به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ به موجب قانون نظام صنفی ،اتحادیه ها در برخی موارد به نیابت از دولت وظایفی را انجام می دهند که برای کسب اطلاع در خصوص وظایف اتحادیه آسانسور و وسایل الکترو مکانیکی با محمد باقر مجتبایی مشاور عالی اقتصادی و برنامه ریزی اتاق اصناف ایران به گفت و گو نشسته ایم .به گفته وی تنها مرجع صدور پروانه کسب در حوره آسانسور و پله برقی، اتحادیه صنف آسانسور و وسایل الکترو مکانیکی است و مراجعه فروشندگان و نصابان و تعمیرکاران این حوزه به این اتحادیه برای کسب پروانه فعالیت الزامی است و سندیکای صنایع آسانسور و پله برقی تنها می تواند از فعالین این صنف در بخش تولیدات صنعتی حمایت های عمومی نماید ، مشروح گفتگو با ایشان در ادامه آمده است:
لطفا در ابتدا در خصوص جایگاه قانونی اتحادیه صنف آسانسور و وسایل الکترومکانیکی توضیحاتی بفرمایید:
در ابتدا بهتر است تعریف درستی از موضوع اتحادیههای صنفی و سندیکا داشته باشیم، حد و مرز و وظایف کار را مشخص کنیم. به موجب قانون نظام صنفی، اتحادیه ها به نیابت از دولت وظایفی را برای انجام کارها دارند. یکی از مهمترین کارهایشان صدور پروانه کسب و مجوز قانونی فعالیت است؛ یعنی بهعبارت بهتر جایگاه قانونی برای صدور پروانه کسب دارند. در کشور یک سری از مراکز مجاز به صدور مجوزها هستند. اتحادیه یکی از آن جایگاههای قانونی است که به موجب فصل سوم قانون نظام صنفی، وظایفی برایش در قانون تعریف شده است. یعنی اتحادیههای صنفی، جایگاه رسمی قانونی دارند. اینجا اتحادیهها که میگویم با اتحادیههایی که در اتاقهای بازرگانی و شرکتهای تعاونی تشکیل میشوند، متفاوت است. اتحادیههای اتاق بازرگانی مرجع صدور هیچ گونه مجوز فعالیت نیستند. اتحادیههای صادرکنندگان هم اینطور نیستند. پس مرز و نقطه کلیدی کار این است که فقط اتحادیههای صنفی که به صراحت وظایفشان در قانون نوشته شده، مرجع صدور یک فعالیت هستند. این جواز فعالیت که صادر میشود، مثل جوازی که وزارت صنعت بهعنوان پروانه تاسیس یا پروانه صادر میکند، معتبر است.
سندیکاها در حوزه های صنفی چه اختیاراتی دارند؟
به موجب قانون ،وزارت صنعت، معدن و تجارت این وظیفه را در حوزه پروانه کسب به اتحادیهها واگذار کرده است. اگر این مرز اتحادیه را که با همه اتحادیههای دیگر به هر شکل و عنوانی که تاسیس میشوند، تفاوت قائل شویم، عینا این مرز برای سندیکاها، انجمنها و فراکسیونها هم هست. یعنی تشکلهای عدیده دیگری بهوجود میآیند که مرجع ثبتشان مثل سندیکاها ممکن است در اتاق بازرگانی یا در وزارت کار به ثبت برسند . در خصوص انجمنها از انجمنهای خیریه گرفته تا انجمنهای تخصصی مورد نظر می باشند . آنها نمیتوانند مجوز فعالیت صادر کنند. آنها بهنوعی دور هم جمع شدند تا سخنگوی حمایت از اعضایشان باشند. یعنی انتظارات صنفی و تخصصی خودشان را به مراجع ذیربط برسانند یا کارهای علمی انجام دهند. پس آنها هیچ مرجع قانونی به عنوان صادرکننده هیچ گونه فعالیتی نیستند. مکاتبات، نامهها و حرفهای آنها صرفا جنبه پیشنهادی و مشورتی دارد، ولی به موجب قانون، اتحادیه صنفی جایگاه رسمی دارد. این تفاوت ماهوی بین فعالیت اتحادیههای اصناف با سندیکاها یا همه نوع تشکلهای دیگر است. این نکته اول است.
