به گزارش خبرنگار
حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یکی از مسائلی که به اشتباه از تفاسیر قرآن کریم مفهومی را برداشت کردهایم، مسئله سجده بر آدم است که در سورههای مختلف قرآن مانند سورههای اعراف، حجر، کهف و طه آمده و برداشت ما از این آیات آنست که ملائکه بنابر امر خدای متعال به آدم سجده کردند ولی ابلیس چنین کاری انجام نداد و از درگاه الهی اخراج شد.
مفهوم سجده بر آدم با مفهوماتی که از دیگر آیات قرآن کریم به دست میآید همخوانی ندارد، چرا که خداوند در آیات قرآن سجده بر غیر خود را شرک میداند، که مانند آنرا در سوره جن آیه 18 میتوان مشاهده کرد، لذا در اینجا این سؤال مطرح میشود، چرا خداوندی که امر میکند به غیر او سجده نکنیم و این مسئله برای انس و جن عمومتی دارد، حرف خود را در آیههایی که بیان کردیم نقض میکند؟
برای پاسخ به این سؤال به یکی از تفسیرهای مفسر قرآن کریم، مرحوم آیتالله محمد صادقی تهرانی مراجعه می کنیم که آیه 11 سوره اعراف را اینگونه تفسیر میکند: «و به راستی ما شما را در زمین همواره تمکین دادیم و برای شما در آن وسایلی برای معیشت نهادیم اما چه کم سپاسگذاری میکنید و بیچون شما را به درستی آفریدیم، سپس به صورتگری شما پرداختیم و پس از آن به فرشتگان گفتیم برای شکرانه تعلیم آدم برای من سجده کنید، پس همه به خدا سجده کردند، جز ابلیس که از این کار ممانعت کرد.»
مرحوم آیتالله صادقی تهرانی در ادامه بیان میکنند: سجدهای که خداوند میفرمایند، منظور شخص آدم نیست زیرا برحسب فطرت، عقل، کتاب و سنت سجده برای غیر خدا حرام است، لذا در آیه «ولقد خلقناکم ثم صورناکم ثم قلنا للملائکه اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابلیس لم یکن من الساجدین» اسجدوا فعل لازم است، روی این اصل برای شامل شدن سجده نسبت مسجود، حرف تعدید لازم و چون مورد سجده فقط خداست، در اینجا لل... محذوف است که لامش برای تعدیه بوده و لیکن لام در «لآدم» برای تعدید نیست، بلکه به منظور تکریم آدم است که در جمع معنای این جمله مبارکه چنین میشود:« برای گرامی داشتن آدم که معلم شما میباشد به شکرانهاش برای خدا سجده کنید.»
این مرجع تقلید تصریح میکنند: پس منظور در آیات قرآن اینست که خداوند به خاطر این خلقت به ملائکه امر میکند که مرا سجده و شکر کنید نه آنکه به مخلوق تعظیم کنید.
منابع:
سوره اعراف / آیهی 11
سوره حجر / آیهی 30
سوره کهف / آیهی 50
سوره اسراء / آیهی 61
سوره طه / آیهی 116
تفسیر ترجمان فرقان، نوشتهی آیتالله محمدصادقی تهرانی
انتهای پیام/
خودمم این جواب تو ذهنم بود
ولی حال تحقیق نداشتم
و چون به فرشتگان فرموديم: «به خاطر (شكرانه تعليم گرفتن از) آدم (براى خدا) سجده كنيد»، پس (همه) به سجده در افتادند، مگر ابليس كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران بود. 34
آيه 34 ـ اصولاً «ل» در "اسجدو لادم" داراى يكى از چهار معناست:
1ـ سجده بر آدم كه با «ل» نمى سازد چه اينكه درستش «على آدم» است. توبه ابلیس ملعون و تغییر در قرآن!؟
2ـ سجده به سوى آدم كه همچون قبله باشد، و درستش «الى آدم» است. توبه ابلیس ملعون و تغییر در قرآن!؟
3ـ سجده براى خدا بدون در نظر گرفتن آدم.توبه ابلیس ملعون و تغییر در قرآن!؟
