به گزارش خبرنگار
حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ عبدالله روا مجری برنامههای مختلف تلویزیون متولد سال 64 است. وی جزو مجریان جوان سیما است که تجربه حضور در برنامههای متعددی را داشته است.از جمله این برنامهها «خیابان ایران»، «شبهای فوتبالی»، «فرش سفید»، و ویژه برنامه «نشان مهربانی» است. گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به مناسبت فرا رسیدن سال نو گفتگوی نوروزی را با او داشته است که در ادامه آن را میخوانید:
تفاوت برنامههای نوروزی با دیگر برنامههای ایام سال چیست؟
تهیه برنامههای نوروزی دو شکل هستند. یکی برنامههایی که به این مناسبت ضبط میشوند و برنامههایی که به صورت زنده پخش میشوند البته هر کدام از این برنامهها دارای شرایط مخصوص به خود هستند.
روزهای پایانی سال چه تفاوتی با دیگر ایام سال دارد؟
به هر حال برای من و همکارانم نیز حال و هوای عید در روزهای پایان سال تداعی میشود اما شرایط برای صنف ما خاصتر از بقیه نیست. چرا که ماه اسفند برای ما نیز ماه شلوغی است و ما هم درگیر برنامهسازی به مناسبت نوروز میشویم.
ماه اسفند یادآور چه موضوعاتی برای شما است؟
چیزی که از اسفند همیشه به یاد دارم کار کردن برای رسانه و برنامههای ویژه عید است. شادی، استرس، امید و سختی حسهایی است که در آستانه نوروز به سراغم میآیند.
اهل مسافرتهای نوروزی هستید؟
من همیشه با عید مشکل داشتم (با خنده). خانواده من اهل مسافرت رفتن بودند، اما من نه.
همراهی نکردن خانواده دلیل خاصی داشت؟
آدمی در هر سن و سالی حس و حال خاصی دارد مایل بودم مستقل باشم برای همین همراه خانواده به سفر نمیرفتم.
بنابراین تعطیلات را در خانه سپری میکردید؟
بله. در خانه میماندم و گرسنگی را تحمل میکردم. البته تعطیلات 14 روزه نوروز را با بیسکویت ساقه طلایی سپری میکردم. یک روز بیسکویت با ماست، یک روز با آب. اما روزهای اول همراه شیر تا جایی که شیر تمام میشد و یا فاسد.
پس در آن سالها تهران نبودید؟
بله. در دوران نوجوانی در چهار محال و بختیاری زندگی میکردم.
بهترین عیدی را از چه کسی میگرفتید؟
خدا رحمت کند عمویم را. او بیشترین عیدی را به من میداد.
از بین سینهای سفره هفتسین به کدامیک علاقمند بودید؟
سیب، سیب، سیب. حتی اگر اسمی دیگر داشت هم دوستش داشتم.
اغلب در لحظات تحویل سال کجا هستید؟
بیشتر سالها را همراه خانواده نبودم. اغلب زمان تحویل سال را در قطار، اتوبوس و هواپیما بودهام.
سال گذشته چطور؟
پارسال تصمیم گرفتیم که چند ساعتی را با رفقا باشیم یعنی 5- 4 ساعت قبل از تحویل سال را بیدار بمانیم.
برای نوروز امسال چه برنامهای دارید؟
هر وقت برنامهریزی میکنم جواب عکس میگیرم بنابراین برای امسال هیچ برنامهریزی نمیکنم.
سال 94 چگونه بود؟
سال بسیار پرکاری بود راستش را بخواهید به طور کامل راضی نیستم زیرا فکر می کنم اشکالاتی در کار داشتهام.
چطور؟
خیلی اوقات پیشنهادی که مد نظر است مطرح نمیشود. همین طور بعضی وقتها مجبور میشوی در لحظه تصمیم بگیری، به همین دلیل متوجه میشوی که اشتباه کردهای.
یک آرزوی کاری برای سال 95
امیدوارم امسال، سال شسته رفتهتری باشد. به طور کل آرزو میکنم سالی بهتر را شاهد باشم.
اهل عیدی دادن هم هستید؟
بله. فقط یک انتقادی دارم به بچههای کوچک. زمان ما آن قدر صبر میکردیم تا عیدی بگیریم. اما بعضی بچهها این طور نیستن. بچه باید قانع باشد. بزرگترها حواسشان هست.
یک خاطره به یاد ماندنی از نوروز برایمان بگویید؟
کلاس دوم یا سوم راهنمایی بودم. برای نوروز تعطیلات نوروز به مشهد سفر کرده بودیم. من یک جفت کتانی خریدم. اما آن را نپوشیدم. چون میگفتم کهنه میشود. هنوز هم آنها را دارم. روزی که خواستم کتانی را به پا کنم شماره یکی از لنگهها 39 و لنگه دیگر 43 بود. این اتفاق یکی از بدترین شکستهای زندگی من بود.
یعنی کتانیها بلااستفاده باقی ماند؟
نه. پابرهنه بازی میکردم. در ماه شهریور بود یکی از کتانیها را پوشیدم. در حالی که پای دیگر برهنه بود و فوتبال بازی میکردم.
صحبت پایانی و یک دعا برای سال 95
سال نو را به همه هموطنانم تبریک میگویم. امیدوارم تا فرا رسیدن عید بعدی با هم مهربان باشیم. این سالها خیلی زود میگذرند. انگار همین چند روز پیش بود که درباره نوروز صحبت میکردیم در نتیجه یکدیگر را اذیت نکنیم.
گفتگو از لیلا سلمانی
انتهای پیام/