نکته دوم؛ ما به موجب قانون یک وظایف مشخصی را برای گرفتن یک نوع فعالیت صنفی مشخص میکنیم. به موجب ماده 12 قانون نظام صنفی که یک آییننامه اجرایی مفصلی دارد، شیوه گرفتن این پروانه کسب چه شرایطی دارد، شرایط احراز چه باشد، چگونه میتواند فعالیت کند، چه زمانی دچار مشکل و تخلف میشود و همه این موارد در اتحادیه در چارچوب فعالیت قانونی ذکر شده است.
سندیکای آسانسور بهطور مشخص که موضوع صحبت ماست، بیشتر سندیکای تولیدکنندگان است؛ یعنی به موجب قانون ، اگر کسی بخواهد به مغازه ، محل کار، ساختمانهای اداری یا خصوصی و مراکز عمومی و یا منزل مردم مراجعه کند برای اینکه بخواهد آسانسور را سرویس کند یا تعمیر و نگهداری موردی یا دورهای داشته باشد (این موضوع فقط برای آسانسور نیست، هر نوع خدمتی است؛ از آیفون و درب و پنجره گرفته تا هر نوع خدمتی را شما به یکی از این اماکن اعم از تجاری، اداری و مسکونی بخواهد مراجعه کند)، باید به موجب ماده 2 قانون نظام صنفی، پروانه کسب داشته باشد و پروانه کسب هم برای شخصی که میخواهد درب منازل یا دفاتر ساختمانها برود باید از طریق اتحادیه، آن شخص اول گواهی صلاحیت فنی داشته باشد ضمنا از طریق اتحادیه نیز نامهای به اماکن نیروی انتظامی ارسال می شود و اماکن برای آن شخص کارت صادر میکند؛ یعنی یک کارت صلاحیت هم حرفهای و هم فردی دارد. این یک تفاوت ویژهای است که اکثر مردم از آن بیخبر هستند. یعنی هر کسی اجازه ندارد تا برای تعمیر به منزل، شرکت یا دفتر اشخاص مراجعه کند. فرآیند آن به موجب قانون این است.
در ماده 2 قانون نظام صنفی آمده: هر کس بخواهد بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به صورت کلی یا جزئی به مصرفکننده کالا یا خدماتی را ارائه کند، این فرد صنفی شناخته میشود. پس کلمه کلیدی در این است که هر شخصی بخواهد به مصرفکننده (حالا مصرفکننده میخواهد افراد باشند یا سازمانها و شرکتها) فرد صنفی شناخته میشود. وقتی فرد صنفی شناخته میشود یعنی باید پروانه کسب داشته باشد. پس اینجا مجوز مرز فعالیت اتحادیه با سندیکا است، مرزش در این است که تولید کننده یا وارد کننده یا نمایندگی شرکتهای خارجی اگر بخواهند آسانسوری را که تولید یا واردات کرده جایی نصب کنند می بایست پروان کسب داشته باشند لذا این مرز یعنی در محدوده نصب ،تعمیر و نگهداری است و این خدمات بموجب قانون نظام صنفی فقط از سوی دارندگان پروانه کسب از اتحادیه های صنفی مجاز می باشد و در صورت ارایه اینگونه خدمات به اشخاص اعم از خصوصی ویا دولتی ویا اماکن عمومی از سوی تولید کنندگان و از جمله اعضای سندیکای آسانسور یک تخلف صریح است و بموجب قانون ارایه کنندگان اینگونه خدمات متخلف تلقی شده و مورد پیگرد قرار خواهند گرفت و هر تشکلی از جمله سندیکا چنانچه با اطلاع رسانی اشتباه از قبیل عدم نیاز به اخذ پروانه کسب مانع مراجعه اعضای خود جهت اخذ پروانه کسب شود جرم صریح مرتکب شده و قابل پیگرد می باشد و پیگیری این موضوع از وظایف اتحادیه ها ی صنفی ، اتاق اصناف ،وزارت صنعت، سازمان بازرسی و نیز دادستان بعنوان مدعی العموم که وظیفه حفاظت از حقوق مردم را دارند می باشد. .
