حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ امیر کبیر ایران و داستان پرفراز و نشیب زندگیاش بارها و بارها بر پرده سینما، صفحه تلویزیون و یا صحنه تئاتر نقش بسته است، اما این بار علی رفیعی امیر کبیر و دنیایش را از نگاه کابوس زده یک جامهدار که شاهد قتل امیر نظام بوده به مخاطبانش نشان میدهد.
این برای دومین بار است که علی رفیعی نمایش «خاطرات و کابوسهای یک جامه دار» را پس از 38 سال روی صحنه میبرد اجرای نخست این نمایش در سال 1356 با حواشی و اتفاقات زیادی همراه شد.
حضور فرح دیبا در تئاتر شهر برای تماشای این اثر و گمان آن که علی رفیعی با «خاطرات و کابوس یک جامهدار» و روایتی از دل تاریخ قاجار طعنه به حکومت پهلوی میزند او را به استعفا از سمت مدیریت تئاتر شهر رساند.
پیشینه «خاطرات و کابوسهای یک جامهدار» و نام علی رفیعی دلایل کمی نیست تا پای هر هنرمند و هنردوستی به تالار وحدت برای تماشای این اثر نمایشی باز شود.
علی رفیعی طراح، نویسنده و کارگردان «خاطرات و کابوسهای یک جامهدار» داستان زندگی و صدارت امیر نظام را نه بیشتر و نه کمتر از سریالها و فیلمهای سینمایی روایت می کند و با وجود همه جاذبههایی که میتواند مخاطب را با «کابوسها و خاطرات جامهدار» همراه کند، اما دلیلی برای اصطکاک و ایجاد خدشه در این ارتباط به چشم میخورد و آن شکاف میان تفکر نمایش با تفکر مخاطب ایرانی و وجود چند پایه سست در بنای نمایشنامه این اثر است.
رفیعی میخواهد همانگونه که خودش در نشست خبری نمایش گفته ، از امیرکبیر اسطورهزدایی کند و این چالش را برای مخاطب ایجاد کند که اگر امیرکبیر واقعاً کبیر بود پس چرا این همه شکست خورد؟! این مفهوم به خوبی در نمایش منعکس شده و کارگردان همه چیز را در راستای القاء این مفهوم به مخاطب به خوبی کنار هم قرار داده است.
اما درست در مواجه با فهم همین موضوع باید گفت با اینکه برخی از تصورات نسبت به تاریخ هر کشوری اشتباه است و امیر کبیر هم به سبب دخالت عوامل داخلی و خارجی به ایران آرمانی نرسیده است و خیلی از اهدافی که در ذهن داشته محقق نشده و یا حتی در برخی موارد تلاشهایشان بیثمر مانده است، اما هیچکدام دلیلی بر شکست امیر کبیر نمیشود، چرا که او گامهای مؤثر بسیاری نیز برای ایران عهد قاجار و یا آینده ایران برداشته است، آن هم در شرایطی که شاه ایران هیچ تصوری از پیشرفت و توسعه نداشته است و علی رفیعی نیز این را به خوبی نمایش میدهد.
اینکه ایران حال حاضر جزو کشورهای در حال توسعه و پیشرفته به حساب میآید و دانشگاه، رسانه و مطبوعات شریانهای اصلی کشور هستند و فرهنگ و علم مفاهیم برتری شناخته میشوند که است که امیر کبیر بنیز در این مسیر گامهای بسیاری برداشته و برای هر کدام جسارت و درایت به خرج داده است و هیچ کدام از این موارد پرورده تخیل نسلهای پس از او نیست.
به درستی که امیر کبیر اسطوره نیست؛ اما او انسان سیاستمدار زبدهای بود که به بهانه اهداف محقق شدهاش در نزد هر نسلی قابل ستایش بوده و انسانی که ستایش میشود شکست نخورده است.
فارغ از اصطکاک مخاطب با تفکر موجود در نمایش ضعف دیگری در بنای نمایشنامه به چشم میخورد.
داستان آشنای صدارت و قتل امیرکبیر از نگاه کابوس زده جامهدار روایت میشود ، اما چرا جامهدار که راوی این حکایت تاریخی شده در بیشتر صحنهها بر عکس صحنه آخر برای بهره گیری از زاویه دید او تنها به حضور فیزیکیاش در روی صحنه بسنده میشود و بسیار خنثی عمل میکند و در آخرین صحنه با شیوه بیانی که از یک جامه دار بسیار دور است همچون انسانی فرزانه تحلیلهای سیاسی، اجتماعی و سخنان عارفانه سر میدهد.
استفاده از نگاه جامهدار برای این روایت چه ضرورتی دارد؟
علی رفیعی در نمایش حضور دول بیگانه در ایران را به خوبی نشان داده است او در حالی که از حضور و چشم طمع انگلیس به صورت آشکارا صحبت میکند به وقت ایجاد شکاف میان شاه جوان و امیر کبیر با استفاده از لباس نظامی بیگانه در طراحی لباس ناصرالدین شاه به خوبی بر نقش آنان در این قائله تأکید میکند این دقت و تفکر در طراحی لباسهای رنگارنگ زنان حرمسرا و نمایش سمت افراد در نظام و عزل و نصبشان توسط لباس آنها به خوبی به چشم میخورد.
خاطرات و کابوسهای یک جامهدار شرایط حاکم بر دربار قاجار را به خوبی با استفاده از المانها و نشانههایی چون بشقاب و قاشق های در دست درباریان جیرهخوار و کاسه در دست مهد علیا و... به خوبی نشان میدهد.
همه اینها در صحنهای خودنمایی میکند که در بدو ورود نگاه تماشاگرا درگیر خود میکند و کارکرد نور و عمق صحنه نیز این جذابیت بصری را بیشتر کرده البته عدهای میگویند آبی که تمام صحنه را پوشیده فقط در برخی موارد به کار میآید و در سایر صحنهها بلااستفاده است اما با تصوری که از نگاه علی رفیعی داریم هدف وی اسطورهزدایی از امیر کبیر است تا شاید به گونه ای تلاشهای او را به نقش بر آب زدن تشبیه کند.
علی رفیعی استاد خلق میزانسنهای شاهکار و بازیهای بدون نقص و هنرمندانه با خاطرات و کابوسهای یک جامهدار همچون سایر آثارش نقاط روشنی را در تئاتر ایران ایجاد کرده است اما امیر کبیر انسان دغدغهمندی که تنها برای ایران و مردم و نه برای قدرت جنگید میتواند نمونهای مناسب برای الگوبرداری سیاستمداران داخلی و خارجی باشد و لزوم به چالش کشیدن این شخصیت برجسته تاریخی احساس نمیشود.
یادداشت از ملیکا مومنیراد
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید. انتهای پیام/