به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ متن مقاله حسین موسویان در روزنامه لوموند را در ادامه می خوانید:سفر پسابرجام حسن روحانی رئیس جمهوری به فرانسه، شروع یک مرحله جدید از مناسبات سیاسی و اقتصادی است که آثار و نتایج متعددی را در چشم انداز روابط دو کشور و منطقه به همراه خواهد داشت. با این سفر، گامهای بلندی در مناسبات دو کشور درعرصههای صنایع حمل و نقل، انرژی، فن آوری، محیط زیست و بسیاری حوزههای دیگر در جهت منافع دو کشور برداشته خواهد شد. اما آیا مذاکرات جدید سران فرانسه و ایران منجر به یک رابطه باثبات و مستحکم خواهد شد؟
از زمان انقلاب اسلامی در ایران، روابط دو کشور پیوسته دچار افت و خیزبوده است. فرانسه با میزبانی شایسته از بنیانگذار جمهوری اسلامی قبل از پیروزی انقلاب 1979، ازمحبوبیتی کم نظیردر افکار عمومی ایران برخوردار شد؛ محبوبیتی که میتوانست نه تنها سرمایهای بی بدیل برای پاریس در مناسبات راهبردی با ایران باشد، بلکه جایگاهی منحصر به فرد در رفع مخاصمات ایران و جهان غرب را به فرانسه اختصاص دهد.
با سقوط دیکتاتوری شاه در سال 1979، مردم ایران در انتخاباتی باشکوه نظام شاهنشاهی را به جمهوری اسلامی تغییر دادند. در ماههای اولیه استقرار نظام جمهوری در ایران، صدام حسین به ایران حمله نظامی کرد و صدها هزار کشته و زخمی و صدها میلیارد دلار خسارت به ایران تحمیل نمود. تاسف بارتر اینکه صدام با استفاده از سلاحهای شیمیایی، دهها هزار ایرانی را کشته و زخمی کرد.
حمایت بی قید و شرط فرانسه از تجاوز دیکتاتور عراق، محبوبیت فرانسه در ایران را به تنفر تبدیل کرد.
در 37 سال گذشته، پاریس و تهران با چنین پیشرفتها و عقبگردهایی، روابطی بی ثبات را تجربه کردهاند.
مذاکرات هستهای ایران و شش قدرت جهانی از سپتامبر 2013 با ورود آمریکا جدی شد و طی کمتر از دوسال در ژوئیه 2015 توافق نهایی هستهای حاصل شد. بعد از توافق، از دوستان مذاکره کننده ایرانیام پرسیدم کدام کشور منفی ترین نقش را ایفاء کرد؟ بدون لحظهای تامل گفتند: فرانسه! در عین حال، وقتی اصول توافق هستهای در آوریل 2015 نهایی و رفع تحریمها قطعی شد، فرانسه خود را در صف مقدم عقد قراردادهای اقتصادی با ایران قرارداد!
چنین رفتارهایی موجب شده که خیلیها در ایران فرانسه را شریکی غیرقابل اعتماد و فرصت طلب تلقی کنند. سفر رییس جمهوری ایران البته موجب توسعه روابط سیاسی و اقتصادی دوکشور خواهد شد. اما مهمتر این است که درجریان این سفر، توافقهایی به عمل آید که بتواند ذهنیت ایرانیان را تغییر دهد و فرانسه به عنوان شریکی قابل اعتماد و پایدار برای ایران تلقی شود.
تحولات اخیر خاورمیانه شرایط برای ایجاد چنین روابطی را فراهم ساخته است. حملات گروههای افراطی وهابی از سپتامبر 2011 در نیویورک آغاز شد و در سالهای بعد بسیاری از پایتختهای کشورهای اروپایی را مورد تهاجم قرارداد. مردم فرانسه نیز هیچگاه حادثه خونین تروریستی نوامبر 2015 به پاریس را فراموش نخواهند کرد.
خوشبختانه امروز برای جهان غرب هم روشن شده است که منبع ایدیولوژیک و مالی و تسلیحاتی گروههایی همچون داعش و القاعده و جبهه النصره، متحدین غرب همچون عربستان هستند. جو بایدن، معاون رییس جمهوری آمریکا در سخنرانی دانشگاه هاروارد تصریح کرد که مشکل اصلی، متحدان امریکا و غرب در منطقه هستند که حامی گروههای تروریستی اند. روزنامه نیویورک تایمز نیز فاش ساخت که هیلاری کلینتون درزمان تصدی وزارت خارجه آمریکا عربستان را منبع اول حمایت تروریسم در جهان دانسته است.
امروزه اجماع جهانی ایجادشده که تروریسم وهابیگری به رهبری داعش و القاعده، تهدید اول صلح و امنیت جهان است. دنیا شاهد است که ایران نیزدر صف مقدم مبارزه با این گروههای تروریستی است و بنابراین، تهران می تواند شریک قابل اعتمادی برای فرانسه و اروپا در جهاد مقدس علیه تروریسم باشد.
بعد از برجام، ایران برای اولین باربه نشستهای صلح بین المللی سوریه در اکتبر و نوامبر 2015 دعوت شد و برای اولین بار هم توافقهای مهمی برای حل بحران سوریه به دست آمد. همکاری ومشارکت اروپا و ایران میتواند موجب پیشرفتهای بی سابقه در جهت حل دو بحران بزرگ سوریه و یمن در سال 2016 شود.
تنش عربستان و ایران و بحرانهای عراق و یمن زنگ خطر برای ثبات و امنیت خلیج فارس را به صدا درآورده است. راه حل پایدار ایجاد سیستم همکاری جمعی کشورهای حاشیه خلیج فارس شامل ایران، عربستان، عراق، امارات، عمان، کویت، قطر و بحرین است. اروپا با تجربه ایجاد اتحادیه اروپا از تجربه ارزشمندی برخوردار است و می تواند نقشی کلیدی در این مورد ایفا کند.
توافق هسته ای ایران، جامع ترین توافق عدم اشاعه سلاحهای هستهای در تاریخ و محکم ترین تضمین برای عدم دسترسی به بمب هستهای است. تعمیم اصول این توافق میتواند خاورمیانه عاری ازسلاح هستهای را تضمین کند.
اینها و موارد دیگری همچون مبارزه با قاچاق مواد مخدر و جنایات سازمان یافته، از جمله مواردی است که ایران و اروپا دارای منافع مشترک هستند.
من یک ربع قرن با رییس جمهور روحانی و وزیرخارجه ظریف آشنا هستم و در بسیاری از اوقات همکاری داشتهام. اطمینان دارم که روحانی و ظریف از دیدگاه بلند و راهبردی برخوردارند و آمادگی و ظرفیت چنین گامهای بلندی به نفع صلح و ثبات منطقهای و جهانی را دارند. این بستگی به پاریس دارد که آیا در سفر رییس جمهوری ایران، دنبال امضای چند توافق اقتصادی دوجانبه باشد یا فرصت سفر روحانی و وزیرخارجه اش را مغتنم شمرده و فرای بهبود روابط دوجانبه، با توافق روی چنین محورهایی، هم روابط راهبردی و پایدار میان ایران و فرانسه و اروپا را شکل دهد و هم زنگ صلح و ثبات در خاورمیانه را به صدا درآورد.
انتهای پیام/