواهند کرد، اما تصمیمی برای حضور خودم در انتخابات نگرفتهام، ولی قطعا از کاندیداهایی حمایت خواهم کرد، سعی میکنم با گفتگوهایی که با دوستان اصولگرایان داریم، افرادی در لیست آنها قرار گیرد تا جدایی ایجاد نشود.
*از جبهه یکتا چهخبر؟
در مورد جبهه یکتا دو نظر وجود داشت، اولین بحث این بود که ما به عنوان یک حزب سیاسی وارد عمل شویم تا در وزارت کشور ثبت شویم و به طور جدی کارمان را آغاز کنیم و یا از همبستگی چند جبهه، جبهه یکتا به وجود آید مانند جبهه پیروان خط امام و رهبری. البته نظر سومی نیز هنوز حاکم است مبنی بر اینکه جبهه گفتمانی باشیم، یعنی یک جبهه سیاسی که بخواهد در انتخابات لیستی ارائه دهد و از افراد خاصی حمایت کند، به این صورت فعالیت نکنیم. افراد تشکیلدهنده جبهه یکتا از تخصص برخوردارند و کارهای اجرایی انجام دادهاند، مسائل وزارتخانههای مرتبط با تخصص خود را پیگیری میکنند و به این صورت نیست که فعالیتهای مربوط به مسئولیت سابقشان را رها کرده باشند. بعضی از دوستان تمایل دارند ما طبق نظر سوم فعالیتمان را ادامه دهیم و هرازچندگاهی همایشها و نقدهایی را داشته باشیم که مردم نسبت به مسائل و نقاط ضعف و قوت دولت و دستگاهها آشنا شوند، لذا هنوز در این مرحله هستیم و به جمعبندی فعالیت سیاسی نرسیدهایم.
*یکی از اعضای جبهه یکتا مطرح کرده بود که انتخابات یکی از موضوعاتی است که در برنامه جبهه یکتا در نظر گرفته شده است؟
در واقع منظور شرکت مردم در انتخابات بوده است، زیرا هرچه حضور مردم بیشتر شود، بهتر و مناسبتر است. البته موضوعات مرتبط با انتخابات از طریق جبهه یکتا دنبال میشود و بررسی میکنیم که متناسب با شرایط و وضع فعلی کشور چه نمایندههایی با چه ایدههایی میتوانند در مجلس حضور داشته باشند تا مجلس آینده برای کشور مفید واقع شود. اما اینکه جبهه یکتا بخواهد از لیستی حمایت کند، باید به عنوان یک مجموعه سیاسی در وزارت کشور به ثبت برسد، اما هنوز این کار انجام نشده است.
*با توجه به نزدیکی شما به احمدینژاد فکر میکنید وی در انتخابات شرکت کند؟
احمدینژاد قطعا در انتخابات مجلس شرکت نخواهد کرد، در بحث انتخابات ریاست جمهوری آنچه که وی تاکنون اظهار داشته است، مبنی بر این است که بنا ندارد مجدد در بحثهای انتخاباتی شرکت کند، اما به عنوان فردی که میتواند تاثیرگذار باشد، شکی وجود ندارد. با وجود اینکه وی در این دو سال فعالیت کمی داشته است و بروز و ظهور کمی در بین مردم داشته، با حضور در بعضی از استانها با استقبال مردم مواجه شده است، زیرا مردم خدماتی که در آن دوره شاهد بودند را در این دوره، شاهد توقف بسیاری از آن اقدامات و خدمات هستند، مردم به افراد خدمتگزار علاقه دارند و قطعا احمدینژاد میتواند در آینده در تصمیمگیری مردم اثرگذار باشد.
در جبهه یکتا اعلام کردیم که با احمدی نژاد رابطه تشکیلاتی نداریم اما خواه ناخواه وی را در مراسمهایی میبینیم، مانند مراسم تکریم جانباختگان منا که بحثهایی انجام شد، بطور طبیعی در جلسات و برنامهها احمدی نژاد را میبینیم.
*پیشنهاد شما در زمینه انتخابات به احمدی نژاد چیست؟
ما زمانی که در دولت بودیم پیشنهادمان این بود که باید با اصولگرایان رابطه دوستانه داشتهباشیم و سعی کنیم تنش را کاهش دهیم، اگرچه بسیاری از دفعات شروعکننده تنشها کسان دیگری بودند اما باید مبنا را صمیمیت قرار دهیم، اگر در حال حاضر احمدی نژاد بتواند در این زمینه کمک کند و نیروهایی که معتقد به آرمانها و اهداف والای امام و رهبری هستند، بتوانند در کنار هم قرار گیرند به نفع نظام است، اما دیگران هم باید در مقابل این اقدام، همراهی کند و موضعی نگیرند. اگر افراد در مقابل این اقدام موضع بگیرند امکان بهرهگیری از ظرفیت و توان آنها امکان پذیر نیست.
احمدی نژاد پایگاه مردمی دارد و کسی نمی تواند این موضوع را کتمان کند. باید برخی از حاشیهسازیهایی که در آن دوره بود، تصحیح شود. اما اگر احمدی نژاد بخواهد بطور مستقیم وارد انتخابات شود دوباره بحثهای اختلافی مطرح میشود، بهتر است احمدی نژاد کمک کند تا صحنه از حضور افراد ارزشی و متدین در مجلس و موقعیتهای مختلف در مقابل افرادی که اعتقاد راسخی ندارند، خالی نشود.
* احمدی نژاد میتواند اصولگرایان را به سمت خود جذب کند؟
در میان برخی از اصولگرایان این عزم و اراده وجود ندارد و نه احمدی نژاد این بحث را اعلام کرده است که میخواهد با این طیف همکاری کند و تقریبا این مسئله منتفی است. اصولگرایان در جلسات شورای همگرایی بحث احمدینژاد را مطرح نمیکنند لذا نمیتوانیم در اینباره پیشبینی خاصی داشته باشیم و فقط گذر زمان مسائل را روشن خواهد کرد.
*محفلهایی از سوی احمدی نژاد در ولنجک و جنت آباد برگزار می شود، آیا شما در این محفلها دعوت شدهاید و از جریان جلسات خبر دارید؟
در مقاطعی در بعضی از جلسات شرکت میکردم اما پس از مقدمات تشکیل جبهه یکتا در این جلسات شرکت نکردم زیرا اهداف مستقلی را برگزیده بودم و ممکن است به صورت خصوصی احمدی نژاد را ببینیم اما نه بعنوان اینکه بخواهیم در جلسات وی شرکت کنم تا گفتگوهایی را انجام دهیم.
* احمدی نژاد معتقد است که میخواهد موج فرهنگی ایجاد کند، معنای آن چیست؟
ایجاد موج فرهنگی همان تاکید بر اصول و اندیشههای امام (ره) و مقام معظم رهبری است، هر کس بتواند در این زمینه کاری کند، مفید است. یکی از افتخارات دولت نهم و دهم نیز همین موضوع است. مقام معظم رهبری در آخرین دیداری که با اعضای دولت دهم داشتند، فرمودند این دولت آرمانها و شعارهای امام (ره) را سردست گرفته است، نه مانند بعضیها از آرمانها و اندیشههای امام بعنوان روشنفکری تنزل کنند.
در حال حاضر لازم است این آرمانها یادآوری شود زیرا هدف بعضیها این است که این آرمانها به فراموشی سپرده شود و مواضع امام و مقام معظم رهبری نادیده گرفته شود، اگر افرادی در جامعه پایگاه و تریبونی دارند باید صحبت کنند. در حال حاضر گاهی اوقات افراد احساس می کنند که بیش از اینها باید افرادی که مدعی پیروی از امام و رهبری هستند، در صحنه حضور داشته باشند. در زمان امام (ره) هنگامی که مبحثی از طرف ایشان مطرح میشد شخصیتهایی مانند شهید مطهری و مقام معظم رهبری سینه سپر و آن را دنبال میکردند اما در حال حاضر بعضی از مباحث مطرح میشود، اما به میزان قابل ملاحظهای برای جامعه تبیین نمیشود.
از طریق رسانه ملی این مباحث دنبال میشود اما کافی نیست، بحث نفوذ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی که رهبری هشدار دادند، فقط در حدی که خطیب نماز جمعه همان مباحث مقام معظم رهبری را مطرح کند کافی نیست. زیرا دیگران باید مباحث مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری را از ابعاد مختلف بررسی کنند.
