به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بخش قابل توجهی از ادبیات هر ملتی را ادبیات عامیانه تشکیل میدهد. ادبیات عامیانه از گستردگی زیادی برخوردار است. ترانهها، لالاییها، امثال و حکم، کنایات عامیانه، چیستانها، اشعار عامیانه و نمونههایی از این دست از جلوههای ادب و فرهنگ عامیانه به شمار میروند.
در کتابهای امثال فارسی مرز مشخصی بین امثال و مثل نماها مانند حکم، کنایات، زبانزدها، تکیهکلامها و اندرزها در نظر گرفته نشده و همه آنها را تحت عنوان امثال و حکم جمعآوری کردهاند.
با این وصف در باشگاه ضربالمثل امروز به نقل حکایت کوتاهی از ضربالمثل «فلانی اشک تمساح میریزد» میپردازیم.
*******************************
به شکلی نمادین گریه دروغین و از روی ریا را به اشک تمساح تعبیر کردهاند.
گریهای که معمولا نه از روی صداقت و دلسوزی که از روی رسیدن به یک مقصود و هدف خاص است.
پیش از این معتقد بودند که تمساح خوراک خود را از راه چشم به دست میآورد. به این شکل که در هنگام گرسنگی به ساحل میرود و در حالی خود را به خواب میزند که به مرور زمان از چشم او اشکی مسموم خارج میشود.
حیوانات و حشراتی که به طمع تغذیه به سراغ تمساح میروند (از آنجا که گمان میکنند او مرده) در اثر آن ماده مسموم بیحال و سست میشوند و دیگر پای گریز از مهلکه را ندارند و این میشود که تمساح خوراک مورد نیاز خود را به دست میآورد.