بی راه نیست اگر بگوییم یکی از اصلی ترین عرصه های تخریب شده در طول 200 سال اخیر به حوزه محیط زیست معطوف می شود.
در طول دهه های اخیر و با عنایت به پژو هش ها و تحقیقات انجام شده،حساسیت ها نسبت به تهدیدات زیست محیطی بر انگیخته شده اما همچنان فاصله و سرعت این حساسیت ها در قبال ضریب تخریبات زیست محیطی بسیار محدود و اندک است و به تعبیری می توان گفت،دایره مخاطرات زیست محیطی،پهنه وسیع تری را در برگرفته که حساسیت های موجود،جوابگوی مهار و کنترل آن نیست.
عمق تهدیدات و مخاطرات زیست محیطی در کشور ایران نیز بسیار جدی و قابل توجه است و با نگاهی گذرا به دغدغه های موجود در این حوزه به روشنی در می یابیم که در هر سه ضلع اصلی محیط زیست اعم از آب،خاک و هوا با مشکلات و معضلات بسیاری مواجه هستیم.
بر اساس ارزیابی ها و بررسی های انجام شده،تعداد قابل توجهی از کارشناسان بر این امر اتفاق نظر دارند که سه استان آذربایجان غربی،فارس و خوزستان در راس تهدیدات زیست محیطی قرار دارند.
دریاچه ارومیه در استان آذربایجان غربی،معضل فرو نشست زمین در استان فارس و پدیده گرد و غبار و ریزگردها در استان خوزستان سه ضلع اصلی دغدغه های زیست محیطی فعلی کشور محسوب می شوند.
البته این بدان معنا نیست که در حوزه های دیگر،مخاطرات جدی نیست،خشک شدن تالاب ها،گونه های در معرض انقراض،آلودگی خزر و خلیج فارس،کاهش سطح سفره های زیرزمینی آب،زمین خواری در منابع طبیعی،تخریب جنگل ها،شکار بی رویه گونه های جانوری همچون صید پرندگان در فریدونکنار،تنها بخشی از زنجیره تهدیدات زیست محیطی است که عرصه را برای حیات و بقا تنگ و دشوار ساخته است.
اما با یک برآورد و مقایسه ای اجمالی،به نظر می رسد سه بحران مورد اشاره در سه استان ذکر شده،در صدر مخاطرات زیست محیطی کشور قرار دارد،موضوعاتی که تاکنون جلسات،همایش ها و مباحث کارشناسی بسیاری در ارتباط با آن مطرح و برگزار شده است.
*چتر ریزگردها بر فراز خوزستان
یکی ازآزار دهنده ترین دغدغه های زیست محیطی کشور به پدیده ریزگردها معطوف می شود،تهدیدی که حالا به قلب پایتخت کشور نیز رسیده و در حال حاضر دغدغه هایی جدی در این خصوص وجود دارد که ذهن کارشناسان ذیربط را به خود مشغول ساخته است.
پدیده مذکور مختص ایران نیست،و در بسیاری از کشورهای دنیا به عنوان مخاطراه ای زیست محیطی مطرح است.
یکی از کانون های بحرانی ریزگردها در این مرز و بوم،به استان خوزستان باز می گردد،ضیاءالدین شعاعی،مدیر ملی مقابله با پدیده گرد و غبار معتقد است،منشا و ریشه پدیده گرد و غبار در خوزستان و دیگر نقاط کشور را باید در ابعاد داخلی و خارجی جستجو کنیم که به نوعی توامان با یکدیگر مخاطرات بسیاری را برای سلامت زیست محیطی ایجاد کرده اند.
خشکسالی کشورهای همسایه اعم از عراق،عربستان،سوریه و اردن و...از یکسو و کاهش میزان بارش های کشور ایران در طول 20 سال اخیر و شیوع خشکسالی،دو عامل تاثیرگذار در ظهور و بروز گرد و غبار به شمار می رود.
کشور عراق یکی از کانون های عمده خارجی پدیده گرد و غبار در ایران محسوب می شود،کنترل و مهار آب دجله و فرات بواسطه طرح ها و پروژه های اجرایی درکشور ترکیه باعث شده که 7 میلیون متر مربع از اراضی کشور عراق در همسایگی ترک ها،مستعد انتشار پدیده ریزگردها شوند.
