به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری؛ كارگاه «داستان كوتاه» از سری كارگاههای چهاردهمین جشنواره شعر و داستان جوان سوره، با حضور احسان عباسلو، منتقد و داور، در سالن امیرحسین فردی حوزه هنری برگزار شد و این منتقد، برای نویسندگان جوان و علاقهمندان به ادبیات، درباره خصوصیات داستانهای مینیمالیستی سخن گفت.
وی با اشاره به انواع نامهایی كه برای داستان كوتاه مطرح شده است، توضیح داد: فلش فیكشن، میكروفیكشن، داستانك ... همه نامهایی هستند كه در بر گیرنده یك ماهیت هستند و تنها به این دلیل این اسامی انتخاب شده اند كه افراد بگویند كارشان از سایرین متفاوت است.
عباسلو افزود: در مینی مال، اصل بهره وری از كلمات مطرح است یعنی با كمترین واژه بیشترین بار معنایی وجود داشته باشد. همینگوی نیز نظریه ای را در 1920 مطرح كرد به نام نظریه حذف. در این نظریه گفته می شود از حذف كردن نهراسید و تا آنجا كه می توانید از داستانتان حذف كنید. نویسنده باید جرئت داشته باشد و بخشی را كه به اصل داستان ضربه نمیزند حذف كند و واهمهای از این كار نداشته باشد.
این منتقد با اشاره به نظریه كوه یخ نیز اظهار كرد: در این نظریه گفته میشود فرم باید ساده باشد و اجازه دهیم محتوا در لایههای زیرین وجود داشته باشد و خود خواننده به آن برسد. درواقع مانند كوه یخ كه بخش كمی از آن دیده میشود و بخش اعظم آن مدفون است.
وی به نظریه دیگری نیز در این زمینه اشاره كرد كه بر اساس آن به شعور خواننده باید اعتماد كرد و افزود: در این نظریه، هنر مدرن یك معمای پیچیده است و برای حل آن، باید به مخاطب اعتماد كرد. این مساله در داستان مینیمال هم وجود دارد به این صورت كه ما سرنخهایی به مخاطب میدهیم اما كلیت داستان نزد مخاطب شكل میگیرد. داستان كوتاه، مخاطب تخصصی دارد. خوانندگان عام اغلب داستانهای چند جلدی را ترجیح میدهند و نمیتوانند با داستان كوتاه ارتباط برقرار كنند چرا كه بخش زیادی از داستان را باید در ذهن خودشان بسازند و بسیاری از مخاطبان از این موضوع استقبال نمیكنند.
احسان عباسلو در عین حال گفت: بنابراین، مینیمالیسم حاصل یك لحظه در تاریخ ادبیات یا نظر یك فرد یا یك گروه نبوده است بلكه حاصل جریان فكری است كه از قرن بیستم شروع شد و به عنوان یك گونه ادبی جا افتاد.
داستان كوتاه در فرم ساده اما در محتوا عمیق است
وی درباره ویژگیهای داستان مینیمال نیز توضیح داد: نكته مهمی كه وجود دارد این است كه كوتاهی، شرط داستان كوتاه نیست بلكه مهم این است كه ویژگی داستانی را در خود داشته باشد. نباید فكر كنیم هرچه كوتاه نوشته شد، مینیمال است. داستان كوتاه ابتدا باید ماهیت داستانی خودش را داشته باشد و در عین حال كوتاه هم باشد، در عین حال كه نباید از فرم و جذابیت غافل شد.
این منتقد در قیاس رمان و داستان كوتاه گفت: اگر رمان، پتكی است كه بر سر مخاطب فرو میآید، داستان كوتاه یا داستان كوتاه كوتاه تلنگری است كه به مخاطب میخورد؛ اما چه بسا این تلنگر تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد و مهم، همان تاثیر است. درواقع، داستان كوتاه در فرم ساده اما در محتوا عمیق است
عباسلو همچنین گفت: در داستانهای مینیمال نباید شمارش واژه را مبنا قرار دهیم، در این نوع داستان اصلا نمیتوان تعداد مشخصی برای آن برشمرد. در كشورهای دیگر هم چارچوب و اصول و ضابطه مدونی برای داستان مینیمال نداریم و نظراتی كه مطرح شده، حاصل تجربه فردی است نه این كه نظریه تخصصی مینیمال وجود داشته باشد.
این منتقد ادبی گفت: حوزه هنری از مراكزی است كه میتواند این داستانها را متناسب با فرهنگ خودمان كند به عنوان مثال مسابقاتی برای داستان كوتاهنویسی با محوریت اعدادی كه برایمان مهم است برگزار كند. پنج، دوازده، چهارده و ... اعدادی هستند كه ما در فرهنگ دینیمان آن ها را متمایز از سایر اعداد میبینیم و میتوانیم آن ها را مبنای تعداد واژهها برای نگارش داستان كوتاه قرار دهیم.
عباسلو افزود: ما خودمان از كشورهایی هستیم كه میتوانیم ادعا كنیم از سالهای گذشته داستان كوتاه داشتهایم به طوری كه در آثار مولانا و سعدی و ... شاهد آن ها هستیم، اما هرگز این مسائل را تئوریزه نكردهایم و دست مان از نظریه خالی است.
گفتنی است، در پایان این نشست، داستانهای كوتاهی از آثار كلاسیك و مدرن برای حاضران قرائت شد كه با داستانهای مینیمال آشنایی بیشتری پیدا كنند.
انتهای پیام/