زهرا عطری دختر شهید عطری مدافع حرم در اجلاسیه هشت هزار قهرمان نخستین کنگره ملی هشت هزار شهید گیلان در میدان شهدای ذهاب این شهر با قرائت دلنوشتهای به پدرش، اظهار کرد: اینجا هر روز سر کلاس و درس و مدرسه حضور مییابم و هر روز وقتی زنگ آخر مدرسه نواخته میشود، میدانم که پدر نیست تا پشت در مدرسه منتظرم باشد.
وی خطاب به پدر شهیدش گفت: روزهای بسیاری از اردیبهشت که در آن شهید شدی، میگذرد و من از این همه حساب و کتاب روزها خسته شدهام.
فرزند شهید مدافع حرم افزود: وقتی پیکر پدرم از فراسوی مرزها آمد، دیدم که جای هر دو پای او خالی است و به یاد کتاب «پایی که جا ماند» افتادم که با پدرم خوانده بودم.
وی ادامه داد: پدر به من عشق به وطن را آموخت و بیقراری خود را از به خاک و خون کشیده شدن انسانهای بیگناه نشانم داد، پدر، مهربانیهایت را هرگز فراموش نخواهم کرد و میدانم به خاطر برادر کوچکم «محمد مهدی» باید صبر کنم.
زهرا عطری در ادامه نامه خود به پدر، اظهار کرد: من معنای اختلاس، رانت، رشوه و تهاجم فرهنگی را هنوز نمیدانم، اما مادرم هر گاه این کلمات را میشنود به خشم میآید، پدر راهت را ادامه میدهم و از آرمانهایت دفاع میکنم.