امیرعلی نبویان، نویسنده و بازیگر در گفتگو با خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص میزان ذاتی بودن استعداد در نویسندگی اظهار داشت: به هر حال نویسندگی هم همانند دیگر هنر ها، دارای بخشی ذاتی و بخشی اکتسابی است، که تکنیک و دانستن اصول و متدها، بدون تردید اکتسابی هستند.
وی درباره الزام گذراندن کلاسهای آموزشی توسط افراد با استعداد، عنوان کرد: نه اصلا، با مطالعه کتاب و تحلیل از راههای دقیق اثر نویسندههای قبلی میتوان نویسنده شد.
نبویان ادامه داد: نویسندگی را میتوان آموخت که شکل این آموختن متفاوت است و به نظرم این فن را میتوان به دست آورد.
این نویسنده در خصوص نحوه شکلگیری ایده در ذهن نویسنده گفت: نویسندهها برای پیدا کردن ایده نباید به درون نگاه کنند و اتفاقا باید به بیرون نگریست، چون قصهها اختراع نمیشوند، قصهها کشف میشوند و برای این اکتشاف نویسنده باید دارای سنسورهای قوی حسی باشد تا با نگاه باز به محیط اطراف بنگرد.
وی درمورد رابطه ای که بین بازیگری و نویسندگی وجود دارد، گفت: این رابطه خیلی کلی است، ولی چون سرچشمه همه هنرها خدا است، پس همه هنرها به هم مربوط است. اما اگر جزئیتر نگاه کنیم، در بازیگری فاصلهای بین درک نقش و اجرا موجود است که در نویسندگی هم همین فاصله میان ایده و تبدیل آن به قصه وجود دارد و هر دو باید مسیری را طی کنند تا نقش یا داستان با قوام و استخواندار شوند، که طی شدن این فاصله، بخشی از آن به حس برمی گردد و از این جهت نویسندگی و بازیگری ارتباط دارند.
نبویان ادامه داد: نویسندهها به نوعی خالق هستند و جهان و آدمهایی را خلق میکنند، که این شخصیتها در جهان صاحب قلم، همانند آدمها در دنیای ما هستند، بازیگر هم به نوعی همین طور است. نویسندگی و بازیگری خیلی به هم نزدیک بوده و دارای شباهتهای ظریف و عمیقی هستند.
این نویسنده درباره میزان مجاز و نحوه ساختار شکنی در نوشتهها، گفت: درباره ساختارشکنی باید با احتیاط حرف زد، کسانی حق ساختارشکنی را دارند، که حداقل آن ساختار را به خوبی بشناسند وگرنه نتیجه چیزی جز ویرانی نمیشود، و این شناخت با تمرین و تکرار مداوم به دست میآید.
وی تصریح کرد: برای مثال انسان در ابتدا که خانه ساخت، خانهاش چهاردیوار موازی با یک سقف بود که با تکرار این خانه سازی و تمرین موفق به ساخت سقفهای گنبدی شکل یا برداشتن یک دیوار و ساخت تراس شد، مسئلهی دیگری هم وجود دارد این است که هدف و دستاورد از ایجاد یک ساختار جدید چیست، این ساختار شکنی همانند نویسندههای پیشین باید هدفمند بوده و حتما با شناخت کافی صورت بگیرد.
انتهای پیام/