شعاعی معتقد است با وجو تلاش های انجام شده بسیار،اما دعوت کشورهای منطقه برای رفع و مدیریت این معضل چندان مطلوب اثر نبوده و باید با اتکای به ظرفیت های بین المللی و قطعنامه های تعهد آور و الزام آور سازمان ملل به حصول دستاوردهای مطلوب تر امیدوار بود.
*دریاچه ارومیه و از دست رفتن 40 میلیارد متر مکعب آب
دریاچه ارومیه در طول سال های اخیر به یکی از جدی ترین دغدغه های زیست محیطی کشور مبدل شده است،امری که در یک فرآیند 20 ساله به بحرانی جدی بدل شد و با ازدست رفتن 8 متر عمق آب و معادل 40 میلیارد متر مکعب منابع آبی،در صدر مخاطرات زیست محیطی کشور قرار گرفته است.
خشکی و کاهش منابع آبی این دریاچه،بصورت بالقوه مستعد ایجاد طوفان های نمک است که می تواند هجمه ای از بحران را در استان آذربایجان غربی و حتی کشور و مناطق همجوار با ایران به همراه آورد.
رئیس گروه علمی و فناوری ستاد احیای دریاچه ارومیه در گفتگویی با رسانه ها عنوان کرد:در طول سالیان گذشته، نسبت به جایگزین سازی آب از دست رفته اقدام خاصی عملیاتی نشد و نتیجتا هر سال قریب به 1 متر از آب این دریاچه تبخیر شد،در نهایت کار به جایی رسید که در اواخر تابستان سال گذشته،قسمت شمالی و جنوبی این دریاچه با حائلی از خشکی از یکدیگر جدا شدند.
البته در طول یکسال اخیر،اقدامات متعدد بسیاری عملیاتی شده که وضعیت را تا حدودی(تاکید می شود تا حدودی) بهبود بخشیده و از بغرنج تر شدن شرایط جلوگیری شده،افزایش 60 سانتیمتر به عمق آب این دریاچه از نمونه توفیقاتی است که با تدابیر و تمهیدات اتخاذ و پیش بینی شده محقق شد،اما همچنان تا رسیدن به وضعیت و شرایط نسبتا مطلوب سالهای گذشته فاصله ای بسیار در پیش داریم.
کارشناسان معتقدند،کشاورزی و بهره برداری بی رویه از آب،نقش بسزایی در خشک شدن این دریاچه ایفاءکرده و در حال حاضر اصلاح الگوی کشت می تواند در بهبود شرایط در طی سال های آینده مثمر ثمر واقع شود.
*فارس در رتبه نخست جهانی فرو نشست زمین
سومین کانون بحران زیست محیطی به استان فارس باز می گردد،معضلی که نتیجه برداشت بی رویه از منابع آبی است و پیامد چنین بهره وری بی رویه و غیر اصولی از سفره های زیرزمینی،اکنون بصورت نشست دشت های این استان،بخصوص در مناطق فسا و جهرم خودنمایی می کند،فرو نشست 54 سانتیمتری،موید عمق بحران در این خطه از کشور است.
محمد درویش،مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت از محیط زیست عنوان می کند:رکورد دار فرو نشست زمین تا همین چند سال پیش متعلق به شهر نیومکزیکو با 32 سانتیمتر بود.
اما گذشت زمان و برداشت های بی رویه در پایین دست و سد سازی در بالا دست ها و واگذاری ناصحیح زمین های بالا دست حوزه های آبخیز در این استان به برهم خوردن توازن هیدرولوژیکی منتهی شده( و در حال حاضرکار به جایی رسیده که شاهد فرونشست 56 سانتیمتری در دشت های مورد اشاره در استان فارس هستیم).
در آخر ذکر یک نکته ظریف در هر سه بحران قابل توجه به نظر می رسد و آن نقش موثر مدیریت ناصحیح آب در ظهور و بروز هر سه بحران است،امری که حیات بخش بودن این عنصر طبیعی را بیش از پیش به اثبات می رساند.
انتهای پیام/