بنابراین باید اذعان نمود در پيشرفت اسلام، زنان بزرگ و با شخصيتى همچون خديجه، و بانوى اسلام فاطمه زهرا و و دخترش زينب كبرى(سلام الله علیهما) شركت داشته اند، و براى پيشرفت اسلام و اجراى حق و عدالت بزرگترين فداكارى را به خرج داده اند و با ايمانى محكم و تفكرى عالى، مردان خود را با تمام وجود در اين مسير حمايت مى كردند، و على(علیه السلام) نيز براى آنها احترام فوق العاده قائل بود.[2]
این ادعا دارای دلیل و تحلیل منطقی است، زیرا اگر مرکب قلم دانشمندان نبود، خون های شهیدان فراموش می شد، لذا حضرت زینب(سلام الله علیها) در گام نخست زمینه جاودانگی خون شهیدان را به وجود آورد.[3] از این رو برای تبیین مقام و منزلت حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)باید این پرسش ها را مطرح نمود که بر زينب كبرى عليها السلام چه گذشت؟ او كه پس از شهادت امام حسين عليه السلام رهبرى كاروان اسيران را به همراه امام سجاد عليه السلام به عهده داشت، و همه جا از جان او و زنان و كودكان مراقبت مى كرد و گاه خود را سپر بلاى آنها قرار مى داد و در كوفه و شام با افشاگرى هايش ظالمان را رسوا ساخت، بذر انقلاب را در همه جا پاشيد و پيام خونين كربلا را به گوش مردم رساند، خاطرات بودنش با برادر، همراهى او در مسير مدينه به مكه و از مكه تا كربلا، سفارشهاى برادر به او، رنج هاى حسين عليه السلام در شهادت ياران و برادران و فرزندان، بدن هاى قطعه قطعه شهيدان و سرهاى جدا شده عزيزان،[4] همه و همه حاکی از شأن منزلت و مقام والای حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) است که در ادامه به مهمترین شاخصه های آن اشاره می شود.
حضرت زینب(سلام الله علیها)؛ پرستاری نمونه
گفتنی است تقارن میلاد پرخیر و برکت حضرت زینب(سلام الله علیها) با عنوان روز پرستار ما را بر این نکته رهنمون می سازد که نسبت سیرۀ حضرت زینب(سلام الله علیها) با مقولۀ پرستاری غیر قابل انکار است، به عنوان نمونه على بن الحسين عليه السلام مى گويد: «شبى كه پدرم فرداى آن به شهادت رسيد، بيمار بودم و عمه ام زينب از من پرستارى مى كرد.[5]
در روايتى دیگر آمده است: هنگامى كه امام حسين عليه السلام تنها شد به خيمه هاى برادرانش سر كشيد... آنگاه به سوی خيمه هاى زنان روانه شد و به خيمه فرزندش امام زين العابدين عليه السلام رفت.او را ديد كه بر روى پوست خشنى خوابيده و عمه اش زينب عليها السلام از او پرستارى مى كند. چون حضرت على بن الحسين عليه السلام نگاهش به پدر افتاد خواست از جا برخيزد، ولى از شدت بيمارى نتوانست، پس به عمه اش زينب گفت: «كمكم كن تا بنشينم چرا كه پسر پيامبر صلى الله عليه و آله آمده است» زينب عليها السلام وى را به خود تكيه داد و امام حسين عليه السلام از حال فرزندش پرسيد[6].
در فراز دیگر نیز می توان به خطاب امام حسین(علیه السلام) نسبت به خواهرش زینب(سلام الله علیها) مبنی بر نگهداری و مراقبت از كوچكترين فرزند امام حسن مجتبى عليه السلام را مورد تأکید قرار داد که فرمود؛ خواهرم! او را نگهدار»[7]. .. حال با این تفاسیر میتوان نسبت نامگذاری تولد آن حضرت با روز پرستاری را بیش از پیش دریافت که همۀ این موارد حاکی از عمق ایثار و فداکاری واوج مقام پرستاری آن حضرت است.
