ارتباط با آثار شهری جاده ای دو طرفه است که یک سوی آن مخاطب عام قرار دارد.

به گزارش خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ این روزها در شهر که قدم می‌زنی در کنار تمام دغدغه‌ها و اضطراب‌های روزمره زندگی شهری و ماشینی، نگاه‌هایی در گذرگاه‌های خیابان تو را صدا می‌زنند. نگاه‌هایی از جنس گچ و سنگ که رابطه گنگی با تو برقرار می‌کنند.

آنها کسانی نیستند جز مجسمه‌های شهری، مجسمه‌هایی که وارد زندگی روزمره مردم شده‌اند و گالری و نمایشگاه شان، نمایشگاهی است به ابعاد یک کلان شهر.

حسن پور شیخ هنرمند مجسمه ساز  در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان گفت: فلسفه وجودی مجسمه های شهری از آنجایی است که شهرها به دلیل شلوغی ها و پیشرفت های تکنولوژیکی با مشکل نبود آرامش روبرو هستند. این مجسمه‌ها برای تلطیف روح و انتقال آرامش به شهروندان خلق و نصب می‌شود.

مهدی آشوری از دیگر مجسمه سازان شهری هم در همین رابطه در گفتگو با خبرنگار ما افزود: در شهر های ما آلودگی های بصری بسیاری وجود دارد. مجسمه های شهری می توانند راهی باشند برای انتقال یک حس خوب به شهروندان، شهروندانی که در شهرهای شان رنگ و نقش آرامی به چشم نمی خورد.

این حجم های سنگی می توانند راهی باشند برای سفر به فرهنگ و تاریخ و البته کمی صیقل روح و رسیدن به آرامش برای شهروندان پر سرعت امروز، اما به بعضی از این مجسمه ها که نگاه می کنی  ذهن و نگاهت سرشار می شود از نوعی نا آگاهی و نمی دانم. نمی دانمی که  نباید مخاطب این مجسمه‌ها که  طیف گسترده‌ای از اقشار مختلف جامعه  از کاسب، کارگر، دانش آموز تا استاد دانشگاه  هستند را گرفتار کند.



آشوری در رابطه با  معضل نبود ارتباط درست مجسمه های شهری موجود با مخاطب عام تصریح کرد: ما زمان بسیار کمی برای طراحی، خلق، ساخت  و البته داوری و انتخاب این آثار در اختیار داریم. علاوه بر این،  ناهماهنگی های بسیاری بین ارگان های مختلف حتی برای نصب این آثار وجود دارد. به شکلی  که برای مثال  در بعضی مواقع ما برای نصب آثاری که ارتفاع بلندی دارند به دلیل نبود یک هماهنگی ساده با رانندگان ماشین های سنگین تا مرحله مشاجره هم  می رویم.

پور شیخ خاطر نشان کرد: به دلیلی آنکه ظرفیت زمانی سمپوزیوم های مجسمه سازی  محدود است هنرمندان نمی توانند به سمت کارهای واقع گرا بروند. به همین دلیل عمده این آثار شهری طرح های انتزاعی  دارند، اگر تامل و برنامه ریزی درستی در این زمینه اتفاق بیفتد نتیجه آثار هم می تواند به سمت کارهای رئال یا واقعگرا برود تا بدین شکل مخاطب عام هم بتواند ارتباط درستی با این آثار برقرار کند.

ارتباط  با آثار شهری جاده ای دو طرفه است که یک سوی آن مخاطب عام قرار دارد و در سویی دیگر خالق این آثار، هنرمندانی که  می توانند از مخاطب‌هایشان  انتظار هایی هم  داشته باشند. انتظار هایی مثل تفکر و تامل بیشتر در  این آثار، تفکری که باعث بالا رفتن سلیقه مخاطب  می شود.

آشوری در همین مورد تاکید کرد: از زمان کودکی و مهد کودک، وقتی به ما القا می شود که کوه و خورشید را این طوری نقاشی کنیم، از همان زمان راه های خلاقیت بسته می شود. ما صعف شدید در آموزش داریم. به خصوص در آموزش و درک هنری،  راه حل این معضل در یک ماه و دو ماه میسر  نمی شود ما  احتیاج به زمان،  برنامه ریزی و  سیاست گذاری بلند مدت داریم تا بتوانیم در بلند مدت سواد بصری مردم را بالا ببریم  و ارتقا دهیم.



انتهای پیام/



اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار