به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛همه ما تجربه رفتن به قبرستان را داریم. آیا تا به حال شده وقتی به قبرستان می روید، از خودتان بپرسید اگر فرد متوفی در قبر زنده شود، چه اتفاقی می افتد؟! طبیعتا او برای خروج از قبر تلاش خواهد کرد اما اگر نتواند از قبر خارج شود، چه خواهد شد؟!
ممکن است، او پیش از به پایان رسیدن اکسیژن و به دلیل ترس از فضای وهم آلود و تاریک قبر از دنیا برود، که به آن مرگ ناشی از ترس قبر گفته می شود و در اصطلاح به آن taphophobia می گویند. این واژه ریشه یونانی دارد و از thapo به معنای قبر وphobia به معنای ترس گرفته شده است.
بنا بر این گزارش، در تاریخ افراد بسیاری زنده دفن شده اند. افرادی که بر اثر حوادث و بلایای طبیعی همچون سیل، توفان ها و یا جنگ ها زنده در زیر آوارها مدفون شدند، نمونه ای از این ماجراها به شمار می روند. در طول تاریخ افرادی نیز به دلیل ابتلا به بیماری های مسری و خطرناک، زنده و دسته جمعی دفن شده اند.
در این گزارش نمونه هایی از این داستان ها را برای شما آورده ایم؛ داستان عجیب آدم هایی که پس از دفن زنده شده اند.
قحطی بزرگ ایرلند و پسری به نام تامدر قحطی بزرگ سیب زمینی در ایرلند که در سال 1845 اتفاق افتاد میلیون ها تن جان خود را از دست دادند، و به سرعت در مقبره های دسته جمعی دفن شدند، در میان آنها پسری به نام تام سه ساله به چشم می خورد. او به دلیل گرسنگی و بیماری و ضعف شدید جسمانی در میان اجساد به اشتباه افتاده بود. وقتی ضربه کلنگ حفاری به پای او خورد او از درد فریاد کشید و شروع به گریستن کرد و نجات یافت. تام زنده ماند و به شاعر شناخته شده ای تبدیل شد. او تا پایان عمر پاهایش می لنگید.
فلومیل جانتر، جدال با مرگ در تابوتفلومیل دختر فرانسوی 24 ساله بر اثر ابتلا به بیماری وبا از دنیا رفت. او را در تابوت گذاشتند و دفن کردند. دقایقی پس از مراسم خاکسپاری، صدای حرکت و چنگ انداختن بر تابوت شنیده شد. قبر را شکافتند. فلومیل زنده بود اما دستهایش جراحات سنگینی برداشته بودند. ماجرای غم انگیز فلومیل این بود که او یک روز پس از زنده شدن با وجود تلاش پزشکان از دنیا رفت و بار دیگر به خاک سپرده شد.
ایزی دنبر و تجربه ای متفاوتایزی دنبر از جنوب کالیفرنیا در سال 1915 به دلیل حمله صرع به بیمارستان منتقل شد. پزشکان مرگ او را تأیید کردند. او سی سال داشت. مراسم دفن او دو روز پس از مرگ انجام شد.خواهر او در کنار تابوت نشست تا آخرین خداحافظی را با ایزی انجام دهد. ایزی بلند شد، به چهره حضار نگاه کرد. به آنان لبخندی زد وخواهرش را که از ترس مثل گچ سفید شده بود در آغوش کشید. وقتی آن دو همدیگر را بغل کرده بودند، هیچ کس در سالن نمانده بود؛ همه گریخته بودند. ایزی دنبر در سال 1962 به مرگ طبیعی از دنیا رفت و برای همیشه لبخندش را از خواهرش دریغ کرد.
حمدی حافظ النوبی، جشنی پس از مرگدر سال 2012 حمدی 28 ساله کارگر یک رستوران در الاقصر مصر بر اثر حمله قلبی از دنیا رفت. او به بیمارستان منتقل شد. پزشکان مرگ او را تأیید کردند. خانواده حمدی پیکرش را غسل دادند تا فردای آن روز در مراسم با شکوهی او را به خاک بسپارند؛ اما پزشکی که برای صدور گواهی فوت آمده بود متوجه گرمای غیرعادی بدن او شد. حمدی زنده بود. او را با شوک الکتریکی و اکسیژن به زندگی بازگردانیدند. مادرش با شنیدن این خبر از خوشحالی بی هوش شد و به جای مراسم تدفین جشن با شکوهی را به مناسبت زندگی دوباره او برپا کردند.
صلاح قابیلصلاح قابیل بازیگر مصری، مرگ او یکی از ترسناک ترین مرگ هایی است که می توان سراغ داشت. او بر اثر بالا رفتن قندخون، دچار حالتی از بیهوشی و کما شد که پس از آن به بیمارستان منتقل می شود. پزشکان مصری مرگ او را تایید می کنند. صلاح قابیل دفن می شود. در نیمه های شب نگهبان گورستان صدایی می شنود؛ صدای گریه، التماس و فریادهای گوشخراش.
گورستان پر از ارواح نا آرام است...نگهبان این جمله را به خودش می گوید و به خواب می رود. فردای آن روز قبر صلاح را می شکافند. او بر اثر سکته قلبی ناشی از ترس مرده بود.
منبع: تابناک
انتهای پیام/