زمانی كه بيش از نيم قرن پيش مديران وقت IOC تصميم به ايجاد كنوانسيونی در حمايت از ورزش های غير المپيكی گرفتند حتي تصورش را هم نمی كردند كه اين كنوانسيون روزی تبديل به يك سازمان عريض و طويل به نام " اسپورت آكورد" شود.

به گزارش گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان،‌زماني كه بيش از نيم قرن پيش مديران وقت IOC تصميم به ايجاد كنوانسيوني در حمايت از ورزشهاي غير المپيكي گرفتند حتي تصورش را هم نميكردند كه اين كنوانسيون روزي تبديل به يك سازمان عريض و طويل به نام " اسپورت آكورد" شود وآنقدر براي فدراسيونهاي خارج از ليست هاي A( رشته هاي اصلي حاضر در المپيكهاي تابستانه و زمستانه) و B( ٢٦ رشته در ليست انتظار ورود به بازيهاي رسمي المپيك) جذابيتي پيدا كند كه براي عضويت در آن سر و دست بشكنند.

سازماني كه بعد از نيم قرن فعاليت هنوز در دنياي ورزش ناشناخته و ساز و كارش مبهم بود.بگذاريد كمي به عقب تر برويم ، به دوازدهمين نشست مجمع عمومي اسپورت آكورد در استانبول ٢٠١٤، زماني كه اولين جرقه هاي فروپاشي زده شد، در حاليكه " ولاد مارينسكو" مدير عامل وقت اسپورت آكورد با هيجان از اسپورت آكورد به عنوان" بزرگترين سازمان تجميع داده هاي ورزشي" ياد ميكرد و " سر گريك ريدي" رئيس آژانش مبارزه با "دوپينگ" ادعا ميكرد كه " ما معمار روابط جديد و مدرن با شركتهاي دارو سازي هستيم " و به نوعي از در دست داشتن كنترل اين ماركت چند ميليارد دلاري حرف ميزد و " ماريوس ويزر" باهوش نيز همچون ميزباني لايق با مهمانان عكسهاي يادگاري مي انداخت و از اضافه شدن بازيهاي هنرهاي رزمي و بازيهاي فكري به جمع گيمزهاي اصلي اسپورت آكورد سخن ميگفت،اما اين " توماس باخ" رييس IOC بود كه با خونسردي در حال رصد كردن كودك ديروزش بود كه امروز جوان برومندي شده و داعيه وليعهدي را در سر ميپروراند. بله كاملاً درست فهميده بود كه چه اتفاقي در حال رخ دادن بود، اسپورت آكورد ديگر آن نهاد حمايتي از ورزشهاي غير المپيكي و يا به قولي حياط خلوت IOC نبود كه هر وقت دلشان خواست كسي را به رياستش بگذارند و يا اينكه از آن به عنوان ابزاري براي اخذ راي كشورهايي كه در بورس رقابتهاي المپيك هيچ شانسي براي كسب مدال نداشتند و با مدالهاي گيمزهاي اسپورت اكورد دل دولتمرادن خود را شاد مي كردند استفاده كنند.

اسپورت آكورد ،با در عضويت داشتن ٩٢ فدراسيون و سازمان جهاني كه بيش از ٢٠٪‏ آن اتفاقاً از رشته هاي ليست Aو B كميته بين المللي المپيك بود تبديل به اژدهاي چند سري شده بود كه از يك سو تبديل به بنگاه اخذ راي براي روساي وقت IOC شده بود و از سوي ديگر خيمه سنگيني بر بازار عظيم مولتي ميليارد دلاري دارو و سابلومنت جهان زده بود و از طرفي نيز دكاني براي دلالان ورزشي براي خريد و فروش حق عضويت فدراسيونهاي گمنام و بعضاً قائم بفرد در اين سازمان مورد تاييد كميته بين المللي المپيك شده بود.

آخرين پرده اين نمايش سراسر سياسي در " سوچي" روسيه روي صحنه رفت و در حاشيه آخرين مجمع عمومي اسپورت اكورد در روسيه ٢٠١٥ ماريوس ويزر با ايراد يك سخنراني سراسر انتقادي و آتشين عليه شخص توماس باخ و محكوم كردن او به عدم شفافيت با اين جمله سخنراني خود را تمام كرد" آقاي رييس از مانع تراشي و سنگ اندازيهاي بي اساس بر سر راه ما دست برداريد" و بدين ترتيب شمشير را از رو بست غافل از اينكه در مقابل پدري قد علم كرد كه خود از صلب او زاده شده بود،براي نابودي اسپورت آكورد همين كافي بود كه سايه IOC از سر اين كنوانسيون برداشته شود. همان شب توماس باخ دست به اقدامي تلافي جويانه زد و با دستور غير رسمي به ١٧ فدراسيون المپيكي جهت خروج از اين كنوانسيون، به نوعي اسپورت آكورد را به پل برد و عليرغم وساطتهاي متعدد از سوي مراجع مختلف بين المللي هيچ عقب نشيني نكرد زيرا معتقد بود كه به زودي اين سازمان كه از دل يك كنوانسيون حمايتي آنهم از رحم IOC زاده شده بود با زير پوشش داشتن ٩٢ فدراسيون جهاني و اتصال بند نافش به بيش از ١٩٠ كشور دنيا معادلات انتخابات رياست IOC را بهم زده و باعث توليد مراكز قدرت موازي با كميته بين المللي المپيك خواهد شد. عليرغم استعفاي ويزر در ماه بعد از مجمع عمومي سوچي باز هم توماس باخ عقب نشيني نكرد و با اعلام رسمي انحلال گيم هاي چهارگانه اسپورت آكورد-Mind games,urban games,combat games ,beach games - آخرين ميخ را بر تابوت اين سازمان زد و نهايتاً در ماه ژوئن با اعلام رسمي انحلال اين سازمان به افسانه آن پايان داد.