در حال حاضر استقلال بعنوان ارزش مطرح نیست و برخی ها معتقدند اگر بر استقلال تاکید کنیم مانع توسعه میشود. کاملا مشخص است که با نظرات امام (ره) و مقام معظم رهبری مغایرت دارد. در بحث بورسیهها مطالبی گفته شد اما برخی از مسئولین اجرایی در دستگاه قضا، مجلس و شورای انقلاب فرهنگی و... به وظایف خودشان عمل نکردند از این رو مقام معظم رهبری در سخنرانی خودشان به صراحت اعلام کردند که به این افراد ظلم شده است. بحث بنده این است که همه باید کمک کنند، احمدی نژاد و اعضای دولت نهم و دهم، دیگر نمایندگان ائمه جمعه، علما ، روحانیون و حوزه علمیه باید کمک کنند، در زمانی که مقام معظم رهبری بحثی را مطرح میکنند حتی کسانی حاضر نیستند که وارد میدان شوند و اظهار نظر کنند. مثلا مجلس تاکنون یکی از تریبونهایی بوده است که همیشه بعد از موضعگیریهای رهبری در آنجا صحبت شده است اما در حال حاضر در این زمینه گاهی اوقات سکوت میشود.
*به اعتقاد برخیها احمدی نژاد خانه نشین شده است آیا شما نیز چنین نظری را دارید؟
احمدی نژاد جلسات خود را برگزار و بحثها را دنبال و مسائل کشور را تعقیب میکند، بعید میدانم که وی خانهنشین شده باشد و فقط بروز و ظهور خارجی کمتر دارد و مصلحتی است که خودشان تشخیص دادهاند. در حال حاضر دوره و زمانهای است که اگر فرد در خانه نیز بنشیند با تمامی مسائل در ارتباط و از قضایای مهم کشور با خبر است.
مقام معظم رهبری در آخرین دیدارشان با اعضای دولت نهم و دهم فرمودند، خدمت فقط در دولت نیست؛ اگر افراد در حوزهای تسلط و اشراف دارند نباید رها کنند و به دنبال مسائل شخصی خودشان بروند. احمدینژاد عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، البته در جاهای دیگر نیز میتواند نظرات خودش را ارائه دهد.
*به نظر شما چرخش نخبگی در کشور باید چه مکانیزمی داشته باشد؟
در سال 84 نسل جدیدی از مدیران موقعیت وارد شدن به عرصه را پیدا کردند و کارهای خوبی نیز انجام شد و در ادامه باید این روحیه وجود داشته باشد، اما متاسفانه این موضوع را آنطور که باید و شاید نمیبینیم که مسئولین کشور به جوانان بها دهند. افرادی که 16 سال گذشته وزیر بودند از سال 92 به صحنه برگشتند و بعنوان وزرا مطرح شدند. دولت فعلی نیز به این دلیل ناکارآمد است، پویایی و نشاط لازم را ندارد. افرادی بعنوان وزیرمعرفی شدند که جوانی و سرزندگی را ندارند و کار هم آنطور که باید و شاید انجام نمیشود، ممکن است معتقد باشند که این افراد از تجربه برخوردار هستند اما این تجربه را میتوان با سمتهای دیگر مانند مشاوره انتقال داد و ضرورتی ندارد بعنوان کار اجرایی مشغول باشند.
بنظر می رسد برخی در کشور چنین اعتقادی ندارند و افرادی ثابت از ابتدای انقلاب در همه دولتها حضور داشتند و فقط در دولت احمدی نژاد به بعضی از آنها میدان داده نشد وگرنه آنها همیشه اعلام آمادگی کردهاند و حاضر بودند با هر شرایطی خودشان را وفق دهند. این عقیده درست نیست زیرا در کشور قحطالرجال نیست، این همه نیرو در کشور تربیت داده شده و اگر به آنها میدان داده شود قطعا میتوانند عمل کنند اما باید از تجربه گذشتگان نیز باید به موقع استفاده شود. یکی از نقاط قوت دولت نهم و دهم بحث میدان دادن به نیروهای تازه نفس و جوانتر در مقایسه با دولتهای قبل بود.
