به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، گسترش فعالیتهای گروه شبه نظامی داعش از لحاظ جغرافیایی و اقدامات غیرانسانی، بدون تردید نمیتواند بدون هماهنگی و حمایت دستگاههای امنیتی کشورهای منطقه و جهان صورت گرفته باشد.
با توجه به هزینههایی که برخی از کشورهای منطقه از جمله عربستان -یکی از اهرمهای توازن قدرت در منطقه از جانب غرب- در پی تحولات منطقه پس از سقوط صدام و تحولات عربی خاورمیانه متحمل شده است، ایجاد جنگ نیابتی در مرزهای ایران به دلیل نگرانی از افزایش نفوذ و قدرت ایران و امکان نفوذ امنیتی و اطلاعاتی به کشور، میتواند یکی از دلایل امکان تداوم فعالیت این گروه شبه نظامی باشد.
بدون تردید رشد سریع گروهی شورشی مانند داعش که خود را پایبند به هیچ یک از قوانین بین المللی نمیداند و با در اختیار گرفتن بخشهای وسیعی از شرق عراق و غرب سوریه، آن هم در بازه زمانی چند ماهه و گسترش اقدامات خود به سایر مناطق، در قالب حرکتهای خودجوش و متهورانه گروهی تندرو نمیتواند قابل توجیه باشد. بدون تردید اگر پشتیبانی مالی برخی از کشورها از جمله برخی از قدرتهای غربی و کشورهای خلیج فارس نبود، قدرت این گروه بعد از بیش از دو سال میبایست کاهش مییافت.
بر این اساس، اگر بپذیریم که کشورهایی در منطقه مانند ترکیه، عربستان و قطر به نحوی در نقل و انتقال نیرو، حمایتهای مالی و تامین ادوات نظامی برای این گروه البته با حمایت قدرتهای غربی به خصوص آمریکا دخیل هستند، آیا باید بپذیریم که سیاست این کشورها به عنوان قدرتهای تاثیر گذار منطقه در حفظ ثبات و توازن قوا تغییر کرده است؟ آیا عربستان بدنبال ژاندارمی در منطقه خلیج فارس است؟ آیا ترکیه به دنبال احیاء امپراتوری عثمانی در منطقه است؟ آیا کشور قطر به پشوانه منابع مالی هنگفت به دنبال تبدیل به قطبی تاثیرگذار در منطقه است؟ و از همه مهمتر دستیابی این کشورها به اهداف برآورده شده خود، از چه طریقی ممکن است؟
مطمئناً ایران به عنوان یکی از قدرتهای اصلی و تأثیرگذار منطقه و از رقبای مهم این کشورها به خصوص عربستان و ترکیه محسوب میشود. داعش که رها از هر نوع پایبندی به هرگونه پیمان و معاهده بین المللی است، به نظر میرسد که بازوی اجرایی سیاستهای قدرتهای منطقه شده باشد. داعش آن گونه که تاکنون نشان داده است بیشترین انرژی خود را بر بسط سیطره و نفوذ خود در منطقه گذاشته است. به عبارت دیگر سیاست داعش عمدتاً برونگراست و کمترین توجه را به رضایت و رفاه شهروندان مناطق تحت اشغال خود داشته است و این امر میتواند برای ایران از جهت تعدی به مرزهایش خطرناک باشد.
در واقع تحولات صورت گرفته در سوریه، عراق، بحرین و یمن که عملاً منجر به محاصره شدن این کشور در مرزهای خود و افزایش نفوذ ایران در منطقه شده است، نگرانی و نارضایتی عربستان را موجب شده است. در واقع یکی از نگرانیهای عربستان و قدرتهای غربی میتواند از این جهت باشد که به رغم سرمایه گذاریهای گسترده ائتلاف غربی- عربی، موازنه منطقهای به نفع محور مقاومت و ایران تغییر یافته است؛ و با ظهور و گسترش داعش در منطقه و تحت تأثیر قرار گرفتن بیشتر کشورهای منطقه، مرزهای ایران تحت تأثیر و نفوذ این گروه قرار نگرفته است.
بر این اساس، درگیر کردن ایران در جنگهای نیابتی -از جمله نفوذ داعش به ایران- برای کاهش قدرت و نفوذ ایران در منطقه، از جلمه راهبردهایی است که در چند سال اخیر از سوی عربستان و کشورهای حامی آن پیگیری شده است.
