به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سفری پرهیجان برای انتخاب همراه؛ فرقی ندارد همراه اول است یا رفیق نیمه راه. فعلا، مهم کد 539 است و ادامه راه که فرصتی است برای آشنایی بیشتر با او.
اتوبوس که حرکت می کند تمام فکر و ذکرش انتخاب بین کدهایی است که روی کاغذ نوشته، 591 یا 567 ؟ مسئله این است؟! راستی هفته قبل که کد 539 خودش را روی سن سمینار صندلی سفید معرفی کرد، خیلی ها او را پسندیدند و کدش را روی کاغذهایی که دستشان بود یادداشت کردند. حالا رقبا باید خودی نشان دهند و کاری کنند که کد مذکوره! بین تمام خواستگارهایش او را برای وقت گذراندن در این سفر انتخاب کند.
آشنایی شان مربوط به یک جمعه قبل است، وقتی هر دو روی صندلی های سیاه رنگی که سفید صدایش می کنند نشسته بودند و خیلی اتفاقی کد های همدیگر را یادداشت کردند.
تعجب نکنید اینجا سازمان جاسوسی نیست و کدها و عددها هم هیچ ارتباطی به ماموران مخفی سازمان های اطلاعاتی ندارد. اگرچه خیلی از نیات آدم هایی که با این شیوه به دنبال پیداکردن همراه هستند پشت نقابی خود ساخته مخفی شده اند و همان معانی دروغگویی و کتمان حقیقت را در فیلم های جیمزباند تداعی می کند اما اینجا یک مرکز همسریابی است و حالا عده ای برای آشنایی بیشتر با کدهای مورد پسندمان به یک تور همسریابی آمده اند که جدیدترین ابتکار این موسسه است و چند هفته ای است که بازارش با توجه به بهتر شدن هوا و تبلیغات گسترده در فضای مجازی، حسابی رونق گرفته است.
نمونه ای از تصاویر تورهای همسریابی
اینجا همان جایی است که دقیقا نمی دانی در فکر طرف مقابلت چه می گذرد. آیا او واقعا قصد ازدواج دارد یا فقط می خواهد رابطه ای را از سرکنجکاوی آغاز کند و بعد از مدتی با این بهانه که به درد هم نمی خوردیم به سراغ کدی دیگر برود. آقا باشی و 40 هزار تومان که بدهی و یک لیست بلند بالا از اطلاعات شخصی که تقدیم برگزارکنندگان این تور کنی، تازه اجازه ثبت نام در تور همسریابی را پیدا می کنی که بسته به نوع تور، قیمت های متنوعی برای آن پیش بینی شده است و حدودا برای یک تور یک روزه، 100 هزار تومانی باید تقدیم مبتکران این حرکت کنی.
مشکلات اینجا کمتر از قمارخانه ها نیست، احمد سه ماه قبل وقتی از طریق یکی از دوستانش به سمینار صندلی سفید دعوت شد فکرش را هم نمی کرد روزی معتاد این کار شود و حضورش در سمینار ها و تورهای همسریابی به عادتی ترک نشدنی برایش تبدیل شود.
حالا دیگر ازدواج کردن یا مجرد ماندن چندان برایش اهمیت ندارد، چون شرکت در سمینار و تورهای همسریابی و البته آشنا شدن با خانم های مختلف آنقدر برایش جذاب هست که به بهانه ازدواج هر هفته در انها شرکت کند و وقت بگذراند.
یکی از مردها بد جوری حواسم را به خودش جلب کرده. سی و چند ساله به نظر می رسد و ظاهر آراسته ای دارد. هفته قبل خودش را مهندس مکانیک معرفی کرده بود و صاحب شغلی مناسب در یک شرکت خصوصی. همین آقا با آن ظاهر جذاب و شغل مناسبی که دارد به یک خانم پیشنهاد ازدواج داده و این هفته با هم به تور آمده اند. باورش کمی سخت است، اما این هفته، دکتر شده است و متخصص زیبایی! چه بهتر!
تورهایی که به نام ازدواج پهن می شوند یادش بخیر، چند سال قبل به جز چند سایت همسریابی غیر مجاز که البته چندان سر و صدایی هم در فضای مجازی نمی کردند ، چیز دیگری از همسریابی ها و دوست یابی های غیر مجاز اینترنتی درفضای مجازی قابل مشاهده نبود؛ سایت هایی که شش سال قبل قانونگذار برای سر و سامان دادن به آنها دست به کار شد و حتی یک ماده از قانون برنامه پنجم توسعه را نیز به همین کار اختصاص داد.