استقامت و پایداری
مرحوم محمد مهدى نراقى در جامع السعادات صبر را چنين تعريف مى كند: «صبر، استقامت و پايدارى نفس و عدم تشويش در سختي ها و مصيبت ها است، به نحوى كه مقاومت كنى در برابر آن سختيها و بلاها و خارج نكنى نفس خود را از سعه صدر و از آن حالت سرور و آرامشى كه بر آن حاكم بود».[8]،[9]
باید اذعان کرد ایستادگی و پایداری زینب کبری(سلام الله علیها) در مقابل یزید، تحسین برانگیز است، لذا وقتی بانوی سرافراز عاشورا، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) در مقابل یزید می ایستد، میگوید: ای یزید فکر نکن که من مثل یک اسیر مقابل تو ایستاده ام بلکه برای من ننگ است با همچون تویی هم سخن و رودرو شدهام؛ پیام آن این است که در هیچ شرایطی، نباید تن به ذلت داد و این جزو درس های عاشوراست.[10]
مقام پیام رسانی عاشورا
بی تردید عاشورا با مفاهیمی چون آزادگی و مبارزه با ظلم گره خورده است که نه تنها کهنه نمی شوند بلکه روز به روز توسعه بیشتری می یابد، لیکن پیام های عاشورا می توان در خطبه های حضرت زینب(سلام الله علیها) در کوفه و شام مشاهده نمود.[11]
حال در سوی دیگر حضرت زينب عليها السلام كه گويا سخنگوى آن صحنه عجيب(شهادت امام حسین علیه السلام) بود چنين گفت:؛ پدرم فداى آن كسى باد كه (خيمه گاه) سپاهش روز دوشنبه غارت شد.[12] پدرم فداى آن كس باد كه طنابهاى خيمه اش بريده و بر زمين افتاد... پدرم فداى آن كس كه با دل پرغصه جان سپرد، پدرم فداى آن كس كه با لب تشنه شهيد شد، پدرم فداى آن كس كه از محاسنش خون مى چكد».[13]
مقام عفت
از جمله شاخصه های کلیدی در امر مقام شناسی آن حضرت باید به اهتمام ویژه آن حضرت به رعایت حدود عفاف و حجاب اشاره نمود ، لذا آن حضرت در مواجهه با لشگر دشمن فرمود؛ به سپاهت بگو شتاب نكنند. مگذار دست نامحرمان به سوى خانواده پيامبر صلى الله عليه و آله دراز شود. زينب کبری(سلام الله علیها) خود لباس مندرس پوشيده بود به زنان فرمان داد هر چه وسايل و زيورآلات داشتند در گوشه اى جمع كنند، گوشواره ها را از گوشهايشان درآورند، حتى فاطمه دختر امام حسين عليه السلام كه نوعروس بود و دوست داشت گوشواره هايش را كه يادگار پدر مظلومش بود نگه دارد، عمه اش زينب از ترس آنكه مبادا دست نامحرمى به سويش دراز شود، اجازه نداد. زنان و كودكان در گوشه اى جمع شدند، آنگاه زينب فرياد زد: هر كس مى خواهد اسباب و وسايل دختران على عليه السلام و فاطمه عليها السلام را به يغما ببرد بيايد. عده اى از سپاه آمدند و هر چه بود را به غارت بردند.[14]،[15]
مقام سخنوری
گفتنی است مقام سخنوری و خطابه از جمله خصایص برجستۀ حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) است، خطبههای عقیله بنی هاشم پس از واقعه عاشورا با خطبه های بلیغ، رسا و بیدارگرانه به گونه ای عمل نمود که آن را شبیه خطبه های امیرالمومنین علی(علیه السلام) دانستهاند.[16]
حذيم بن شريك اسدى[17] مى گويد: در آن روز به زينب دختر على عليه السلام نگريستم كه خطبه مى خواند و هرگز زنى را سخن ورتر و زبان آورتر از او نديدم. گويا (زبان على عليه السلام در كام اوست و) با زبان اميرمؤمنان على عليه السلام سخن مى گويد. به سوى مردم اشاره كرد كه «ساكت شويد!» ناگاه نفس ها در سينه ها حبس شد و زنگ كاروانها از حركت ايستاد.[18]
مقام تبیین و روشنگری
تردیدی نیست خطبه های حضرت زینب(سلام الله علیها) در شام و کربلا حاوی مطالب و نکات بسیار ارزشمندی برای جامعه است که باید در سطح وسیعی منتشر شود. [19]
زیرا عقب نشينى مصلحتى يزيد و تغيير موضع سياسى بر اثر خطبه هاى افشاگرانه حضرت زينب(سلام الله علیها) در شام و بيدارى مردم به نوبۀ خود حاکی از مقام بی بدیل آن حضرت در مقولۀ روشنگری است![20]