*به نظر شما یک سیاستمدار ایرانی بازنشسته میشود و یا خیر؟
بازنشستگی به معنای اینکه از مسئولیت اجرایی کنار گذاشته شود، بله. زیرا وقتی که فرد توان جسمی ندارد باید فرصت دهد به جوانان تا آنها کار کنند، اما انسان تا لحظهای که نفس میکشددر هر حوزهای میتواند در خدمت مردم باشد. مسئولین باید زمینه استفاده از تجارب گذشتگان را فراهم کند، از این رو گاهی اوقات جلساتی را با حضور وزرا و استانداران گذشته برگزار میکنند که البته بیشتر جنبه نمایشی و تشریفاتی دارد. اما باید مکانیسمی در کشور پیشبینی شود که افرادی که نقدی و تجربهای دارند، از آن استفاده شود و نه به صورتی باشد که هر مدیری وارد عرصه شد خود را بی نیاز از گذشتگان بداند.
اگر در دنیا پیشرفتی حاصل شده، مدیران در کنار هم کار کردهاند، در واقع دیوار چین یک نمونه است که ساخت آن، سالهای سال به طول انجامیده است و هر فردی که روی کار آمده آن را تکمیل کرده است. متاسفانه در کشور ما حتی یک کار بسیار موثر و مفید شروع میشود اما صرفا چون متعلق به تیم قبلی بوده است، نادیده گرفته می شود که این باعث خسارت و اعتماد مردم سلب میشود. فکر میکنم باید از همه نیروها در حد توانی که دارند استفاده شود.
*بنظر شما اصلاحطلبان به چه میزان می توانند در تصدی کرسیهای مجلس دهم موفق باشند؟
اصلاحطلبان و به ویژه افراد افراطی آنها کارنامهای دارند که نمیتوان به سادگی فراموش کرد. در دورهای که این جریان در مجلس و قدرت حضور داشت، مواضعی را در مجلس ششم اتخاذ کرده بود، همچنین حوادثی را در کوی دانشگاه ایجاد و در جریان فتنه 88 تحرکاتی را داشتند و برخی از آنها ارتباطاتهایی را با خارج برقرار کرده بودند، این مسائلی است که نمیتوان به سادگی از آنها عبور کرد.
برخی از اصلاحطلبان حاضر نیستند مواضع خودشان را تصحیح کنند، اما برخی از آنها معتقدند از آن مرحله گذشتیم و وفاداری خودشان را به نظام و قانون اساسی اعلام کردند، اما برخی از آنها هنوز گذشته خودشان را مورد ستایش قرار میدهند و هنوز معتقدند که حق با آنها بوده است. برخی از اصلاحطلبان معتقد هستند که اسلام نظام اقتصادی، قضائی، فرهنگی و سیاسی ندارد. این یعنی اینکه میخواهند اسلام سکولار را ترویج دهند، الگوی آنها نیز در منطقه کشور ترکیه است و مطرح میکنند ما باید مانند ترکیه راه توسعه را پیش بگیریم.
کسی که اعتقاد به نظام اسلامی نداشته باشد چگونه میخواهد در ارکان نظام قرار گیرد و تصور کند که می تواند به جامعه خدمت کند، قطعا مشکلساز خواهد شد. در دولت اصلاحات دیدیم که به جای اینکه آنها به مشکلات مردم بپردازند، دنبال بحثهای سیاسی خودشان بودند، مبنی بر اینکه حاکمیت دوگانه است، باید رفراندوم شود و قانون اساسی تغییر پیدا کند، نشان دهنده این است که این افراد به دنبال مسائل واقعی مردم نبودند، اگر اصلاح طلبان بخواهند با این تفکر برگردند، جایگاهی نخواهند داشت زیرا شورای نگهبان بسیاری از آنها را تایید نخواهد کرد. تعدادی از اصلاحطلبان در جریان فتنه به زندان رفتند و علنی موضع گیری کردند، حرفهایی را زدند که ثبت و ضبط شده است.
حتی حاضر نبودند مرزبندیهایی با حمایتهای سلطنتطلبان و منافقین داشته باشند، افرادی که اینچنین هستند چگونه توقع دارند که مورد تایید واقع شوند و در یکی از ارکان مهم نظام مانند مجلس حضور پیدا کنند، بنابراین بعضی از آنها از فیلتر و کنترل شورای نگهبان نمی توانند عبور کنند، بر فرض اگر تایید شوند مردم اگر چهره آنها را بشناسند بعید میدانم به آنها رای دهند.
