به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پزشکان ضامن سلامتی جامعه، امنیـت روحی بیماران و فرشتگان نجاتی هستند که درد جسم را در سایه لطف الهی التیام می بخشند. کسانی که طبابت را با حکمت و اخلاق در آمیخته، درد و رنج را از جسم و روان دردمندان پاک کرده و شوق امید را در کالبد جسم و روح زندگی آنها می دمند.
به مناسبت روز پزشک بعد از تلاش های پی در پی برای برقراری ارتباط با یکی از پروفسورهای ایران، بالاخره توانستیم لحظاتی هرچند کوتاه با پروفسورعبدالعزیز خضری پزشک اورولوژیست ضمن تبریک این روز، گپ و گفتی را داشته باشیم.
پروفسور خضری متولد 20 اسفند 1313 در یکی از بخشهای لارستان است.
لطفا خودتان را معرفی کنید؟
تحصیلات ابتدایی را در یکی از بخشهای لارستان با رتبه اول به پایان رساندم و بعد از اتمام دوره دانشسرای مقدماتی معلم شدم.
بعد اخذ دیپلم و پذیرفته شدن در کنکور دانشکده پزشکی، سه سال اول در دانشکده دانشگاه اصفهان و سال چهارم را با انتقالی به دانشگاه شیراز، درآنجا درس خواندم، سال 1344 فارغ التحصیل پزشکی و سال 1348 بعد گرفتن تخصص جراحی عمومی (از دانشگاه شیراز که درآن زمان دانشگاه پهلوی نام داشت) بلافاصله استخدام بخش جراحی دانشگاه شیراز (عضو هیات علمی تا سال 1352) شدم.
جراحی عمومی را انتخاب کردم چون در منطقه ما به غیر از شیراز هیچ کجا جراحی وجود نداشت.
چه شد که به انگلستان سفر کردید؟
طی سالهای 1352 تا 1357 در انگلستان دوره تخصص و فوق تخصص اورولوژی را گذراندم، البته با وجود فراهم بودن شرایط علمی تحقیقاتی و چاپ چند مقاله من در مجلات اورولوژی انگلستان، من به وطن برگشتم و با بازگشت خود، از سال 1358 تا 1391 عضور بورد تخصصی اورولوژی ایران شدم.
تا سال 1383 بعد از طی مراتب دانشیاری و استادی بازنشسته شدم و تا به امروز در همان دانشگاه شیراز بصورت استاد قراردادی در خدمت مردم کشورم هستم، البته بعد از چهارسال تحصیل فوق تخصص به عضویت هیات علمی بریستول انگلیس درآمدم و شش ماه آنجا کار کردم.
طبق قوانین انگلیس بعد از اخذ فوق لیسانس در رشته تومور ایمونولوژی، مدت یک سال نیز در رشته یوروآنکولوژی آن کشور درس خواندم و سه دوره سه ماهه نیز به عنوان پروفسور مدعو در رشته یورولوژی در دانشگاه بریستول انگلیس کار کردم .
گفتنی است، نوشتن حدود 68 مقاله بین المللی را نیز در کارنامه خود دارم.
چرا آدرسی از مطب شما نیست؟
هیچوقت مطبی نداشتم و تمام وقت در دانشگاه مشغول به کار بودم، درضمن برای هزینه جراحی ها تماس مالی با بیمار نداشته و طبق مقررات درصد خود را از دانشگاه یا بیمارستان دریافت می کردم.
اخذ مدرک فوق تخصص از انگلیس و نائل شدن به درجه پروفسوری هیچگاه باعث نشد که تعرفه جراحی خود را بالا ببرم چرا که این موضوع اصلا برایم اهمیتی نداشته است.
کمی ازخانوادهتان بگویید
همسرم دکتر جهان توکلی لارستانی متخصص و نفراول بورد تخصصی بیهوشی در ایران، دخترم دندانپزشک، یکی از پسرانم مهندس عمران و دیگری متخصص بیهوشی است، درضمن هرسه فرزندم فارغ التحصیل دانشگاه دولتی شیراز و مشغول به کار درهمان جا هستند.
گفتنی است، من و خانواده ام هرگز نخواستیم به خارج برویم و در آنجا مشغول به کار شویم.
خضری همسرش را همراه و همگام همیشگی دانست که بدون وی نمی توانسته زندگی موفقی را داشته باشد.
خاطره ای از سالها فعالیت ارزشمند خود دارید؟
اگر بیماری نیمه شب به عمل احتیاج داشت و کسی نبود که پیش بچه هایمان بماند، من بعنوان جراح و همسرم متخصص بیهوشی، بچه ها را لباس اتاق عمل (برایشان دوخته بودیم) می پوشاندیم و بعد از نشاندن آنها در گوشه ای از اتاق و انجام جراحی، به خانه بازگشته و آنها را مجددا می خواباندیم.
از جامعه و بخصوص بیمارانتان چه انتظاری دارید؟
حاصل بیش از 35 سال فعالیت در مملکتم، درس دادن به هزاران دانشجوی پزشکی وفارغ التحصیلی دستیارانی است که هم اکنون هرکدام اورولوژیستهای قابلی هستند و من به آنها افتخار می کنم.
هیچوقت خودم را طلبکار جامعه ندانستم و اعتقادم بر این است که جامعه ما را ساخته و ما نیز وظیفه جبران آن را داریم، با همین فکر هم، انتظار تشویق از کسی ندارم.
وظیفه هرکسی است که برای مملکتش سودمند باشد چراکه طبعا برای خودش هم سودمند خواهند بود.
بهتر است آن طور با بیمارانمان رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار شود.
انتهای پیام/