به عنوان نمونه یکی از مصادیق مهم روشنگری آن حضرت در برابر حکومت خودکامه یزید محقق گردید؛ در خطبه اى كه بانوى شجاع اسلام زينب كبرى عليها السلام در شام در برابر حكومت خودكامه جبار، ايراد كرد، فرمود؛[21]«تو امروز شادى مى كنى و چنين مى پندارى كه چون فراخناى جهان را بر ما تنگ كرده اى... اشتباه ميكنى، اين فرصت و آزادى را خداوند بخاطر اين به تو داده تا پشتت از بار گناه، سنگين گردد و عذاب دردناك در انتظار تو است ...»[22]
مقام شجاعت
در حالات این بانوی شجاع می خوانیم زينب كبرى عليها السلام در كنار پيكر خونين برادر زانو زد و پيكر خونين را با دو دست خود از زمين بلند كرد و گفت: «خداوندا اين قربانى را از ما، (خاندان پيامبرت) قبول فرما!».[23]
هم چنین در وصف مقام شجاعت حضرت زینب(سلام الله علیها) باید به خطبه های آن حضرت اشاره کرد که در كوفه و شام بیان گردید كه پشت دشمنان را به لرزه درآورد و پايه هاى كاخ آنها را متزلزل ساخت.[24]
از شجاعت حضرت زينب عليها السلام در تاریخ کربلا این است که در مواجهه با ابن زیاد و هنگامى كه مى خواست او را سرزنش كند با تعبير «يابن مرجانة» او را مخاطب ساخت.[25]
لذا در خطبه آتشين شير زن ميدان كربلا در كوفه، با صراحت آمده است: «گريه مى كنيد و ناله سر مى دهيد، بخدا بسيار بگرييد و كمتر بخنديد، لكه ننگى بر دامان شما نشست كه با هيچ آبى پاك نمى شود. شما چگونه اجازه داديد سلاله پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و پناهگاه شما در مشكلات كشته شود و چراغ فروزان جامعه شما را خاموش كنند؟!»[26]
آن حضرت در پاسخ ابن زياد، آن مرد سفاك بىرحم و خطرناك، با يك دنيا شجاعت فرمود:«ما رأيت إلا جميلا؛ جز خوبى (و شجاعت و عظمت) در كربلا نديدم». [27]
هم چنین در خطبه معروف حضرت زينب شير زن كربلا(سلام الله علیها) كه در شام در مقابل يزيد ايراد فرمود نيز می توان به مقام شجاعت بی نظیر آن حضرت اذعان نمود، که فرمودند؛ «اگر حوادث سخت روزگار، مرا در شرايطى قرار داد كه مجبور شوم با تو صحبت كنم، من تو را موجودى كوچك و بى مقدار مى دانم و در خور هر گونه توبيخ و سرزنش .... آنچه در توان دارى انجام ده؛ ولى هرگز نمىتوانى نور ما را خاموش كنى و آثار ما را محو نمايى!».[28]
سخن آخر
در خاتمه با تبریک میلاد با سعادت پیام آور عاشورا حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)،[29] باید به یکی از مهمترین فرازها و پیشگویی های مهم واقعۀ کربلا در کلام حضرت زینب(سلام الله علیها) اشاره نمود که فرمودند؛ خداوند از جماعتى از اين امت كه گردن كشان زمين آنها را نمى شناسند ولى فرشتگان آسمان آنان را مى شناسند، عهد گرفته است كه اين پيكرهاى پاره پاره و پراكنده را جمع كنند و به خاك بسپارند، در آينده در اين سرزمين بر مرقد پدرت حسين عليه السلام پرچمى به اهتزاز در مى آيد كه هيچگاه كهنه نشود و در گذر زمان گزندى به آن نرسد و سردمداران كفر هرچه در محو آن تلاش كنند، روز به روز بر عظمت آن افزوده شود.[30]
لذا زينب دختر شجاع اميرمؤمنان عليه السلام با اين پيشگويى عجيب و شگفت آورش، فرزند برادر خود را تسلى بخشيد و آينده كربلا و عاشورا را آنگونه كه ما امروز بعد از حدود 14 قرن مشاهده می کنیم دقيقا ترسيم نمود، آرى قلب نازنين زينب عليها السلام مى دانست كه اين آغاز كار است هر چند تاريك دلان بنى اميه و منافقان آن را پايان كار مى پنداشتند.[31]
پی نوشت ها:
[1]بیانات آیت الله مکارم شیرازی در حاشیه مراسم روز پرستار ، شبستان حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س)؛ ٣١ /1/ ١٣٨٩.