پس به موجب قانون اگر تولید کننده ای بخواهد محصولی را که تولید کرده نصب کند نیز باید پروانه کسب داشته باشد و یا از شخصی که پروانه کسب دارد در این حوزه بهره گیرد.حتی این قانون شامل حال واردکنندگان کالا نیز می شود و باید به همین شکل عمل کنند و موظفند وقتی که کالایی را میخواهند عرضه کنند، پروانه کسب اخذ کنند و یا از طریق دارنده پروانه کسب به فروش کالا یا ارایه خدمتی بپردازند..
یعنی واردکننده برای فروش نیز حتما باید مجوز داشته باشد؟
بله. اگر واردکنندهای به صورت مستقیم برای استفاده در کارخانه ای کالا وارد کرده باشد نیازی به مجوز نیست و بلامانع است. اما اگر قرار باشد به فعالیت عمدهفروشی بپردازد و یا به خردهفروش و یا به مصرفکننده بفروشد حتما باید پروانه کسب اخذ کند. کما اینکه قانون برای فراتر از این نیز هست ، در اغلب وزارتخانهها شرکتهای تعاونی وجود دارند که اگر این شرکتها کالاها را برای مصرف اعضای خود عرضه کنند نیازی به مجوز نیست اما اگر برای استفاده عموم بخواهند کالایی را بفروشند باید پروانه کسب اخذ کند. پس مرز ظریفی از نظر حیطه فعالیت داریم که واحدهایی که عضو سندیکا هستند باید به این دقت داشته باشند.
پروانه کسب، به چه منظور طراحی شده است؟
پروانه کسب در واقع مجوز فعالیت است برای شخصی که می خواهد خدمتی را ارائه کند.شما چرا باید گواهینامه رانندگی بگیرید؟ برای اینکه مشخص شود شما صلاحیت رانندگی دارید یا خیر ؟ چرا باید مهر استاندارد بگیری؟ برای اینکه مشخص شود کالای شما استاندارد است. پس وقتی که قانون، الزامی را میخواهد رعایت کند، انضباط دهد و میخواهد رضایت حقوق مصرفکننده را هم داشته باشد؛ یک سری شرایط برای فعالان اقتصادی تعیین میکند.
در حال حاضر چه تعداد پروانه کسب صادر شده و در صنف آسانسور این رقم چه تعداد است؟
در حال حاضر درکشور حدود دو میلیون و دویست هزار واحد صنفی با پروانه کسب داریم و حدود 700 هزار واحد نیز بدون پروانه کسب داریم. اکثر تخلفات ، گرانفروشی ، احتکار و عدم ارائه کالاهای مرغوب و بی کیفیت عموما توسط واحدهای بدون پروانه انجام میشود. چرا؟ برای اینکه انضباطی ندارند و از قبل صلاحیتش تعیین نشده است. البته در اتاق اصناف بخشی نیز به نام بازرسی اتاق های اصناف داریم که حوزه فعالیت گسترده دارند و حتی واحد های بدون پروانه و خاطی را شناسایی و در حد امکانات و مقدورات نظارت می کنند.
