به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛بسیاری بر این باورند که ضریب هوشی بالا زندگی را سادهتر، شادتر و عملکردهای انسان را تقویت میکند. اما نتایج حاصل از نظرسنجی تارنمای Quora از افراد باهوش نشانگر آن است که ضریب هوشی بالا چندان هم خالی از درد سر نیست.
یک از کاربرها به نام مارکوس گدولد میگوید که همیشه هیجانات و احساسات خود را درک میکند و میتواند راجع به آنها با مردم گفتگو کند، اما هرگز با بیان احساساتش تسکین نمییابد. این یکی از مشکلات رایج افراد باهوش است به ویژه آن دسته که حراف هستند.
او میگوید: «افرادی غیر زبانی به رفتارهای جسمانی چون داد و فریاد و مشت و لگد و جیغ ، زاری و رقص و جست و خیز رو میآورند. اما من فقط احساساتم را به زبان میآورم و هنگامی که همه چیز را توضیح میدهم باز هم احساس میکنم همه چیز در درونم انباشته مانده است».
نظرات گدولد تفاوت میان مهارتهای شناختی و هیجانی را برجسته میکند.
دانشمندان نمیتوانند با اطمینان بگویند که چگونه این دو عامل به هم مرتبطند اما پژوهشهای جالبی در این زمینه اشاره بر این دارد که ضریب بالای هوش هیجانی دست کم در محیطهای کاری میتواند قابلیت شناختی کم را جبران کند. به عبارت دیگر افراد بسیار باهوش ممکن است نیازی به هوش هیجانی برای حل مشکلات نداشته باشند.
انتظارات بالا از افراد باهوشیکی دیگر از شرکتکنندگان در این نظرسنجی گفته است : «مردم همیشه انتظار دارند که افراد باهوش همیشه در هر زمینه بهترین باشند». او اعتراف میکند که اغلب کسی نیست که بتواند در مورد نقاط ضعف و احساس ناامنی خود با او گفتگو کند.
بهعلاوه افراد باهوش همیشه از این واهمه دارند که مبادا بهترین عملکرد را نداشته باشند. آنها چنان از شکست هراس دارند که قادر نیستند دست به خطر بزنند.
گزیدهای در تارنمای "روانشناسی امروز" Psychology Today با عنوان "والدین هوشمند برای کودکان هوشمند" حاکی از آن است که والدین عموما بیش از همه نگران دستاوردهای کودکانی هستند که باهوشند و در مدرسه نیز بازدهی خوبی دارند و متاسفانه "گاهی این رویکرد میتواند این نتیجه را داشته باشد که بیش از آن که بر روی این که آنها که هستند تمرکز شود بر روی این تمرکز میشود که آنها چه انجام میدهند."
بیارزشی احتمالی کار سخت نزد تیزهوشانبرخی از شرکتکنندگان در این نظرسنجی میگویند افراد باهوش ممکن است احساس کنند که با تلاش کمتری نسبت به افراد معمولی از عهده انجام امور برمیآیند. اما ضریب هوشی بالا همیشه افراد را به سمت موفقیت سوق نمیدهد و این افراد ممکن است از پشتکار لازم برای دستیابی به موفقیت برخوردار نباشند.
تحقیقی در این زمینه نشان داده است که وجدان کاری و پویش و تلاش، نوعی رابطه منفی با برخی از انواع هوشمندی دارد. پژوهشگران بر این عقیدهاند که افراد بسیار باهوش ممکن است تصور کنند برای دستیابی به آنچه میخواهند لازم نیست تلاش زیادی بکنند.
میل به تصحیح اشتباهات دیگرانافراد باهوش هنگام مواجهه با فردی که اطلاعات نادرستی را بیان میکند ممکن است بهسختی بتوانند میل به رفع اشتباه مخاطب را در خود سرکوب کنند. اما این افراد باید توجه داشته باشند که ممکن است بسیاری از عملکرد آنها آزرده شوند و یا ممکن است دوستانشان را از دست بدهند.
گرایش به نشخوار فکریافراد باهوش زمان زیادی را صرف اندیشیدن و تجزیه و تحلیل مسائل میکنند. ممکن است حساسیت زیادی برای فهم و درک اهمیت وجودی هر مفهوم و تجربهای به خرج دهند. این امر فرد باهوش را به سوی پوچی سوق میدهد.
در حقیقت بررسیهای گسترده انجام شده در سال ۲۰۱۵ نشان داده است که هوش کلامی فرد را به نگرانی و نشخوار فکری میکشاند. برای افراد باهوش تصمیمگیری کار دشواری است. این که فرد بداند چندین راه برای تصمیمگیری پیش رو دارد باعث میشود نتواند هرگز به راحتی دست به انتخاب بزند.
افراد باهوش میدانند که زیاد نمیدانند!افرادی باهوش سرشار اغلب میدانند که دایره شناختشان محدود است و هر چقدر هم سعی بکنند نمیتوانند همه چیز را یاد بگیرند و یا درک کنند.
در حقیقت به گفته یکی از این افراد: «هوش زیاد باعث دردسر است. هر چقدر بیشتر بدانید، بیشتر احساس میکنید که چیز زیادی نمیدانید». هر چقدر فرد هوش کمتری داشته باشد میزان توانمندیهای شناختی خود را بیشتر از آنچه که هست ارزیابی میکند و عکس این مطلب نیز درست است.
منبع: جام جم
انتهای پیام/