[2] ترجمه گويا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه، متن و ترجمه(ج1)، ص: 390.
[3] بیانات آیتالله مکارمشیرازی،در دیدار باجمعی از طلاب و خواهران آمر به معروف، 1394/11/01.
[4] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص639.
[5] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص401.
[6] عاشورا ريشه ها، انگيز ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص502.
[7] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص528.
[8] جامع السعادات، جلد 3، صفحه 280، چاپ مؤسسه اعلمى.
[9] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج1 ؛ ص362.
[10] بیانات آیتالله مکارم شیرازی ، حرم کریمه اهل بیت؛1393/08/13.
[11] همان.
[12]. با توجه به اينكه قول مشهور درباره حادثه عاشورا آن است كه در روز جمعه بوده است، تصريححضرت زينب عليها السلام به روز دوشنبه، شايد اشاره به حادثه سقيفه باشد كه در روز دوشنبه اتفاق افتاده است و مقصود آن است كه حادثه كربلا محصول تصميم نسنجيدهاى است كه پنجاه سال پيش در سقيفه گرفته شد.
[13] بحارالانوار، ج 45، ص 58؛ اعيان الشيعة، ج 7، ص 138 و ملهوف( لهوف)، ص 181.
[14] رجوع شود به: انساب الاشراف، ج 3، ص 204.
[15] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 538.
[16] بیانات آیتالله مکارم شیرازی در دیدار جمعی از زوجهای جوان دانشگاه آزاد اسلامی کازرون ،1398/01/31.
[17] در ملهوف( لهوف) نام او« بشير بن خزيم اسدى» ذكر شده است.
[18] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص561.
[19] بیانات آیت الله مکارم شیرازی ؛ در دیدار اعضای ستاد ثبت ملی خطبه حضرت زهرا(س)؛ 1389/03/10.
[20] ابن كثير عالم متعصب اهل سنت- كه شيوه او غالبا توجيه خلافكارىهاى معاويه و يزيد است- در اين ارتباط مىنويسد:« وقد لعن[ يزيد] إبن زياد على فعله ذلك، وشتمه فيما يظهر ويبدو، ولكن لم يعزله على ذلك، ولا عاقبه، ولا أرسل يعيب عليه ذلك؛ يزيد، ابن زياد را به سبب چنين جنايتى لعن كرد و به طور آشكارا وى را شماتت نمود، ولى نه او را از مقامش بركنار كرد و نه وى را مجازات نمود و نه حتى نامه و يا فرستادهاى را براى سرزنش وى فرستاد!»( البداية والنهاية، ج 8، ص 204).
[21] يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ ؛ ص620.
[22] تفسير نمونه ؛ ج3 ؛ ص184.
[23] مقتل الحسين مقرم، ص 307.
[24] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج13، ص: 785.
[25] بیانات آیت الله مکارم شیرازی، 25/9/138.
[26] رجوع كنيد به: بحارالانوار، ج 45، ص 109 و 165.
[27] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص25.
[28] رجوع كنيد به: همان مدرك، ص 133- 135.
[29] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار با اصحاب بسیج صدا وسیمای مرکز فارس،1392/12/15.
[30] كامل الزيارات، ص 274- 275؛ بحارالانوار، ج 28، ص 57 و ج 45، ص 179؛ نفس المهموم، ص 210 و مقتل الحسين مقرم، ص 308.
[31] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص550.
انتهای پیام/