بدین ترتیب که سندیکا نمی تواند گواهی فعالیت برای اعضا صادر کند؟
این موضوع مرز بین فعالیت سندیکا و اتحادیه است. سندیکا نمیتواند مجوز فعالیت به کسی بدهد . به موجب قانون سندیکا نمیتواند سرویسی را به درب منازل، شرکتها، ساختمانها، ادارات دولتی و اشخاص بدهد. به موجب قانون باید اولا صلاحیت فنی شخص توسط اتحادیه تایید شود، دوم؛ اتحادیه باید وی را به نیروی انتظامی معرفی کند برای صلاحیت فردی آن فرد و آن تکنسین که میخواهد این کار را انجام دهد. این تفاوت کلیدی است. اگر اعضای سندیکا بخواهند این سرویس را بدهند حتما باید عضو اتحادیه هم بشوند و پروانه کسب اخذ کنند.
از این نظر که آسانسور با جان و مال مردم سرو کار دارد حساسیت ها برای مجوز فعالیت افراد در این حوزه بیشتر است البته هر از چند گاهی اتفاقات ناگواری در این حوزه میافتد که رسانهها منتشر می کنند. اینجا چه کسی پاسخگو است؟ اینجا مسوولیت تضامنی دارد آن کسی که بدون گرفتن مجوزها این اتفاقات را عامل شده؛ اگر کارش به شکایت و دادگاه برسد، جرم سنگینی برایش مترتب است.
یک نکته قابلتوجهی در حوزه آسانسور وجود دارد؛طبق آییننامه ماده 13 قانون نظام صنفی صدورو پروانه کسب برای مشاغل تخصصی و فنی مستلزم اخذ پروانه تخصصی است. بطور کلی حدود 1850 رسته صنفی داریم، بموجب قانون یک تعداد رستهها مشخص شده که علاوه بر تایید صلاحیت فردی آن شخصی که به عنوان بنگاه اقتصادی فعالیت می کند، باید صلاحیتش از نظر تخصصی هم تایید شود. در این آییننامه اجزا نیزمشخص شده است.
با توجه به اظهارات شما افراد شاغل در صنف آسانسور علاوه بر صلاحیت فردی باید صلاخیت تخصصی نیز داشته باشند؟ این صلاحیت چگونه کسب می شود؟
چند نکته کلیدی داریم. اینکه باید مشخص شود مرجع صدور گواهی صلاحیت فنی چه کسی است؟ این هم سوالی است که بسیاری از فعالان در حوزه آسانسور میخواهند بدانند. اینکه مرجع صدور، سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور و یا سازمانها و دستگاههایی که مطابق مقررات مکلف به صدور پروانه تخصصی و فنی میباشند، هر کسی نمیتواند مرجع صدور باشد. پس سندیکا به هیچ عنوان مرجع صدور نیست. در اینجا اتحادیه هم راسا خودش نیست، ولی اتحادیه آسانسور در حال حاضر مرکز آموزش ایجاد کرده و از سازمان فنی و حرفهای مجوز گرفته به نیابت از سازمان فنی و حرفهای کشور حالا مجاز به ارائه گواهی صلاحیت فنی است. این یک نکته کلیدی است. اگر سندیکا هم برود از مرکز آموزش فنی و حرفهای چنین مجوزی را برای مرکز آموزش بگیرد، آن هم مجاز تلقی میشود البته صرفا بعنوان تایید صلاحیت فنی و نه بعنوان مجوزی جهت ارایه خدمات به مردم . بنابراین تا وقتی چنین مجوزی ندارد، هر نوع گواهی و دوره های کوتاهمدت و حتی بلندمدتی که سندیکا یا هر شخص حقوقی یا حقیقی دیگری برگزار کند ولو از طریق دانگاهها ویا مراکز ۀموزشی کشور ونتواند گواهی سازمان فنی و حرفهای کشور را برای آن دوره ارائه کند، آن دوره اعتبار ندارد؛ ولو اینکه در آن دوره از بهترین اساتید داخل و خارج از کشور استفاده شده باشد ویا اینکه به جای سه ماه، سه سال باشد.
این آییننامه فقط یک استثنا دارد، در ماده 8 همین آییننامه اجرایی ماده 13 که در ارتباط با صلاحیت فنی آمده " افرادی که دارای دارای مدرک دیپلم فنی کارودانش یا کاردانی یا کارشناسی و یا بالاتر در رشتههای مرتبط دانشگاهی هستند از طی دورههای نظری معاف میباشند. از دوره نظری معاف میباشند، دقت کنید، اگر من رفتم فوقدیپلم آسانسور و فوق دیپلم مکانیک گرفتم، این کلاسها تلفیقی از آموزش نظری، فنی، اجرایی و عملی است. فقط ضرورتی نداردذ آن دوره نظری را دوباره طی کند. پس حتی اگر سندیکا مرکز آموزش هم داشته باشد، دانشگاه علمی کاربردی داشته باشد؛ این صرفا دوره نظری را جهت اخذ پروانه کسب معاف نموده است . دوره عملی را باز باید بیاید به یکی از مراکزی که فنی و حرفهای مجوز میدهد که الان اتحادیه این کار را انجام داده، باید این دوره عملی را ببیند. پس هیچ نوع مدرک دانشگاهی صرفا باعث داشتن صلاحیت فنی نمی شود .
پس به صراحت عرض میکنم؛ هیچ سطحی از دانشگاه حتی دانشگاه بزرگ دولتی حتی اگر مهندس مکانیک باشد یا در رشته دانشگاهی مهندسی تاسیسات تحصیل کرده باشد فقط معاف از شرکت در کلاس نظری است، ولی باید دورههای عملی را طی کند. آن هم در مراکزی که فنی و حرفهای مجوز میدهد.
با توجه به اینکه دوره های خانه مهارت آسانسور به تازگی آغاز شده تاکنون کسی صلاحیت فنی در حوزه آسانسور کسب کرده است؟
بله ، فکر میکنم الان واقعا افرادی که این صلاحیت را داشته باشد خیلی کم هستند که خوشبختانه با پیگیری اتحادیه و شخص آقای ایلخانی به عنوان رییس و آقای طباطبایی به نظر می رسد این موضوع به زودی اجرایی شود . مردم از این موضوع ناآگاهند و حقشان است که بدانند آن شخصی که برای سرویس آسانسور مراجعه می کند باید گواهی داشته باشد. همانطورکه عرض کردم به موجب ماده 2 قانون نظام صنفی، شخصی که میآید خدماتی را به مصرفکننده ارائه میکند (کلی یا جزئی) باید پروانه کسب داشته باشد وهر کسی بدون پروانه کسب بخواهد فعالیت کند، طبق قانون، اتحادیه موظف به جلوگیری از فعالیت او است. پس اگر در بخشهایی سندیکا احساس نگرانی میکند که چرا اتحادیه با ما تقابل میکند یا شکایتی دارد و یا احساس میکند که از نظر آنها تعامل مثبت نیست؛اتحادیه داردبه وظایف قانونی خود عمل می کند. به موجب ماده 27 قانون نظام صنفی هر کسی که بیاید در حوزه اصناف فعالیت کند و پروانه کسب نداشته باشد، اتحادیه باید به نیروی انتظامی نامه بزند و آن بنگاه را تعطیل کند. اگر نکند، اتحادیه قصور دارد وحتی اعضای هیات رئیسه اتحادیه را میشود به واسطه عدم انجام وظیفهشان عزل کرد. پس اتحادیه نه تنها مسوولیت اجتماعی خودش را باید رعایت کند، بلکه مسوولیت پاسخگویی و قانونی در ارتباط با انجام وظایفش دارد. اینها در بندبند قانون نظام صنفی به صراحت نوشته شده است.