در همین راستا قانونگذار در ماده 43 قانون برنامه پنجم توسعه اینگونه آورد که «به منظور ساماندهی و اعتبار بخشی مراکز مشاوره متناسب با فرهنگ اسلامی ـ ایرانی و با تأکید بر تسهیل ازدواج جوانان و تحکیم بنیان خانواده، تأسیس مراکز و ارائه هرگونه خدمات مشاورهای روانشناختی ـ اجتماعی نیازمند دریافت مجوز بر اساس آییننامه مصوب هیئت وزیران است.»
تا اینکه دو سال بعد یعنی در مهر ماه سال 91 و بر اساس همین ماده قانونی هیئت آیین نامه اجرایی این ماده قانونی را در 12ماده به تصویب رساند و به دستگاه های اجرایی ابلاغ کرد. آیین نامه ای که بر اساس آن وظیفه صدور مجوز برای مراکز مشاوره ازدواج و تحکیم خانواده بر عهده وزارت ورزش و جوانان قرار گرفت.
با اینحال یک سال بعد هیئت تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس شورای اسلامی این آیین نامه را برخلاف قانون تشکیل سازمان نظام روان شناسی و مشاوره مصوبه سال 82 مجلس دانست و در نامه ای این مسئولیت را از وزارت ورزش و جوانان سلب و به سازمان نظام روان شناسی واگذار کرد. البته طی این مدت دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان آیین نامه اجرایی صدور مجوز برای مراکز مشاوره ازدواج و تحکیم خانواده را نیز تدوین کرد و قرار بود اولین مجوزها صادر شود. مراکزی که علاوه بر مشاوره ازدواج امکان معرفی دختران و پسران مجرد را تحت نظارت خانواده هایشان به یکدیگر نیز داشتند و میتوانستند در صورت فعالیت مثبت، برای دریافت مجوز ایجاد مراکز همسریابی نیز اقدام کنند.
اما درنهایت با تغییر رویکرد وزارت ورزش و جوانان در این زمینه ایجاد مراکز مشاوره ازدواج با رویکرد همسریابی به کلی منتفی شد و فعالیت این مراکز به مشاوره ازدواج محدود گردید.
حال جالب اینجاست که با تمام کش و قوس ها بین دستگاههای مختلف دولتی و دست اندرکار در امور جوانان، چنین مراکزی با تبلیغات گسترده و البته آسیب های اجتماعی فراوان همچنان بدون در اختیار داشتن مجوز رسمی به فعالیت خود ادامه می دهند و نیاز جوانان به ازدواج را به راهی برای دست یابی به امیال مالی خود تبدیل کرده اند.
از سوی دیگر در این وانفسای نبود نظارت، راه برای سواستفاده از زنان و دختران جوان باز است و عده ای با پرداخت هزینه های تعیین شده از سوی مجریان این طرح به راحتی می توانند در یک روز از دهها زن و دختر خواستگاری کنند و وعده و وعیدهای دروغین بدهند تا مردها معتاد به این جلسات شوند و زنها همه را ردوغگو ببینند.
دراین شرایط که سایت های همسریابی تنها به بخش کوچکی از آشفته بازار همسریابی در فضای مجازی تشکیل شده اند هر روز شاهد ابتکارات جدیدی از سوی گردانندگان این مراکز که حتی خود را کارشناس امور ازدواج معرفی می کنند هستیم. شرکت ها و موسسات فاقد مجوزی که علاوه بر ایجاد سایت، برگزاری سمینار رو در رو برای آشنایی نزدیک زنان و مردان، به ایجاد کانال های تلگرامی نیز روی آورده اند و بازار پرسود سو استفاده از جوانان ازدواج نکرده و افراد متارکه کرده را برای خود رونق بخشیده اند.
خواستگاری تلگرامی همچنان پررونق است موسسه "س" که سال ها قبل تشکیل شده در تمام این سال ها بدون داشتن مجوز فعالیت از نهادهای ذی ربط مشغول به فعالیت است، با داغ شدن بازار کانال های تلگرامی، ابتکاری نو به خرج داده و با ایجاد بانک اطلاعاتی مجردین و انتشار مشخصات افراد مجرد در کانال اقدام به درآمد زایی کرده است. مسیری که در آن مردان و زنان مجرد تمامی اطلاعات خانوادگی و شخصی خودبه همراه عکس هایشان را در انظار عمومی قرار می دهند تا شاید بتوانند راهی برای ازدواج پیدا کنند و اکنون تلگرام مملو از اینچنین گروهها و کانال هایی شده است.
