به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ پایگاه اینترنتی کانسرتیوم نیوز در گزارشی به قلم "گرت پورتر" نوشت: در پی حصول توافق هستهای با ایران، "باراک اوباما،" رئیس جمهور آمریکا، درهای برقراری ارتباط دیپلماتیک با این کشور را باز کرد؛ اما فشارهای بیامان سیاسی در واشینگتن از عمیق شدن این ارتباط جلوگیری میکند.
اعضای پیشین کابینه اوباما معتقدند امضای توافق هستهای ایران یک گسست آشکار میان سیاست خارجی کنونی و قبلی این کشور بوجود آورده است. این مقامات سیاسی میگویند امضای توافق هستهای با ایران به معنی آغاز یک دوره جدید در روابط تهران- واشینگتن نیست. "جان لیمبرت،" دیپلمات کهنه کار آمریکایی که به زبان فارسی هم مسلط است، در میان دیپلماتهای لانه جاسوسی بود که سال 1979 در تهران به اشغال دانشجویان درآمد. او پس از بازگشت به آمریکا در آکادمی نیروی دریایی این کشور به عنوان استاد مطالعات خاورمیانه مشغول به کار شد. او در دوره اول ریاست جمهوری اوباما معاون دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در سیاستهای ایران بود.
لیمبرت در این باره نوشت: هرچند مقامات رسمی هرگز به این موضوع اذعان نکردند؛ تغییرات عمدهای در روابط بوجود آمد و حالا شاهد فعل و انفعالاتی هستیم که چند سال پیش حتی تصورش هم برایمان دشوار بود.
وی در ادامه افزود: آمریکا در 34 سال گذشته به ندرت با مقامی سیاسی از ایران وارد مذاکره شد و گاهی یک حادثه کوچک میان دو کشور به یک بحران عمیق منتهی شد. حالا "جان کری" و "محمدجواد ظریف،" وزرای خارجه آمریکا و ایران، بطور مداوم بایکدیگر در تعامل هستند و گاه و بیگاه یکدیگر را ملاقات و درباره موضوع برجام تبادل نظر میکنند. دولت اوباما این مذاکرات و دیدارها را مثبت و سازنده توصیف میکند؛ اما حقیقت این است که تاثیری بر روابط دو کشور نخواهد داشت.
لیمبرت در ادامه افزود: دولت هر دو کشور بارها تاکید کرده است که امضای توافق هستهای تاکنون موضوعی را میان آنها تغییر نداده است و تهران- واشینگتن هنوز دشمن هم هستند. استنباط اصلی آمریکا در سه دهه گذشته این بود که میتواند ایران را مجبور به پذیرفتن نقش راهبردی واشینگتن در منطقه غرب آسیا کند، آمریکا تصور میکرد قادر به تغییر سیاستهای منطقهای در خاورمیانه است و میتواند دولتها ازجمله دولت ایران را به تغییر سیاستها در راستای منافع واشینگتن مجبور سازد.
دولت "ریگان،" رئیس جمهور اسبق آمریکا، امیدوار بود با راه اندازی تهاجم نظامی عراق علیه ایران، این کشور را از پیگیری برنامه صلحآمیز هستهای بازدارد. دولت "بیل کلینتون" علاوه بر اعمال تحریمهای گسترده اقتصادی علیه ایران و منزوی کردن این کشور در اقتصاد جهانی، از اقدامات اسرائیل در راستای ممانعت از دستیابی ایران به سامانههای موشکی نیز حمایت کرد. "جرج دبلیو بوش" پسر با به راه اندازی جنگ در عراق امیدوار بود به داخل ایران نیز نفوذ کند و زمانیکه "اولمرت،" رئیس پیشین رژیم صهیونیستی، در سال 2006 نتوانست در تهاجم به سوریه و ضربه زدن به دولت "بشار اسد،" رئیس جمهور این کشور، به موفقیتی دست یابد و در اشغال سوریه ناکام ماند، جرج بوش را به شدت عصبانی کرد. آنها برنامه ضربه زدن به دولت جمهوری اسلامی ایران را داشتند؛ اما هربار طرحشان با شکست مواجه میشد.
سیاستهای خارجی آن دوران در آمریکا تحت کنترل نومحافظهکارانی قرار داشت که درباره توان نظامی کشور مبالغه میکردند. آنها مدعی بودند توان نظامی آمریکا به اندازهای زیاد است که میتواند دولتها را در خاورمیانه تغییر دهد. دولت اوباما بدون متوسل شدن به چنین تفکراتی قدرت را در کاخ سفید به دست گرفت و مانند دولتهای قبل در آرزوی استفاده از نیروی نظامی برای حل چالشهای خاورمیانه نبود. اوباما از پیگیری روند دیپلماتیک برای حل مسئله هستهای ایران حمایت کرد و سرانجام موفق شد با دادن امتیازاتی به این کشور، تهران را به توقف غنیسازی اورانیوم مجاب کند.
کانسرتیوم نیوز در پایان نوشت: موفقیتهای اوباما در ارتباط با ایران نمیتواند فراتر از این برود. دلیل اول نزدیک شدن به ماههای پایانی دوران ریاست جمهوری وی است و دلیل دوم، فشارهای داخلی بر دولت اوباما است. مذاکرات مقامات ایران و آمریکا بر سر اجرایی کردن برجام به همین موضوع محدود خواهد شد و شانسی برای ایجاد تغییر در روابط تهران- واشینگتن ندارد.
انتهای پیام/