افسانه اي كه بيش از نيم قرن به عنوان ابزاري بود در دست IOC تا با وارد و خارج كردن فدراسيونهايي كه هيچ جايگاهي در ليست رشته هاي المپيكي و ليست رشته هاي در انتظار ورود به المپيك نداشتند به نحوي ضمن مهندسي انتخابات از طريق كشورهاي مرجع آن فدراسيونها، كنترلي هم بر بازار تجاري ورزشهاي غير المپيكي داشته باشند و حتي براي ايجاد انگيزه و گرايش براي عضويت در اين نهاد، تعدادي از فدراسيونهاي المپيكي و در ليست انتظار را هم به صورت نمادين به اين سازمان افزود و در اين ميان از نهادهاي مياني و پايين دستي خود نيز بهره هاي لازم را برد كه نمونه بارز آن OCA يا شوراي المپيك آسياست كه تحت كنترل كامل عربهاي حوزه خليج فارس است و چون اين كشورها در كلوپ مدال بگيران رسمي و صاحب نام بازيهاي رسمي المپيك محلي از اعراب ندارند با برگ اسپورت اكورد بازيهاي خوبي ارائه دادند و در مسابقات رسمي indoor games و beach games از فدراسيونهايي كه عضويت رسمي اسپورت آكورد را داشتند دعوت به همكاري كردند. با توجه به اينكه پيش شرط ورود به بازيهاي رسمي شوراي المپيك آسيا عضويت داشتن در اسپورت آكورد بود، بايد منتظر ماند و ديد كه با از بين رفتن مهمترين فاكتور ورود به OCA games چه اتفاقي براي فدراسيونهاي عضو رخ ميدهد.
كشور ما نيز از اين قائله بي نصيب نماند و عليرغم اينكه جزو كشورهاي مطرح مدال آور المپيكي نيز هست و در المپيك لندن با كسب رتبه هفدهم توانست ثابت كند كه اتفاقاً در دسته مدعيان اين رقابت نيز ميباشد، به واسطه دارا بودن يكي از بزرگترين ماركت هاي تجاري در حوزه ورزشهاي رزمي با بيش از ٢ ميليون نفر مخاطب توانست تبديل به كشوري هدف براي سازمان اسپورت آكورد شود و اينگونه بود كه ويروس عضويت در اسپورت آكورد يا همان " گايسف" سابق به ايران هم سرايت كرد. در اين ميان فدراسيون ورزشهاي رزمي با داشتن بيش از ٨ رشته كه فدراسيونهاي جهاني آنها عضو اسپورت آكورد بودند بيشترين سطح تماس را با اين ماجرا داشت.نكته جالب اينكه كارشناسان وقت وزارت ورزش و جوانان در غالب كارشناسي هاي متعدد از مجراي شوراي ساماندهي سبكهاي آن وزارت شاخص هايي را براي طبقه بندي بيش از يكصد رشته تحت پوشش فدراسيون ورزشهاي رزمي تعريف كردند كه در بالاترين سطح آن " انجمنها" قرار داشتند و معيار شناسايي آنها نيز عضويت در اسپورت آكورد بود، تا اينجاي كار موضوع بدون مشكل به نظر ميرسد ولي مصائب از آنجايي شروع شد كه بعد از " انجمن" ناميدن آن رشته ها به جاي آنكه پسوند " ملي" را به آن بيافزايند از شناسه نام اختصاري سازمانهايي كه عضويت اسپورت آكور را يدك ميكشيدند استفاده كردند و در يك اشتباه محاسباتي بسيار ناشيانه انجمنهاي ملي ما را تبديل به زنبورهاي كارگر سازمانهاي خارجي نمودند. به طور مثال وقتي كه شناسايي كردند رشته اي به نام كيك بوكسينگ در عضويت اسپورت آكورد قرار داردو جمعيت قابل ملاحظه اي نيز در ايران در حال فعاليت در انواع متعدد كيك بوكسينگ از سازمانهاي مختلف بين المللي ميباشند ميبايست كيك بوكسينگ را در سطح انجمن تعريف كرده و نام آن را" انجمن ملي كيك بوكسينگ" ميناميدند نه " انجمن كيك بوكسينگ WAKO" زيرا اگر روزي اين سازمان WAKOكه امروز عضويت اسپورت آكورد را داراست و فردا به هر علتي عضويتش را از دست داد تكليف اين انجمن كه حالا تبديل شده به شعبه اي از اين سازمان( نه نهادي تحت كنترل وزارت ورزش ) چيست؟ و يا اينكه مسئله اي جدي تر رخ دهد اصلاً صورت مساله يك شبه پاك شود و اسپورت آكورد منحل شود و تمام مشروعيتي كه براي يك انجمن به واسطه اين سازمان بوجود آمده بود از بين برود تكليف صدها هزار كيك بوكسور چه ميشود؟؟؟ خوشبختانه ماهها قبل از اين فروپاشي كه در اسپورت آكورد به وجود آمده فدراسيون با ارسال چند نامه كارشناسانه به وزارت ورزش از غير كارشناسي بودن افزودن نامهاي اختصاري سازمانهاي خارجي به ابتدا و انتهاي انجمنهاي ملي خبر داد و ذكر نموده كه تمامي انجمنهاي تحت نظر اين فدراسيون " انجمنهاي ملي" رشته هاي خود هستند و فدراسيون ورزشهاي رزمي متولي برگزاري مسابقات انتخابي تيمهاي ملي هر انجمن است و اين وزارت ورزش و به تبع آن فدراسيون ورزشهاي رزمي است كه تصميم ميگيرد تيمهاي خود را در كدام مسابقات معتبر كه مورد تاييد وزارت ورزش و نهادهاي وابسته به كميته بين المللي المپيك شركت دهد
حال سوال اينجاست تكليف فدراسيونهاي عضو چيست؟ اينكه فكر كنيم فدراسيونهايي مثل واكو ، ح ساواته و جوجيتسو كه سالها از مزيتهاي باد آورده عضويت در اين نهاد ارتزاق كردند با فروپاشي اسپورت آكورد دست از كار ميكشند نگاهيست بسيار ساده لوحانه. قطعاً در پي عضويت در سازمانهاي مشابه مثل world gamesو يا حتي تشكيل جزيره هاي كوچك با تجميع ١٠-١٥ فدراسيون موازي و تلاش براي تولدي مجدد در غالب سازمانهاي بزرگ از پس ماندهاي اين جسد متلاشي شده هستند. و اما اگر خيال كنيم كه IOC اجازه تولد مجدد هيولايي غير قابل كنترل همانند اسپورت آكورد را ميدهد كه براي نابودي اش هزينه هاي مالي و اعتباري گزافي را پرداخته نگاهيست بس خام و ساده لوحانه تر. IOC يكبار صدمات ناشي از سازمانهاي همعرض و موازي را تجربه كرده و تا مرز از دست دادن اعتبار تاريخي و اسطوره اي المپيك پيش رفت و مزه گس تقدس زدايي از سنت المپيك و جنبش المپيزم را كه ميراث دار المپيك باستان و درايت و هوش " پير دوكوبرتن" فرانسوي بود را چشيد.براي همين در متن بيانيه رسمي خود براي اعلام انحلال اسپورت آكورد عنوان كرد:" كميته بين المللي
المپيك مهر تاييد خود را از اسپورت آكورد برداشت و اسم اين سازمان را از فهرست سازمانهاي به رسميت شناخته شده خود حذف كرد... وظيفه ذاتي اسپورت آكورد حمايت از فدراسيونهاي بين المللي در جهت حفظ انسجام رشته هاي تحت پوشش ميباشد، نقشي كه از اين به بعد با توجه به انحلال اسپورت آكورد، IOC خود عهده دار آن خواهد بود.... به هيچ وجه نمي خواهيم كه ورزشكاران پاك از فقدان اين سازمان رنج ببرند، كليه خدمات و مشاوره خاي لازم در زمينه مبارزه با دوپينگ كه پيش از اين توسط اسپورت آكورد ارائه مي شد و توسط IOC و انجمن جهاني مبارزه با دوپينگ مورد حمايت مالي قرار ميگرفت را مستقيماً از طرف IOC منبعد به فدراسيونهاي بين المللي ارائه ميكنيم..."با اندكي تعمق در متن بيانيه صادره از سوي IOC مي توان به عزم جزم بالاترين نهاد بين المللي متولي ورزش جهان براي حفاظت از دستاوردهاي بيش از يك قرن تلاشهاي مجدانه المپيك مدرن پي برد و منتظر عكس العمل هاي بعدي سازمانها و نهادهاي ذينفع اين رويداد ماند.

حسين عابدي ، كارشناس خبره علوم ورزشي،مدير سازمان تيمهاي ملي ورزشهاي رزمي

*برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار