شاکه و خان منصور،غلامرضا خان ارکوازی و میرنوروز سه شاعر بزرگ و به نام استان ایلام هستند.


به گزارش گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از ایلام؛ اشعار این سه شاعر بزرگ هنوز هم ورد زبان مردم این دیار است.

 
شاکه و خان منصور

شاکه و خان منصور نامشان با هم آمیخته و ملازم هم بوده که گویا یکی به منزله اسم و دیگری شهرت آن است. در مورد اصل و نسب این دو مرد شاعر روایات گوناگونی وجود دارد که نتیجه آنها این است که شاکه اهل صالح آباد مهران و پیشه اش بزاز و دوره گرد و یک فروشنده بوده است. خانمنصور اهل و ساکن ایوان غرب(1105 هجری قمری) و از ضابطان،حاکمان و خوانین ایوان بوده است(کلهر-ماهیدشت-تیلاور-ایوان).
روایت می کنند که شاکه مردی کچل، ضعیف اما بذله گو و شوخ طبع و خان منصور مردی خوش سیما، شکیل، تنومند و نیرومند، اهل سیاحت و شکار و گویا باسواد بوده است. هر دو نفر طبع شعر و ذوق و شوری خاص داشته اند و علت اصلی آشنایی و بعد دوستی و انیس و مونس یکدیگر شدن را همان طبع روان و ذوق  شعری مشترک دانسته اند.

میر نوروز

پیش کسوت شاعران ایلامی میر نوروز است که او را میر نوروز دهلرانی هم گویند و در مناطقی از ایلام همچون دهلران و دره شهر درباره شعر، شهرت، مکتب، زندگی و محل سکونت او روایات گوناگون و اختلاف نظر های چشمگیری وجود دارد.

میر نوروز از طایفه میرهای دره شهر و از اعقاب میر شاهوردی خان فرمانروای مقتدر لرستان در دوران سلطنت شاه عباس کبیر است.چانچه می دانیم شاهوردی خان با همه افراد خاندانش در سال 1006 هجری قمری به فرمان آن پادشاه کشته شدند ولی توانست کمی قبل از ورود پادشاه صفوی به خرم آباد یکی از زنان خود را که دختر والی هویزه بود توسط برادرانش به خانه پدر فرستند.
 
این زن در خانه پدر دو قلو پسر زایید که نام یکی را احمد و دیگری را نیدل نهاد و میر نوروز از نوادگان احمد است بنابر قرائن میر نوروز در عهد سلطنت شاه طهماسب دوم مقارن با هجوم افاغنه  و ظهور نادر شاه افشار می زیسته است.
 
 
غلامرضا ارکوازی
 

غلامرضا ارکوازی فرزند حسن بگ، زادگاهش سرچفته جزء منطقه ای به نام «بان ویزه» است که هنوز روستایی به این نام در منطقه چوار از توابع شهرستان ایلام وجود دارد.
ایل و تبار غلامرضا،ارکوازی(بخش چوار) ایلام است. از تاریخ تولد و مرگ او اطلاع دقیق و منبع موثقی در دست نیست.

فقط معلوم است که در دوره فتحعلی شاه قاجار بوده است حسن خان والی با سال 1219 هجری قمری طی حکمی او را به ریاست یا کدخدایی طایفه ارکوازی منصوب کرده است حال اگر سن تقریبی او در آن سال حدود 30 سال تخمین زده شود سال تولد او 1189 هجری قمری است.
 
پدر غلامرضا خان ملا و اهل خط و کتاب بوده است و در تربیت فرزندش غلامرضا از هیچ کوششی دریق نکرده است.غلامرضا علاوه بر آموزش و تحصیل علوم زمان خود فنونی همچون سوارکاری،تیراندازی،شکار و جنگلداری را آموخته است. غلامرضا ارکوازی را به لحاظ موقعیت و شکوه و جلال و تمکن  مالی اش غلامرضا خان هم می گفته اند.
 
 او با دختری عموی خود ازدواج کرده و دو پسر به نام محمد رضا و احمد خان داشته است همانطور که در مقدمه شعر باوه یال آمده احمد خان در جوانی بر فراز کوه باوه یال بر اثر مارگزیدگی فوت کرده است.

از غلامرضا خان دیوانی جمع آوری شده که شامل مناجات نامه که که به 24 بند معروف است  در ثنای ائمه اطهار و پیامبر گرامی اسلام سروده شده است البته شعر باوه یال این شعار که برای  مرگ فرزندش  احمدخان سروده از محبوبیت خاصی برخوردار است.

غلامرضا خان در غربت فوت می کند و بر اساس سنت گویا وصیت می کند که جنازه اش را به عتبات عالیات عراق(نجف) منقل می کنند.


انتهای پیام/

برچسب ها: ایلام ، معرفی ، شاعران ، دیار ، عروس ، زاگرس
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.