پیشنهاد ما این است که دوستان سندیکا که دارند زحمت میکشند و آنها هم دلشان میخواهد یک کار حرفهای بکنند، بیایند چارچوب همکاری با اتحادیه را شروع کنند و نقاط مشترکی داشته باشند؛ چون آنها هم اعضای زحمتکش تولیدکنندگان دارند و طبیعی است که آنها هم بخواهند یک فعالیت اقتصادی داشته باشند که این فعالیتشان هم به نفع خودشان و هم به نفع جامعهشان باشد. آنها هم فعالیتشان منجر به اشتغال و یک نوع خدمت به جامعه است. منتها اگر آدم نیت خیر دارد، رفتارش هم باید قانونی بشود. اگر من میخواهم نماز بخوانم نمیتوانم بگویم هر وقت میلم است بخوانم بلکه باید زمان آن را هم رعایت کنم. اگر من تولیدکننده هستم در جای خودش تا وقتی که به مصرفکننده عرضه نمیکند، تولیدکننده است. اصلا کاری نداریم و اتحادیه هم حق ندارد در کارشان دخالت کند، ولی اگر بخواهد به شرکتها، دفاتر و منازل سرویس دهد و نصب و راه اندازی داشته باشد و سرویسهای دورهای داشته باشد، حتی اگر بخواهد قطعه بفروشد چه به مردم چه به مغازهدارها، باز به موجب ماده 2 قانون نظام صنفی، واحد صنفی تلقی میشود. پس منِ واحد تولیدی تا وقتی در کارخانهام تولید میکنم تولیدکننده هستم و وقتی میخواهم بفروشمش از این نقطه به یک بنگاه عمدهفروش فروختم، طبیعی است و اشکالی ندارد؛ ولی آن عمدهفروش و خرده فروش باید پروانه کسب داشته باشد.
اینها مرزهای قانونی است که اتاق اصناف ایران و وزارت صنعت و معدن دارد و انتظار دارد که از اتحادیه در انجام وظایف قانونی خود سرعت بیشتری داشته باشد، بهخصوص چون با جان مردم سروکار دارد، جزو اتحادیههایی است که ما از طریق وزارت صنعت فشار بیشتری بر اینگونه اتحادیهها میآوریم. اتحادیههایی که با جان و سلامتی مردم سروکار دارند. به نظر ما اتحادیه نسبت به وظایفش عقب است، خیلی جدیتر باید به این موضوع بپردازند. چه از نظر وزارت صنعت، چه از نظر اتاق اصناف، به نظر من اتحادیه تعاملش با سندیکا خیلی زیاد است و باید رعایت قانون را نیز با همکاری سندیکا مورد توجه قرار دهند.
به تازگی سندیکا با همکاری دانشگاه علمی وکاربردی کوشا اقدام به برگزاری آزمون تعیین سطح نصابان کرده آیا می تواند دوره های آموزشی برگزار کند؟
سندیکا اعلام کرده کسی که از من پروانه دارد میتواند برود نصب، راهاندازی و سرویس کند. به موجب قانون نمیتواند؛ من نص صریح قانون را تشریح نمودم. ماده 2 قانون نظام صنفی میگوید شما اجازه ندارید. همین که بخواهید به مصرفکننده سرویس ارائه کنید باید پروانه کسب داشته باشید. آیا سندیکا توانایی ارائه پروانه کسب دارد یا ندارد، میتواند چنین سرویسی را بدهد؟ طبق قانون ندارد. باید صلاحیت فنی داشته باشد. اینکه سندیکا رفته یک مرکز آموزش دانشگاه علمی کاربردی زده، آیا اگرشخصی که از آن دانشگاه در رشته آسانسور فارغالتحصیل شود میتواند به مصرفکننده سرویس دهد؟ نمیتواند بدهد. باز عرض کردم، به موجب ماده 8 از ماده 13 آییننامه اجرایی که مشاغل فنی را تعریف میکند، با صراحت میگوید: کسانی که در این رشتهها درس خواندند، صرفا از طی دوره نظری معاف هستند؛ یعنی دوره عملی را باید بگذرانند.تاکنون دوره آموزشی نبوده اما طبق انتظاری که اتاق اصناف و وزارت صنعت ، معدن و تجارت از اتحادیه داشته ، اتحادیه اقدام به برگزاری دوره های آموزشی کرده سال گذشته با وزارت کار تفاهم نامه ای امضا شد که یکی از بندهای تفاهم نامه برگزاری دورههای فنی حرفه ای بود. اتحادیه در راستای تفاهمنامه اتاق اصناف ایران دارد و به وظیفه خود عمل میکند. چرا میگوییم زیر نظر اتحادیه؟ چون براساس نیاز و خواسته اعضا و جامعه آن دورهها را برگزار میکند. یعنی دقیقا میداند که نیاز جامعه چیست. نیاز یک شرکت، نیاز یک برج، نیاز یک ساختمان اداری و نیاز یک منزل چیست؛ که براساس این نیاز، سرویس ارائه میدهد.
