محسن سعیدی شاعر و رییس سابق کانون ادبی فرهنگی کلمه در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار
حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران درباره ضیافت افطار رهبر معظم ایران با شاعران پارسی
زبان اظهارداشت: این نشست دوستانه همه ساله برگزار میشود که این امر ناشی از دید و توجه خاص آیتالله العظمی خامنهای به شعر و به
صورت کل به هنر است.
این پروژهشگر روحانی با بیان اینکه ایشان از دوران جوانی با حلقههای ادبی آشنا بوده و دوستی خاصی با شاعران ارزشی داشتهاند، به همین دلیل نگاهی
تخصصی نیز به این مقوله دارند، تصریح کرد: برپایی ضیافت افطار در ظاهر یک اتفاق ساده به نظر میرسد، اما ایشان با این حرکت در گام نخست یک روح تازه
به شعر و شعرا میبخشند و سمت و سوی خوب و سازندهای به جریان شعر و ادب
میدهند.
وی اضافه کرد: ایشان با تشویق شعر متعهد، عملا این جریان را رهبری میکنند.
رییس سابق کانون ادبی فرهنگی کلمه با اشاره به اینکه سهم شاعران افغانستانی در این برنامه سهم خوبی است، یادآورشد: رهبری در ضیافت امسال تایید کردند که شعر افغانستان دارد به
جایگاه اصلیش باز میگردد و به تعبیر ایشان "شعر افغانستان به زودی آن جوهرهای
که باید داشته باشد را پيدا میکند."
این شاعر افغانستانی تاکید کرد: امسال "نصیر ندیم" از کابل، "محمد کاظم کاظمی" از مشهد و بنده از قم نمایندگان افغانستان در این ضیافت بودیم.
سعیدی با اشاره به سخنان رهبری در مورد درگذشت استاد سبزواری و جای خالی سرود و ترانههای ارزشی، گفت: جای
خالی چنین ترانههایی در شعر افغانستان نیز به شدت احساس میشود و اگر ما از این موضوع غافل شویم
ممکن است به تعبیر رهبری این ابزار خوب در دست دشمنان ما بيافتد.
اضافه میشود استاد محسن سعیدی در حضور رهبر معظم انقلاب ایران شعری با نام "غم عزیز" قرائت کرد که آن را در ادامه میخوانید:
دویدهام از پیتو بیسر٬ چه جستوجویی٬ چه افتوخیزی!
و تو چنان آهوان وحشی ز سایهام نیز میگریزی
کشیدهام گاهی آنچه باید کشید با پیر خاکساری
چشیدهام گاهی آنچه باید چشید با طفل خاکبیزی
میان این شورهزار تفته نبود ممکن که باری٬ آری
ر برکهای رفع تشنگی را کفی بگیری و پس نریزی
کجاست آن مهر و قهرت ای ماه! که از من خسته٬ نیمهراهی
نظر بههر رو دریغ داری؛ نه مینوازی٬ نه میستیزی
سپندآسا گداخت عمرم در آتش عشق و دوری تو
بیا که از این سهپنجروزه به روی دستم نمانده چیزی
***
شکایت این است و شکرها از سپیدی بخت خویش دارم
که دستی اینسو کشید ما را بهرغم کوری و بیتمیزی
بس است ما را همین بهانه؛ نگاههایی شهید راهت
و خوشتر از این ترانهای کو؛ که کشت ما را غم عزیزی
انتهای پیام/