شاید مردم نظرات مختلفی داشته باشند اما با اصل نظام موافق هستند، اصلاحطلبان بیشترین تلاششان بر این است که از حمایت دولت بهره بگیرند، فکر میکنند دولت در موضوع برجام فتحالفتوحی را انجام داده است و موفقیت چشمگیری را داشته از این رو میخواهند با تکیه بر این موفقیت بگویند در حوزههای دیگر نیز ما باید منجی باشیم، در حالی که ابعاد این قضیه شکافته شده و مردم متوجه شدهاند که هزینه سنگینی را خواهیم داد اما و به این صورت نیست که مخاطراتی برای کشور نداشته باشد. این امتیازاتی که در حال حاضر داده شده اگر بخشی از آنها در گذشته به غربیها داده میشد آنها بسیار خوشحال میشدند و توافق صورت میگرفت.
نقطه قوتی که برخی از اصلاح طلبان برای خودشان تصور میکنند همین مسئله است و الان توانستهاند در این دولت خودشان را بازسازی کنند و رسانههای متعدد داشته باشند،با این فضاسازی میخواهند در مجلس حضور داشته باشند، فکر میکنند حمایت رسانههای خارجی نیز به نفع آنها است در حالی که مردم از دیرباز نشان دادهاند با بیگانگان آبشان در یک جوی نمیرود و مردم اگر بفهمند یک جریان سیاسی مورد حمایت غرب است خیلی به این افراد دل نمیبندند مگر اینکه مواضع خودشان را تصحیح و شفاف مطرح کنند و مرزبندی خودشان را با خارج از کشور کاملا مشخص کنند. هنوز با بعضی از عناصر خودشان در غرب همکاری میکنند. اگر بخواهند در فضای ابهامآلود از مردم رای بگیرند، به نظر نمی رسد مردم به آنها تمایل داشته باشند.
کسانی که در حال حاضر در سکوی مدیریت هستند، اعتقادشان در گذشته به این صورت بود که 30 درصد مشکلات کشور ناشی از تحریمها و مابقی بخاطر سوء مدیریتهاست اما پس از پیروزیشان بشارت دادند که باحضور ما مشکلات 70 درصدی ناشی از سوء مدیریت حل خواهد شد و همچنین اعتقاد داشتند که ژنرال و باتجربه هستند اما پس از قرار گرفتن در راس کار، دائم آیه یاس میخوانند و معتقد هستند که نمیتوان کاری انجام داد. از این رو نسبت به اعتقاداتشان تناقض دیده میشود، اما قبل از نهایی شدن برجام مطرح میکردند که بسیار مشکلات حل خواهد شد و پولها آزاد می شود. آن مقدار پولی که قرار بود در اختیار ایران قرار گیرد، تقلیل پیدا کرده به 6 میلیارد دلار و باز هم نسبت به آن توجیهاتی را مطرح کردهاند. گذر زمان نشان میدهد که بعضی از شعارهای آنها در زندگی مردم تاثیری نداشته است.
در آغاز بحث تحریمها بر این نظر بودند که تحریمها شکننده و فلجکننده است اما عدهای تلاش کردند تا تحریمها را دور بزنند و کشور را معطل نکنند، همچنین شرایط به گونهای نشود که بخاطر تحریمها تسلیم شوند، ولو با سختی کارها و فروش نفت انجام شود و در آن زمان به هر شیوهای که میسر بود پول آن به کشور بازگشت.
در حال حاضر بنظر میرسد گذشت زمان نشان داده است که تعاملی که ما می خواستیم با غرب انجام دهیم تا تحریمها برداشته شود، اما هنوز نتیجهای نداشته است. باید نتیجهای حاصل شود تا تفاوت نسبت به قبل نمایان شود. هنوز تحریمها به صورت کامل برداشته نشده و همیشه موکول شده است به آینده، غالبا در برجام که نوشته شده توقف یا تعلیق وجود دارد ، این نگرانی وجود دارد که هر لحظه این تحریمها بازگردد. فکر میکنم باید مطابق با نظر مقام معظم رهبری مبنی بر اقتصاد مقاومتی فعالیت کنیم و فرض را بر این بگذاریم که تحریمها وجود دارد و آن زمان نحوه اداره کشور را مشخص کنیم.
