به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، همه چیز از افشای فیش حقوقی مدیران بیمه شروع شد، فیشهایی که نشان داد تنها 3 مدیر ارشد بیمه مرکزی180 میلیون دریافتی خالص دارند و حقوق یکی از آنها ماهانه 90 میلیون تومان است و این غیر از وام ضروری 400 میلیون تومانی با سود 4 درصد، اضافه کار 33 میلیون تومانی و برخی ارقام حیرتانگیز دیگری است که با عقل جور در نمیآید.
هنوز مردم از بهت فیشهای حقوقی مدیران بیمه بیرون نیامده بودند که افشای فیشهای جدید بانکی ماجرا را وارد فاز تازهای کرد.
مدیر یکی از بانکها، دریافتی 230میلیون تومانی دارد، دیگری 180 میلیون تومان عایدی داشته و آن آقای دیگر از حساب یک صندوق دولتی ماهانه 60 میلیون تومان ناقابل به انضمام سایر مخلفات دریافتی داشته است یعنی حقوق میلیاردی سالانه، همهاش هم از بیتالمال، از خزانه دولت و از حقالناس است!
این در حالی است که به باور بسیاری از کارشناسان و جامعهشناسان اجتماعی این موضوع که ولخرجیهای دولت برای برخی اقشار خاص افشا شده است، در آیندهای نهچندان دور به طور مستقیم انگیزه و اراده جوانانی را که به خوردن نان بازوی خود اعتقاد داشته و برای اداره زندگی مسیر تلاش را در پیش گرفته بودند تهدید میکند. آیا نمایان شدن تبعیض آن هم با چنین شکاف عمیقی نتیجهای جز دلسردی و ناامیدی نیروی کار آن هم در سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل به دنبال خواهد آورد؟!
یکی از نکات قابل توجه در ماجرای افشای سریالی فیشهای حقوقی نجومی بازتاب اجتماعی این ماجرا و تاثیرگذاری آن بین افکار عمومی است.
از بحث تخلف قانونی صورت گرفته و سوءاستفادههای حقوقی که بگذریم افشای میزان دریافتی برخی مدیران تبعات و آسیبهای اجتماعی بسیاری به همراه خواهد داشت که در برخی موارد قابل جبران نبوده و اثرات آن به مراتب از تخلفات صورت گرفته بیشتر است.
این در حالی است که تاکنون در جامعه صحبت از فرهنگ کار و خوداتکایی در میان بوده و همواره جوانان برای داشتن پشت کار و تلاش در راه آبادانی کشور تشویق شدهاند اما درست زمانی که دولت درباره مواردی مانند پرداخت وام ازدواج و اشتغال یا حتی یارانه خانوادهها از نداری و تنگنای اقتصادی شکایت داشته و به این بهانه پاسخگوی نیاز جوانان نیست در خزانه برای حاتمبخشی به برخی افراد باز میشود!
انتشار فیشهای کلان برخی مدیران پارتیدار و نورچشمی موجی از ناباوری و نفرت عمومی را برانگیخته تا جایی که مدیران را به چارهاندیشی و برخورد با تخلفات صورت گرفته واداشته است.
اما آیا برخورد اداری و قضایی با این قشر خاطی میتواند خراشی را که به چهره اعتماد افراد به آرمانهای جامعه وارد شده ترمیم کند؟ در عین حال باید به این نکته هم توجه داشت که افشای فیشهای حقوقی میلیاردی همانند بمب خوشهای سطح وسیعی را تحت پوشش قرار داده که باید منتظر شنیدن صدای انفجارهای پیاپی و تخریبهای مکرر آن باشیم.
این موضوع نه تنها تبعات فردی و اثراتی مانند سرخوردگی، یاس و دلسردی را برای کارمندان و افرادی که زیر خط فقر حقوق دریافت میکنند به دنبال دارد بلکه شعله آسیبهای آن دامن زندگی خانوادگی این افراد را هم خواهد گرفت.
سیاست یک بام و دو هوای دولت درباره پرداختی کارمندان خواسته یا ناخواسته به زندگی خانوادگی فرد منتقل خواهد شد و شأن افراد را در نگاه افراد خانواده تحت تاثیر قرار میدهد و حس آزاردهنده تبعیض میتواند زندگی خانوادگی این افراد را به مخاطره بیندازد.
تیر خلاص به ارزش کار و تلاش از سوی دیگر جبران برخی آسیبهای ایجاد شده که در ماجرای افشای فیشهای حقوقی، زمانبر یا حتی در مواردی غیرقابل جبران است. امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره تبعات انتشار این فیشهای نجومی به «وطن امروز» میگوید: مهمترین سرمایه هر کشور نیروی انسانی است، زمانی که در سیستم پرداختهای دولت چنین تبعیض هولناکی نمایان میشود چگونه میتوان از ارزش کار و تلاش و فرهنگ کار سخن به میان آورد؟
خطر برای همبستگی اجتماعی
به گفته قراییمقدم، دارندگان اینگونه فیشها به فرهنگ کشور لطمه زدهاند، چرا که این افراد فساد را به طور سیستماتیک به نظام بروکراسی کشور وارد کردهاند. وی همچنین با اشاره به یکی دیگر از تبعات حقوقهای نجومی خاطرنشان کرد: اقدامات این اخلالگران به همبستگی اجتماعی آسیب وارد کرده و جبران این موضوع تنها با برخورد جدی و انقلابی میسر است.
زنگ خطر عقدهگشاییها
جالب اینجاست که حس تبعیض شکل گرفته در ماجرای فیشهای حقوقی میتواند سرمنشأ بسیاری رفتارها و ناهنجاریهای دیگر باشد. زمانی که فرد احساس کرد نادیده گرفته میشود یا خواستههایش لگدمال میشود اما دیگری از همه مواهب برخوردار است، زنگ خطر عقدهگشاییها به صدا درمیآید و عواقب خطرناک آن خیلی زود خودنمایی میکند.
اکبر محمدی، جرمشناس و آسیبشناس رفتاری درباره اثرات مخرب حقوقهای نجومی به«وطن امروز» میگوید: زمانی که حقوق یک معلم، یک کارگر و حتی یک کارمند به مراتب از خط فقر نازلتر است اما مدیری برای خود حقوق 250میلیونی در نظر میگیرد، یأس و افسردگی و بیاعتمادی در آحاد جامعه حاکم میشود و دیگر کسی برای تلاش و کوشش تره هم خرد نمیکند! محمدی میافزاید: در این شرایط همه دنبال راه میانبر هستند و میخواهند ره صد ساله را یک شبه طی کنند که این موضوع نتیجهای جز خدشهدار شدن آرامش شهروندان را به دنبال ندارد.
بنا بر اظهارت وی در شرایط موجود حس تبعیض همانند خوره به روح و روان مردم چنگ میزند و جامعه پرخاشگر خواهد شد و ارزشهای والای انسانی مانند گذشت، ایثار و روحیه فداکاری از میان میرود.
ماجرای جوی و آب رفته
البته رسیدگی حقوقی و برخورد با فرصتطلبان هم باید به عنوان تنها راهکار جبران خسارات ناشی از این پرداختهای تبعیضآمیز مورد توجه قرار گیرد و افراد جامعه که تا به حال صبورانه مشکلات را تحمل کردهاند توقعی جز برخورد با متخلفان ندارند و منتظر اقدام در این باره هستند. آنها توقع دارند همانطور که قانون برای شهروندان عادی لازمالاجراست برای نورچشمیها و عافیتطلبان هم لازمالاجرا باشد، به قول معروف فرشته عدالت همه را به یک چشم ببیند.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/