نمونه ای از تصاویر تورهای همسریابی
مریم که از طریق همین کانال با تعدادی از آقایان قرار خواستگاری گذاشته و حالا هم با شرکت در تور همسریابی به دنبال آشنایی بیشتر با خواستگارش است، در اینستاگرامش از تجارب خود می گوید: "راستش از اینکه در این راه وارد شده ام احساس پشیمانی می کنم.به نظرم وقتی آدم در یک روز پنج خواستگار دارد و می تواند با هر پنج نفرشان مذاکره کند،انتخاب کمی سخت می شود.من و پیمان دریکی از سمینارهای صندلی سفید باهم آشناشدیم و توسط آقای رییس به هم معرفی شدیم."
"چندین بار با هم بیرون رفتیم و حالا هم برای آشنایی و شناخت بیشتر در تور همسریابی شرکت کرده ایم.من دراین مدت با چهار نفر آشنا شده ام و به نظرم تمام آدم هایی که در این راه قدم می گذارند یک مشکل اساسی دارند و آنهم این است که نمی توانند انتخابی قاطع داشته باشند.به خصوص مردها که فکر می کنند هفته بعد و در سمینار بعدی یا تور همسریابی بعدی احتمال آشنایی با خانم های زیباتر و بهتری را دارند.حتی خیلی ها را می شناسم که تا پای عقد هم پیش رفته اند اما پشیمان شده اند."
با خدمات vip همسریابی آشنا شوید بازار پرسود ازدواج راه برای کسب درآمد زیاد دارد؛ از پکیج ها و خدمات vip که سخن از تضمین 99درصدی برای ازدواج کردن می کنند تا حضور روانشناس در جلسه خواستگاری که البته هیچ یک از این خدمات مورد تایید نهادهای نظارتی و مسئول در امور جوانان نیست و بیشتر به بازار مکاره ای برای سرکیسه کردن افراد می ماند. با دیدن خدماتی که این مراکز ارائه می دهند ناگهان به یاد گذشته ها می افتم اینکه در گذشته که چنین مراکزی وجود نداشت و خانواده ها میدان دار ازدواج و مراسم خواستگاری بودند، ازدواج ها موفق تر بود یا امروز.
دیدن لیست ارائه شده توسط موسسه "س" و تضمین 99درصدی برای ازدواج هم جالب است و هم آدم را به فکر فرو می برد.
خدماتی مانند نشان دادن فیلم طرف مقابل و عکس هایش یا گرفتن تست هوش از خواستگار محترم. در منوی ویژه مسئولان موسسه علاوه بر فرستادن روانشناس به جلسه خواستگاری، دسته گل هم به همراه آقا داماد راهی خواستگاری می کنند تا پکیج خدمتی شان کامل شود.
فروش برخی محصولات مرتبط! هم البته درآمد خوبی دارد...
جولان سودجویان در غیاب ریش سفیدان مسئله اصلا پیچیده نیست. میخواهند ازدواج کنند، برای همین اعتماد میکنند و دست به هر راهی میزنند تا نیمه گمشدهشان را پیدا کنند. ظهور و بروز چنین پدیده هایی از وقتی شکل گرفت که ریش سفیدان و بزرگان خانواده ها نقششان در دنیای سایبری امروز کمرنگ شد. وقتی تعاملات انسانی در محلات و خانواده ها به حداقل خود رسید و دیگر پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها کمتر دختر و پسر های دم بخت را در میهمانی های خانوادگی و روضه های هفتگی می دیدند کار به جایی رسید که جوانان برای ازدواج کردن دست به دامان شیوه های جدیدی شوند که در پشت پرده بسیاری از آنها هاله ای از سود جویی پنهان است.
کدها همچنان جدید و جدیدتر می شوند و وقت گذراندن آدم های علاقمند به این تفریحات بیشتر، اما آنچه در این میان طبق معمول کم میشود، آدم هایی است که می خواهند تشکیل خانواده بدهند ...
منبع: مشرق
انتهای پیام/
این مطلب انقد طولانی و بعضی قسمتاش چند بار تکرار شده بود به نظر من خیلی مبهم بود