غربیها از گذشته نشان دادهاند که اگر در جایی امتیازی به ما بدهند امتیازات دیگری را از ما خواهند گرفت. در حال حاضر غربیها دنبال این هستند که ایران باید غرامت بپردازد، آمریکاییها در هر جای دنیا قربانی شده باشند باید غرامت آن را ایران بدهد، 43 میلیارد و 500 میلیون دلار ایران باید غرامت بپردازد ، یعنی با هر مرحله پیش رفتن ادعایی جدید از طرف آنها مطرح شده است. بعضی از مدیران در طول این 2 سال فکرشان این بوده است که تحریمها برداشته شود تا کاری انجام دهند حتی در اداره امور خودشان مستاصل بودند، بنظر نمیرسد آثار برداشته شدن تحریمها به این زودیها ظهور و بروز پیدا کند.
دولت اکثر تخممرغهای خود را در زنبیل توافق هستهای گذاشته است و تاکنون در دیگر حوزهها کاری انجام ندادهاند. بعضی از وزرا هنگامی که وارد مجموعههای خودشان میشدند تماما حرفهای هستهای میزدند، این اشتباهی است که آنها مرتکب شدهاند، زیرا فعالیتهای مربوطه به مجموعههای خودشان به فراموشی سپرده شده بود.
*در ماه های گذشته بازار تهمت و بهتان بین مسئولین داغ شده است، بنظر شما این رفتارها ناشی از چیست؟
قسمتی از آن مربوط به گسترش فضای مجازی است و شاید بعضی از افراد نیز تمایلی نداشته باشند در این سطح مطالب گفته شود. فکر می کنم کسانی که مسئولیتی داشتند در نظام اسلامی باید در محیطها و فضاهای مناسب بحثهای خود را مطرح کنند و لزومی ندارد مطالب در سطح عموم جامعه گفته شود. میتوان در سطوح مدیران و مقامات نظام مسائل و مطالب مطرح شود و اگر در موضوعی نیاز به شکایت است،انجام دهند و اگر سند و دلیلی دارند آن را ارائه دهند.
اگر افرادی نسبت به دولت نهم و دهم حرف و یا سندی دارند باید ارائه دهند و اینکه مطالب به سطح روزنامهها کشانده میشود، نشان دهنده این است که مطالب از استدلال کافی برخوردار نیست. بعضی از این اتهاماتی که وارد میشود، مجازاتش اعدام است و نباید به متهم رحمی کرد. اینکه میخواهند در جامعه فضاسازی و جوسازی کنند نشاندهنده این است که دستشان پر نیست زیرا اگر افراد مستند، دلایلی داشته باشند میتوانند این دلایل را ارائه دهند. کمتر دیده شده که مسئولین دولت قبلی بخواهند در رابطه با دولت فعلی صحبت کنند بیشتر در فضای مجازی مطالبی گفته می شود و به نظر میرسد باید تلاش کنند که این مطالب موجب بیاعتمادی مردم نسبت به اصل نظام نشود البته در رابطه با پروندههایی بزرگنمایی انجام میشد که در نهایت مشخص شد اینچنین که آنها میگفتند نبوده است.
وزارت فرهنگ و ارشاد، هیئت نظارت بر مطبوعات و منصفه مسئول روزنامهها، خبرگزاریها و سایتها است از این رو نباید اجازه دهند که مردم احساس کنند همه به دنبال منفعت شخصی هستند. اگر در جایی افرادی مرتکب خطا شدند باید با آنها برخورد شود و به اشد مجازات برسند و نباید همه افراد را زیر سوال ببرند زیرا کسانی هستند که برای کشور زحمت میکشند و موجب میشود مردم فکر کنند همه از موقعیت و مقامشان سوء استفاده میکنند.
*اتهاماتی نسبت به مسولین سابق صورت گرفته است، بنظر شما این اتهامات منصفانه است؟
دستگاه قضا باید بررسی کند البته چند نفری محاکمه شدهاند و کسانی که هنوز محاکمه نشدهاند باید از خودشان دفاع کنند، معتقدم نباید فضاسازی در رابطه با این موضوعات انجام شود، قبل از اینکه اثبات شود جو سنگینی ایجاد میکنند و مردم چه تصوری خواهند داشت. جوسازیها رفتار غلطی است و امیدوارم دستگاههای مربوطه عادلانه قضاوت کنند و تحت تاثیر فضاسازیها قرار نمیگیرند.
