* «اعتدال و ميانهروي»
در زندگى انسان، راههاى گوناگونى وجود دارد: راهى که خود، براساس خواستهها و نیازهاى فردى، تشخیص مىدهد؛ راهى که جامعه و مردم به آن راه مىروند؛ راهى که پدران و نیاکان، زندگى خود را براساس آن گذراندهاند؛ راهى که طاغوتها و حاکمانِ ستمگر براى مردم تعیین مىکنند؛ راه کامیابى و لذتجویى از مظاهر دنیا یا راه عُزلت و گوشهگیرى و دستکشیدن از فعالیتهاى اجتماعى.آیا انسان در میان اینهمه راه و روش، براى پیداکردن راه راست و درست، به راهنما نیاز ندارد؟ خداوند، پیامبران و کتابهاى آسمانى را براى راهنمایى ما فرستاده و هدایت ما در صورتى است که پیرو راستینِ پیامبر(ص )و اهلبیت: او و قرآن کریم باشیم. بههمیندلیل، در هر نماز از خدا مىخواهیم که ما را به راهِ روشن و مطمئن خود راهنمایى فرماید؛ راهى که در آن انحراف و انحطاط نیست و انسان را به او میرساند.
* راه مستقیم، راه وسط و میانه است: اعتدال و میانهروى در همۀ امور و دورى از هرگونه افراط و تفریط. کافران، رهبرانِ الهى را همچون مردم عادى یا حتى پایینتر از مردم عادی و مجنون معرفى مىکردند. بعضى مؤمنان نیز پیامبرانى همچون حضرت عیسى را در حدّ خدایى بالا بردند؛ اما برخلاف اینان، قرآن ما را به رعایت اعتدال و میانهروى در امور عبادى و اقتصادى و اجتماعى سفارش مىفرماید. در اینجا نمونههایى از این سفارشها را یادآور مىشویم:
* در آیۀ ۳۱ سورۀ اعراف مىفرماید:
«وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا»؛ بخورید و بیاشامید، ولى اسراف و زیادهروى نکنید.
* در آیۀ ۱۱۰ سورۀ اِسراء مىفرماید:
«وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا»؛ نمازت را نه بسیار بلند بخوان و نه بسیار آهسته، بلکه میانه را انتخاب کن.
* در آیۀ ۶۷ سورۀ فرقان نیز مىخوانیم:
«وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا»؛ مؤمنان، بههنگام انفاق، نه اسراف مىکنند و نه بُخل مىورزند، بلکه میانهرو هستند.
* قرآن دربارۀ رفتار با پدر و مادر سفارشهای بسیار کرده است و مىفرماید: «وَ بِالْوالِدَيْنِ اِحْسانا»؛ به پدر و مادر نیکى کنید. امّا در مقابل نیز مىفرماید: «فَلا تُطِعْهُما»؛ اگر آنها تو را بهسوى باطل دعوت کردند، از آنان اطاعت مکن.
* قرآن در برابر کسانى که فقط بهدنبال عبادت و گوشهگیرى از جامعه هستند یا فقط خدمت به مردم را عبادت مىشمرند، نماز و زکات را در کنار یکدیگر مطرح کرده است و مىفرماید: «اَقيمُوا الصَّلوة وَ اتُوا الزَّكوة» که اولی ارتباط با خالق است و دومى ارتباط با مردم.
* از اين آيه مىآموزيم:
❄ راه سعادت، صراط مستقيم است؛ زيرا برخلاف راههاى بشرى كه هر روز تغيير مىكند، ثابت و پايدار است؛ كوتاهترين فاصله ميان دو نقطه است؛ هيچگونه انحراف و انحنايى ندارد؛ در كوتاهترين زمان، انسان را از مسيرى مطمئن به مقصد مىرساند.
❄ هم در انتخاب راه، و هم براى ماندن در راه مستقيم، بايد از خدا كمك بخواهيم؛ زيرا همواره در معرض اشتباه و گمراهى هستيم. گمان نكنيم که اگر تابهحال در جادۀ زندگى، دچار سقوط يا انحراف نشدهايم، بقیۀ مسير را نيز سالم طى خواهيم كرد. چه بسيار كساني كه عمرى را با ايمان گذراندند؛ امّا وقتى به پول يا مقام رسيدند، خدا را فراموش كردند.
ازآنجاكه شناخت راه مستقيم، كار دشواری است، آيۀ بعد، کسانی را معرفی میکند که این راه را رفتهاند و بهترین سرمشق برای ما هستند. همچنین كسانى را مىشناساند كه از اين راه منحرف شدهاند.
* پيامهای آیه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ »
* همهى هستى، در مسيرى كه خداوند اراده كرده در حركتند. خدايا! ما را نيز در راهى كه خود دوست دارى قرار بده.
* درخواست هدايت به راه مستقيم، مهم ترين خواسته ى يكتاپرستان است. «ايّاك نعبد... اهدنا الصراط المستقيم»
* براى دست يابى به راه مستقيم، بايد دعا نمود. «اهدنا الصراط المستقيم»
*ابتدا ستايش، آنگاه استمداد و دعا. «الحمدللَّه... اهدنا»
* بهترين نمونه استعانت از خدا، درخواست راه مستقيم است. «ايّاك نستعين، اهدنا الصّراط المستقيم».