حمید سبزواری شاعری بود که در تمام عمر رنگ عوض نکرد.

حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ خبری این روزها در فضای رسانه‌ای کشور پیچید که جامعه ادبی را متاثر و همگان را بهت زده کرد. خبر این بود: «حمید سبزواری، پدر شعر انقلاب اسلامی درگذشت». اما بالواقع این شاعر که بود و از چه می‌سرود که فقدانش برای جامعه ادبی کشور دردناک است. حمید سبزواری شاعری بود که در تمام عمر رنگ عوض نکرد و تمام عمرش بر آرمان‌هایش ماند. کسانی که او را خوب می‌شناسند، حمید سبزواری را شاعری می دانند که همواره از آرمان‌هایش سرود و قبل از انقلاب او با پس از انقلابش تغییری نکرد و تا پایان عمر انقلابی ماند. مسئله ای که شاید در بین همعصران او کمتر دیده شود و کمتر شاعری را سراغ داریم که اینگونه بماند. برخی شاعران دچار تحولات روحی یا فکری می شوند. اما این مسئله در این شاعر به چشم نمی خورد.

نوجوانی و جوانی «حمید سبزواری» در دوران اقتدار و اضمحلال حکومت شاه گذشت و تحولات این دوران بر روح این شاعر تاثیر گذاشت. وی در چهارده سالگی سرایش شعر را آغاز کرد وی در آن سنین از روی کنجکاوی به احزاب و گروه های سیاسی مختلف سر می زد تا با آراء و نظرات مختلف آن ها آشنایی پیدا کند.  

سبزواری شاعری که رنگارنگ نشد
 
مهمترین فعالیت حمید سبزواری در زمینه شعر بود و در سال 1393 نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر را در تالار وحدت به پاس سال ها فعالیت در این عرصه دریافت کرد. از منظر شعری وی را می توان شاعری دانست که زبان شعرش تغییر نکرد و هیچگاه به زبان شاعران امروزی نسرود. همواره در شعرهایش از آرمان هایش گفت و در راه آن داد سخن می داد. هرگاه کسی با ارزش ها تضاد داشت و نسبت به آن بی‌تفاوت بود، این شاعر برنمی‌تافت و نسبت به وی واکنش نشان می داد. از اساتید وی می توان به پدر و مادر حمید سبزواری اشاره کرد که نخستین استاد این شاعر بودند. پس از آن جامع المقدمات را نزد میرزا حبیب جوینی خواند. حاج آقا محمد علی محمدی نیز از دیگر استادان وی بود.
 
از آثار حمید سبزواری می توان به «سرود درد»، «کاروان سپیده»، «سرودی دیگر»، «تو عاشقانه سفر کن» و «بانگ جرس» اشاره کرد. این شاعر را با شعر مشهورش «خمینی ای امام» می شناسیم. این شعر وی در روز ورود امام خمینی (ره) توسط گروه سرود و در بهشت زهرا خوانده شد. سبزواری از روزهای قبل از انقلاب با انقلابیون همراه شد و شعرهایی در این باره سرود. این همراهی با انقلاب را تا روزهای پایانی عمر ادامه داد. سبزواری در زمان جنگ تحمیلی به جبهه ها رفت و با رزمندگان همراه شد و در همانجا سرود.
 
شعر حمید سبزواری به زعم اغلب آیینه تاریخ معاصر ایران است و می توان این تاریخ را در آیینه شعر وی دید و شعر وی را می توان آیینه تاریخ امروز ایران دانست. شعر های این شاعر پیش از انقلاب در بین انقلابیون شهرت داشت. او حتی در تصنیف هایش نیز از انقلاب گفت و سرود. در زمان حیات امام خمینی (ره) به حضور ایشان و پس از وفات وی به حضور مقام معظم رهبری می رسید و تاریخ ادبیات ایران  شعر خوانی هایش در این محضر را در حافظه خود دارد. به هرحال سبزواری نیز از میان اهالی شعر و ادب پرکشید و عاقبت در موطن خود، سبزوار آرام می‌گیرد و آنگونه که نیشابور به خیام و عطار، توس به فردوسی و  شیراز به  حافظ و سعدی خود می نازد، سبزوار نیز به وجود شاعری چون «حمید سبزواری» به خود می بالد.  
 
از جمله شعرهای حمید سبزواری در قبل از انقلاب می توان به این شعر اشاره کرد و در اینجا چند بیت آن را می آوریم:
 
نان گران است و غم فراوان است
قند کمیاب و غصه ارزان است
گوشت هرچند پر بهاست
ولی قلب‌ها جای گوشت بریان است
یک دل شاد نیست در ایران
خلق را سیل خون بی امان است

این شاعر پس از بریدن از احزابی که شعار عدالتخواهی سرمی دادند می گوید:

در کشوری که کس نشناسد بهای کار،
بیچاره کارگر چه کند با خدای کار
از صبح تا به شام کشد رنج و عاقبت،
جز ناسزا و زشت نبیند سزای کار
ارباب کار مزد دهد گر به کار‌گر،
از بهر بندگی دهدش نز برای کار
خواهم ز حق که دست توانای کارگر،
گیرد گلوی ناحق فرمانروای کار
نی نان و نی لباس، نه قانون نی اساس،
بنگر که تا چه پایه رسیده جفای کار
جز انقلاب ! درد به درمان نمی‌ رسد
ای کارگر به پا که بگیری بهای کار ...
 
اما شعر مشهور حمید سبزواری با عنوان «خمینی ای امام»:
 
خمینی ای امام خمینی ای امام
ای مجاهد ، ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
چون نجات انسان شعار توست
مرگ در راه حق افتخار توست ...
 
از شعرهای حمید سبزواری در دوران دفاع مقدس این شعر است:
 
از صلابت ملت و ارتش و سپاه ما
جاودانه شد از فروغ سحر، پگاه ما
صبح آرزو دمیده از کرانه ‌ها
شاخه‌ های زندگی زده جوانه ‌ها
این پیروزی، خجسته باد این پیروزی ...




انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.