این که داعش با کشورهای حامی و پدید آورنده و پشتیبان خود چگونه برخورد خواهد کرد نیز قابل تأمل است. آیا این اتحاد میان این کشورها و گروه داعش راهکاری موقت و کوتاه مدت است و یا راهبردی بلند مدت؟ در فرض اول، با فراهم شدن ثبات نسبی در قلمرو این گروه، چالشها و درگیریها به سمت -کشورهای عربی خلیج فارس در جنوب- و -ترکیه در شمال- سوق خواهد یافت.
در حالی که در حالت دوم، داعش بیشتر نقش عنصر دست نشانده رقبای منطقهای ایران را ایفا خواهد نمود که میتوانند با تحریک انگیزههای دینی، مرزهای غربی ایران را با چالشهایی مواجه نمایند. به عبارت دیگر، کشورهای منطقهای و قدرتهای جهانی با هدف تغییر موازنه قدرت در منطقه و کاهش نفوذ و قدرت ایران در منطقه، در یک راستا و با رهبری قدرتهای جهانی حرکت میکنند و ایجاد جنگ نیابتی در مرزهای ایران یکی از ابزارهای این کشورها میباشد.
بدون تردید، هر اقدامی از سوی دشمنان جمهوری اسلامی ایران علیه کشور، با هدف و انگیزه مشخصی صورت میگیرد که مقامات سیاسی- امنیتی و نظامی کشور نیز به این موضوع کاملاً اشراف دارند. به طوری که دبیر شورای عالی امنیت ملی طی اظهاراتی مبنی بر برنامه طراحی شده از سوی نظام سلطه و مهرههای منطقهای آن، در خصوص "ایجاد اختلافات قومی و مذهبی و با سوء استفاده از عناصر خودفروخته؛ هدف آنها را مقابله با آبادانی در منطقه و درگیر کردن ظرفیتهای داخلی کشور و جلوگیری از همافزایی و پیشرفت ملت ایران عنوان کرده است."
بعد از جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، کشور از ثبات قابل ملاحظهای در اکثر حوزهها برخوردار شده است. این در حالی است که بیشتر کشورهای منطقه درگیر نزاعهایی درون و بیرون مرزهای خود هستند. در کنار ثبات و امنیت ایران در منطقه بحرانی خاورمیانه، افزایش نفوذ و قدرت تاثیرگذاری ایران نیز به خصوص پس از سقوط طالبان در افغانستان و صدام حسین در عراق، بیشتر از گذشته شده است. همه این موارد مطرح شده و ثبات و امنیت ایران انگیزه لازم را به دشمنان منطقهای و جهانی ایران جهت چالشسازی برای امنیت و ثبات داخلی و منطقهای ایران داده است که مهمترین آن در حال حاضر ایجاد جنگ نیابتی از طریق داعش در مرزهای ایران است.
البته مقام معظم رهبری در سوم خرداد 1394 در مراسم دانش آموختگی دانشجویان افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین (ع)، پاسخ مشخصی به نیت بدخواهانه دشمنان در این خصوص دادند. ایشان با اشاره به اخباری مبنی بر تلاش بدخواهان ملت و برخی مسئولان منطقه خلیج فارس برای کشاندن جنگهای نیابتی به مرزهای ایران، گفتند: "پاسداران انقلاب اسلامی و همه پاسداران حریم امنیت ملی در نیروهای مسلح هوشیار و بیدارند و اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی ایران بسیار سخت خواهد بود."
به نظر میرسد فعالیت گروههای تروریستی در منطقه تا زمانی که اجماعی برای نابودی کامل آنها وجود نداشته باشد، تداوم داشته باشد. بدون تردید منافع برخی از کشورها در صورت تداوم بحران در خاورمیانه تأمین خواهد شد. بنابراین خطر تروریسم تا مدتها گریبانگیر منطقه خواهد بود. ایران توانسته تا به امروز به روشهای گوناگونی از مرزهای خود محافظت کند و به کشوری با ثبات در منطقه تبدیل شود. اما با توجه به اسناد و مدارک و اظهارات رسمی مقامات رقبای منطقهای و جهانی کشور از یک سو و تأکید مقامات امنیتی و نظامی کشور از سوی دیگر، این ثبات برای برخی از قدرتهای منطقه و حامیان غربی آنها، پذیرفتنی نیست.
از این رو جهت تحت تأثیر قرار دادن نظم و امنیت کشور و نفوذ امنیتی و اطلاعاتی در داخل کشور و انجام اقدامات بحرانزا، از هیچ اقدامی دریغ نخواهند کرد. بنابراین توجه و تمرکز عمیقتر سیستم اطلاعاتی کشور نسبت به هر گونه فعالیت نرم و سخت دشمنان همچون گذشته، ضرروی به نظر میرسد.
منبع: خبر آنلاین
انتهای پیام/
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.