4ـ سجده براى خدا به منظور احترام و بزرگداشت حضرت آدم،توبه ابلیس ملعون و تغییر در قرآن!؟
اينجا هرگز توجيهى براى سجده بر آدم و به سوى آدم وجود ندارد، زيرا عبارت درستش «على آدم» يا «الى آدم» است،
و در احتمال سوم هم عبارت درست و مناسبش «للّه » است، توبه ابلیس ملعون و تغییر در قرآن!؟
روى اين اصل تنها معناى چهارم درست است، كه اين سجده تنها سجده شكر گزارى بوده كه «لآدم» يعنى به شكرانه خلقت اين معلم براى خدا سجده كنيد، چنانكه در "خروا له سجدا" (12:100) درباره سجده يعقوب و همسرش براى يوسف نيز همين معنا مورد نظر است،
و اين سجده نيز سجده شكر است، زيرا اگر براى بزرگداشت يوسف بود،
يعقوب خود برتر از يوسف بوده است، وانگهى آيات بسيارى سجده عبوديت و يا صرف احترام را براى غير خد حرام دانسته،
و آن را برابرى خدا با غير خدا دانسته است. توبه ابلیس ملعون و تغییر در قرآن!؟
والله اعلم
و اما اینکه بعضى چه بسا گمان کردهاند: که سجده عبادت ذاتى است، و بجز عبادت هیچ عنوانى دیگر بر آن منطبق نیست، صحیح نیست، و نباید بدان اعتناء کرد، براى اینکه چیزى که ذاتى شد، دیگر تخلف و اختلاف نمىپذیرد، و سجده اینطور نیست، زیرا ممکن است کسى همین عمل را بداعى دیگرى غیر داعى تعظیم و عبادت بیاورد، مثلا بخواهد طرف را مسخره و استهزاء کند، و معلوم است که در اینصورت با اینکه همه آن خصوصیاتى را که سجده عبادتى دارد واجد است، مع ذلک عبادت نیست، بله، این معنا قابل انکار نیست، که معناى عبادت در سجده از هر عمل دیگرى واضحتر و روشنتر بچشم مىخورد.
خوب، وقتى معلوم شد که سجده عبادت ذاتى نیست، بلکه قصد عبادت لازم دارد، پس اگر در سجدهاى مانعى تصور شود، ناگزیر از جهت نهى شرعى، و یا عقلى خواهد بود، و آنچه در شرع و یا عقل ممنوع است، این است که انسان با سجده خود براى غیر خدا، بخواهد براى آن غیر اثبات ربوبیت کند، و اما اگر منظورش از سجده صرف تحیت و یا احترام او باشد، بدون اینکه ربوبیت براى او قائل باشد، بلکه صرفا منظورش انجام یک نحو تعارف و تحیت باشد و بس، در اینصورت نه دلیل شرعى بر حرمت چنین سجدهاى هست، و نه عقلى.
چیزى که هست ذوق دینى، که مردم متدین آن را از انس ذهن بظواهر دین کسب کردهاند، اقتضاء مىکند که بطور کلى این عمل را بخدا اختصاص دهند، و براى غیر خدا هر چند از باب تعارف و تحیت باشد، بخاک نیفتند، این ذوق قابل انکار نیست، و لکن چنین هم نیست که هر عملى را که بمنظور اظهار اخلاص در باره خدا مىآوریم، آوردن آن عمل در باره غیر خدا ممنوع باشد، و نتوانیم با آن عمل، نسبت به بندگان صالح خدا، و یا قبور اولیاء او، و یا آثار آنان اظهار محبت میکنیم، چون چنین معنى از راه دلیل عقلى و یا نقلى نرسیده، و ما انشاءله بزودى در محل مناسب باز پیرامون این مطلب بحث خواهیم کرد.
ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 185.
فوق العاده بود
آیا انسان در بهشت خلق شده و سپس از بهشت اخراج و به زمین آمده است ؟
چطور شیطان رانده شده از بهشت رفته بهشت انسان رو گمراه کرده .
انسانی که جسم زمینی داشته چطور از آسمان به زمین آمده چطور در جو زمین نابود نشده .
خودمم این جواب تو ذهنم بود
ولی حال تحقیق نداشتم
والله اعلم
از این مطالب خواهشا بیشتر بذارید
سجده به قصد پرستش برای غیر خدا حرام و شرکه و نه هر سجده ای