*شما رابطه احمدی نژاد و مشایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
این دو فرد از ابتدای حضور احمدینژاد در شهرداری تهران با یکدیگر ارتباط نزدیک داشتند و همین مساله باعث حاشیههایی برای احمدینژاد شد، عدهای به نوع رابطه و تعامل بین این دو نقد داشتند. هنگامی که بعنوان معاون اول رئیس جمهور مطرح شد، مقام معظم رهبری نامهای را نوشتند که انتخاب مشایی بعنوان معاون اول به مصلحت خودتان نیست و زمانی که در مورد فردی واکنشهای زیادی وجود دارد، به جای اینکه این فرد مشکلات را حل کند به مشکل تبدیل خواهد شد و عقل سلیم حکم میکند مسئولان رده بالای دولت از حاشیه به دور باشد تا بتواند به کار اصلی خود بپردازد. علیرغم انتقادهای برخیها این ارتباط تا روز آخر ادامه داشت و حتی احمدینژاد، مشایی را بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح کرد. در دولت افراد زیادی بودند که با این خط مشی موافق نبودند و معتقد بودند نباید بخاطر یک فرد احمدینژاد و دولت آسیب ببیند و مورد هجمه قرار بگیرد.
*نظرتان در رابطه با اتفاقات سال 88 چیست؟
برنامه حساب شدهای بود، این طور نبود که فکر کنیم برنامه ساده بود و فقط اعتراض به دولت بود. زیرا شعارها بلافاصله از سوی دولت به سمت نظام و اصل ولایت فقیه تغییر کرد، حمایتهایی از خارج صورت گرفت و نشان میداد امیدی در بین خارجیها پیدا شده و برخیها در داخل این داستان را دانسته و ندانسته همراهی میکنند.
آنها میخواستند اساس نظام را هدف قرار دهند و تغییرات بنیادی به تصورات خودشان ایجاد کنند. با اتفاقات سال 88 کشور آسیب زیادی دید و حیثیت و اعتبار نظام لطمه خورد اما حضور با شکوه 40 میلیونی مردم نقطه قوتی در مذاکرات و تعامل ما با کشورهای دیگر شد. مدتها کشور درگیر مسائل بیهوده و بی فایده شد اما به تدریج مردم راه خودشان را مشخص کردند و فهمیدند بحث انتخابات بهانه است، افرادی به دنبال اهداف دیگری هستند.
ادامه راه نظام جمهوری اسلامی پس از آن اتفاقات، صلابت این نظام را نشان میدهد البته با سکانداری که مقام معظم رهبری داشتند. با وجود آن فشارها برخیها به این نتیجه میرسند که کوتاه بیایند، اما ایشان معتقد بودند که نمیتوان از قانون عدول کرد، به تعبیری رهبری صیانت از جمهوریت نظام را برعهده داشته و دارد، نمیخواستند رای مردم نادیده گرفته شود و دوباره رای گیری انجام شود زیرا تضمینی وجود نداشت که اگر انتخابات دیگری انجام شود عدهای دوباره دبه نکنند.
آن دوران برای همگان سخت و دشوار بود اما در مجموع کشور این مرحله را پشت سر گذاشت البته تجربه سنگینی برای کشور در پی داشت. تجربه ای شد که مردم در آینده مراقبتهای بیشتری کنند از این رو بحث بصیرتی که مطرح شد ضرورت دارد همه دقیق بتوانند تحلیل کنند و پشت صحنه قضایا را بفهمند. هنرمندان نیز در این روشنگری نقش داشتند، قلادههای طلا بلافاصله ساخته و جشنواره بصیرت در 9 دی برگزار میشود و کمک میکند که دیگر اینگونه داستانها در کشور ایجاد نشود.
گفتوگو از سمانه عیوضی
انتهای پیام/
مرگ بر جریان انحرافی و بهار کذایی و حامیان کثیف شان...
مرگ بر ضد ولایت فقیه.
تو همین سایت هم من گفتم چندین بار که این حزب بندی ها هیچ مشکلی رو در این کشور حل نمیکنه باید هرکسی که سکاندار قوه مجریه میشه رو حمایت کرد نه اینکه با حرف هایی که هیچ منطقی پشتش نیس فقط بهشون بتازیم