شعر مداحی فلسطین انتفضی:
القُدسُ رايتُنا ...الوَحْدَةُ تَرْفَعُها
قدس پرچم ماست که وحدت آن را بر خواهد افراشت
Jerusalem is our flag through unity it will rise
و الضِّفَّة ُصَرخَتُنا ... لِلعالمِ نُسْمِعُها
برای کرانه باختری فریاد می زنیم و صدایمان را به گوش جهان می رسانیم
Our cry for West Bank in the world will arise
مِنَ النَّهرِ فَإلى ... بَحريْ العَاتيْ وَطني
مرزهای وطن من از نهر تا بحر است
The borders of my state are from the river to the sea
فِلَسطينُ انْتَفِضي .... هذا هذا كَفني
ای فلسطین به پا خیز... ما کفن هایمان را نیز آماده کرده ایم
Oh Palestine rise up… I too stand with my shroud by me
جَهَّزُوا السِّلاح/ فهوَ حلُّنَا الوَحِيد
اسلحهها را آماده کنید که این تنها راه ماست
Arm yourself, the only way to fight Zion
إنتفاضَةٌ/ باللَّهيبِ و الحَديد
انتفاضه ای با آتش و آهن
This intifada is with fire and iron
إنَّ حربَنا/ في الطَّريقِ من جديد
جنگ ما (با صهیونیست ها) دوباره در راه است
The war with the Zionists, is along the way again
جَهَّزُوا السِّلاح
اسلحهها را آماده کنید
Ready your arms
(يرفَعُ العَلَمْ ... عَلمُ البَصِیرةِ)
پرچم بصیرت برافراشته خواهد شد
The flag of insight will rise one day again
(یا حسین حسین یا حبیبَ فاطمه)
شعر مداحی للقُدسِ نحنُ قادمونْ:
أنا قتيلُ العَبراتْ … أنا لَهيبُ الحسراتْ
(من کشته اشکم... من شعله حسرت در دلهای مؤمنانم)
أنا الحسينُ بن علي … أنا وَجيبُ الصَّرَخات
(من حسین بن علی هستم... من طنین فریادهایم)
آهاتي تَلْهَبْ
(حسرتهایم در دلم شعله میکشد)
لن أَنسى زينبْ
(زینب را فراموش نخواهم کرد)
مِن بعدي تُسلَبْ
(که پس از من غارت می شود)
ذَبِلَ الصِّغار…. كماءٍ جَفْ
(کودکان حسین درمانده و ناتوان شدند.... مانند آبی که خشک شده باشد)
ها هو الحِصار … بهم قدْ حَفْ
(در محاصره دشمنان قرار گرفتند)
يَصْعُبُ الفِرار ... بأرضِ الطَّف
(فرار کردن از دست دشمنان در صحرای خشک کربلا سخت است)
(سیِّدی حسین، حبیبُ الله)
(آقای من حسین ای حبیب خدا)
صاحَ الجريحُ بالشهيدْ : … " آهٍ أخي نَزْفي شَديد
(مجروح به شهید گفت ... آه ای برادرم، خونریزی من شدید است)
حيثُ الجِراحاتُ تهُونْ…. خُذْني لعالَمٍ جديد
(مرا به جهان دیگر (جهان شهداء) ببر... آنجایی که جراحتها خوب میشود)
قد جفّتْ عُروقي
(رگهایم از خون خالی شده است)
تِهتُ عن طريقي
(راهم را گم کردهام و نمیدانم در این دنیا به کجا روم)
خُذنِيْ يا صديقي
(ای دوست شهید من، مرا با خود ببر)
"عندما تَحين ْ لحظةُ الصمتِ
(شهید به مجروح گفت: وقتی لحظه جان دادن فرا رسد)
اِرقَبِ الحسين متى يَأتي
(منتظر امام حسین (ع) باش که میآید)
وامْدُدِ اليدين لِكيْ تأتي
(در آن لحظه دستانت را به سوی او دراز کن و از او مدد بخواه تا به ما شهدا بپیوندی)
(سیِّدی حسین، حبیبُ الله)
(آقای من حسین ای حبیب خدا)
لو أغلقُوا كُلَّ الدُّروب …. و قَيَّدونا بالخُطوب
(اگر همه راهها را ببندند... و ما را به مشکلات وسختیها دچار کنند)
للقُدسِ نحنُ قادمونْ…. فالقدسُ مِعراجُ الشُّعوب
(بازهم ما به سوی قدس میآییم .... زیرا قدس معراج ملتهاست)
الشِّمرُ صُهيون
(شمر امروز صهیونیسم است)
ذو البيتِ الموهون
(که خانهاش سست است)
ملعونٌ ملعون
(ملعون است، ملعون است)
يا سَنا الصَّباح …أنتمُ القِنديل
([ای جوانان مسلمان] شما نور صبح و چراغدان امید هستید)
وجِّهوا السِّلاحْ …نحْوَ إسرائيلْ
(سلاحهایتان را به سوی اسرائیل نشانه بگیرید)
واقبِضُوا الأرواحْ…. مثلَ عزرائيل
(و مثل عزرائیل جانشان را بگیرید)
(سیِّدی حسین، حبیبُ الله)
(آقای من حسین ای حبیب خدا)
انتهای پیام/