یکی از دلایلی که سندیکا در حال حاضر یک مقدار سرسختی دارد این است که تاکنون فعالیت میکردند ولی غیر قانونی بوده و اما با انجام وظیفه اتحادیه به مشکل برخوردند، این بوده که اتحادیه تا حالا اعمالنظر نمیکرده و کاری نداشته و سندیکا هم آزادانه فعالیت خودش را انجام میداده اما اکنون یک مقداری عرصه سخت شده است . من به صراحت میخواهم این را بگویم؛ این فشاری است که اتاق اصناف و وزارت صنعت بر اتحادیه آورده است . ما به اتحادیه اعلام کردیم شما یک چارچوب وظایفی دارید و نمیتوانید بگویید چون ما همکار و دوست هستیم وظیفه مان را عمل نمی کنیم اگر اتحادیهها حتی اتحادیه آسانسور به وظیفهاش عمل نکند، باز در همین قانون نظام صنفی فصل سوم که شرایط عزل هیاترییسه اتحادیه را تاکید شده است. بهخصوص در مورد اتحادیههایی که با جان مردم سروکار دارند. این اصرار بر اجرای قانون جدی است؛ چه از جانب وزارت صنعت و چه از جانب اتاق اصناف ایران و باید اتحادیه به جدیت این کار را انجام دهد؛ ولی طبیعی است انتظار داریم در یک رفتار دوستانه و تعاملی این کار صورت گیرد تا وقتی این تعامل و گفتوگو هست، میشود حل کرد. در غیر این صورت در فاز بعدی باید اتحادیه به شکل رسمی و به صورت مکاتبهای عمل کند که اگر باز هم سر سختی شود باید طبق ماده 27 عمل کنند و آن واحدهایی را که چنین سرویسی را بدون اخذ صلاحیت فنی و تخصصی ارائه می دهند تعطیل کنند و ابزار قانونی برای اتحادیه نیز فراهم است. جالب است بدانید، سندیکا کوچکترین ابزار قانونی برای این فعالیتش در دست ندارد، در صورتی که اختیارات اتحادیه گام به گامش به صراحت در متن قانون است. طبق ماده 27 اتحادیهها چنان جایگاه قوی و مستحکمی دارند که هیچ تشکلی در کشور دیگر چنین جایگاهی را ندارد. در ماده 27 قانون نظام صنفی آمده :«محل داير شده بهوسيله هر شخص حقيقي يا حقوقي که پروانه کسب براي آن صادر نشده است با درخواست اتحاديه و تاييد اتاق اصناف شهرستان توسط نيروي انتظامي پلمب ميشود.»
ببینید، چقدر صراحت در قانون است. قبل از پلمپ محل دایرشده از 10 تا 20 روز به دایرکننده مهلت داده میشود تا کالای موجود در محل را تخلیه کند.
تبصره 2 آن هم قابل توجه است:« كساني كه پلمب يا لاك و مهر محلهاي تعطيل شده در اجراي اين قانون را بشكنند و محلهاي مزبور را به نحوي از انحاء براي كسب، مورد استفاده قرار دهند؛ به مجازاتهاي مقرر در قانون مجازات اسلامي محكوم خواهند شد.» همانطور که عرض شد مجازاتهای صریحی برای آن در قانون تعریف شده است.
در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید:
یک اقتصاد آلمانی، یک جملهی زیبایی مطرح میکند میگوید: Small is beautiful, Large is powerful, Together they are wonderful: کوچک زیباست، بزرگ قدرتمند است و با هم معجزه میکنند.
در تمام دنیا یک رابطه هدفمند و استراتژیکی بین بنگاههای کوچک و متوسط و بزرگ وجود دارد. اگر ما اعضای سندیکا را به عنوان واحدهای تولیدی متوسط و بزرگ تلقی کنیم، واحدهای صنفی را هم بعنوان بنگاه کوچک و متوسط تلقی کنیم؛ اگر با هم یک استراتژی منظم از تولید تا خدمت داشته باشند، یقینا هم رضایت مصرفکننده بیشتر حاصل است و هم جلوی حوادث گرفته میشود و هم میتوانند مراکز علمی برای ارتقای سطح دانش و مهارتها اعضایشان داشته باشند.
اینها فرصتهای عالی است که میشود عمل کرد. ما اگر در این بخش بهدرستی جلو برویم؛ نهتنها میتوانیم برای یک ایرانی سرویس با سطح بالا و استاندارد بالا بدهیم، بلکه اعزام نیروی کار فنی به خارج از کشور داشته باشیم که از جمله فرصتهای صادرات خدمات فنی تلقی میشود. الان بسیاری از کشورها نیازی به اینگونه خدمات دارند. ما میتوانیم نیروی ماهر به دیگر کشورها اعزام کنیم. وزارت کار، اصلا دفاتر کاریابی در خارج از کشور برای همین کار دارد. در بسیاری از کشورها نیروی کار فنی از دستمزدهای بالایی برخوردار است. پس ما با این کار حتی برای اشتغال جوانان تحصیلکردهمان و جوانان در سطح تکنسینمان میتوانیم کار کنیم. یک فرصت عالی برای فعالیت است. منتها اینها در تفاهم و همکاری و باهم بودن اتفاق میافتد، رفتار درست، تنظیم درست و ارتباط درست. دنیای امروز یک رابطه مشخصی بین تولید و ارایه خدمت به مصرف کننده را سازماندهی کرده و بخش CRM ایجاد نموده. CRM: customer relation management کارش چیست؟ که بیاید نیاز مشتری را شناسایی کند. چه کسی با مشتری در تعامل است؟ واحد صنفی. خب اگر این ارتباط وجود نداشته باشد، واحد تولیدی برای خودش تولید میکند و هیچ وقت نمیداند نیاز مصرفکننده چیست. چه اتفاقی میافتد؟ به جای حمایت از تولید داخلی، واردات معنا پیدا میکند. چرا؟ کالاهای وارداتی جذابترند، قشنگترند و سرویسهای بهظاهر بهتری میدهند. آن وقت تولیدکننده ما از بین میرود و سندیکا اگر میخواهد از تولید حمایت کند، اتفاقا رمز بقایش در ارتباط صحیح با اتحادیه و واحدهای صنفی است.
این رابطه درست CRM را داشتن و نیازسنجی کردن و براساس نیازها تولید کردن باعث پویایی میشود. در خاتمه برای همه خادمین به مردم آرزوی توفیق دارم و امیدوارم دوستان اتحادیه و سندیکا با همکاری یکدیگر موجب هم افزایی در حمایت از تولیدات داخلی ، اشتغال جوانان و ارایه خدمات مناسب به مردم شوند.
منبع : pr