معاون مؤسسه تحقیقات حجامت ایران گفت: علت اینکه مردم به حجامت و روشهای طب سنتی روی آورده‌اند، خسته شدن آنها از عوارض دارویی و اثبات قدرت درمان حجامت برای خود بیماران و عموم مردم بوده است.

گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان - شاید امروز باور این مسئله که در سالهایی نه چندان دور در این کشور «حجامت» به‌عنوان دستور مؤکد پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار با بخشنامه رسمی وزارت بهداشت ممنوع و غیر‌قانونی بوده، سخت باشد.
 
اما بسیاری از بزرگان طب سنتی و طب ایرانی ـ اسلامی کشورمان به روشنی، روزها و سالهایی در دهه هفتاد را به خاطر دارند که وزارت بهداشت با تمام قوا برای ریشه‌کن کردن «حجامت» به میدان آمده بود و با صدور بخشنامه‌ای، جلوی هر نوع انجام حجامت چه توسط پزشکان حاذق و چه توسط اساتید و حکمای طب سنتی را گرفته بود و شدیدترین برخوردها را با کسانی که اقدام به حجامت می‌کردند، داشت.
 
چه بسیار پزشکان و اساتید طب سنتی این کشور که به جرم عمل به دستور مؤکد دین اسلام و توصیه پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم شیعه، در پی احضارهای مکرر به دادگاه، احکام محکومیتهای سنگینی برای آنها صادر شد و به همین جرم، ماهها و ماهها از عمر خود را در زندان سپری کردند.
 
اما امروز به یُمن همین سختیها، مشقات و زجرهایی که اساتید و پزشکان دلسوز این کشور برای ترویج و آزادسازی حجامت متحمل شدند، شاهد اقبال گسترده و روزافزون مردم کشورمان به حجامت هستیم؛ اقبالی که علت آن را نباید در سیستم رسمی وزارت بهداشت این کشور جست‌وجو کرد بلکه علت این اعتماد و روی آوردن مردم به حجامت را باید در اثرات درمانی که مردم به عینه در خود و در اطرافیان خود دیده‌اند، جست‌و‌جو کرد.
 
آری؛ امروز دیگر آن ممنوعیتها و بگیر‌و‌ببندها به جرم انجام حجامت، جای خود را به باور افکار عمومی به حجامت به عنوان یک روش درمانی عمومی و موثر داده‌ و به دلیل همین آگاهی و اقبال عمومی است که همان مدیران و جریاناتی که در دهه هفتاد به جنگ با حجامت آمده بودند نیز برخلاف خواست درونی و قلبی خود مجبور به تمکین و کرنش در مقابل این اتفاق مبارک و پرثمر در کشورمان شده‌اند.
 
برای بررسی ابعاد و زوایای مختلف «حجامت» و پرداختن به گوشه‌ای کوچک از اثرات درمانی آن و نگاه به اسناد علمی که اثرات درمانی حجامت را به اثبات می‌رساند، میزبان «دکتر شهلا اسدزاده»؛ معاون آموزشی موسسه تحقیقات حجامت ایران با 20 سال سابقه کار پژوهشی و عملی در عرصه طب کلاسیک و طب ایرانی ـ اسلامی  بودیم که در ادامه مشروح بخش نخست آن تقدیم مخاطبان ارجمند می‌شود:      
 
خانم دکتر! در ابتدا اشاره مختصری به جایگاه «حجامت» در کلام اهل بیت و منابع روایی داشته باشید و علت این تاکیدات پرتعداد بر حجامت در منابع اسلامی را توضیح دهید.
 
بحث حجامت بحثی نیست که مربوط به این سالها و این دروه باشد؛ «حجامت» قدمتی به انداره عمر انبیا‌ دارد؛ شاید برای بعضی از مردم جالب باشد چون تازه اسم حجامت را می‌شوند و اصلا فکر نمی‌کنند که حجامت از چنین پشتوانه‌ای برخوردار باشد اما وقتی که تحقیق می‌شود، می‌بینیم که از زمان حضرت آدم (ع) حجامت وجود داشته و در طی سالها و زمانها، تغییر و تحولاتی در وسایل، نحوه اجرا و محلهای انجام حجامت بر روی بدن صورت گرفته است پس حجامت یک پایه قدیمی و اساسی دارد.
 
ای محمد! حجامت کن و امتت را به حجامت امر کن
 
در این سیر، زمانی که به اسلام می‌رسیم، می‌بینیم که تاکیدات فراوانی بر حجامت شده است؛ پیامبر اسلام‌(ص) می‌فرمایند که «در شب معراج، ملکی از ملائک بر من گذر نکرد مگر اینکه فرمودند ای محمد حجامت کن و امتت را به حجامت کردن امر کن»این نشان می‌دهد که این قضیه به چه اندازه اهمیت داشته است که شبی به آن عظمت که برترین هدیه خلقت بوده، تاکید بر حجامت شده است.
 
در کتب طب اسلامی وقتی دقت می‌کنیم از این باب احادیث زیاد است مثلا پیامبر اسلام (ص) فرموده است: «الحجامه دواءُ لکلِّ داء» یعنی «حجامت دوای هر دردی است» البته در تفسیر اینگونه احادیث باید دقت کرد، این حدیث به این معنا هم نیست که هر کسی با هر بیماری‌ای باید حجامت بشود چرا که این یک فلسفه‌ای دارد و وقتی که ذکر حجامت می‌شود، حجامت می‌تواند «خشک» یا «تر» باشد، این حدیث یک مسئله کلی را مطرح کرده است.
 
تفاوت حجامت «خشک» و «تر»

 
حجامت «تر» حجامتی است که با خون‌گیری و تیغ‌زدن همراه است و بر اساس تجویز و ویزیتی که برای بیمار تعیین می‌کنیم، اگر نیاز باشد حجامت «تر» را انجام می‌دهیم اما حجامت «خشک» معادل بادکش است که خیلی از هموطنان ما از آن اطلاع دارند و از گذشته با آن آشنا هستند؛ پس زمانی که در حدیثی مانند حدیث ذکر شده گفته می‌شود که حجامت دوای هر دردی است، منظور آن حجامت تر یا بادکش است.
 
در احادیث دیگر داریم که حضرت علی‌(ع) می‌فرمایند: «‌حجامت باعث افزایش نور چشم، افزایش سلامتی بدن، قوت بدن و افزایش حافظه می‌شود» این حدیث نیز تاکید بر این مسئله دارد که حجامت چه تاثیرات مثبتی بر روی بدن می‌تواند داشته باشد و در صحبتهای بعدی توضیح خواهم داد که از نظر علمی، حجامت چگونه می‌تواند تاثیرگذار باشد.
 
احادیث زیاد و متفاوتی وجود دارد و در فرصتهای دیگر اگر لازم شد به آنها اشاره می‌کنم؛ یک حدیث کلی در کتب معتبر وجود دارد که می‌گوید پنج مورد از سیره و سنتهای انبیاء (ع) است که عبارتند از «حیا، حلم، حجامت، مسواک و عطر زدن» پس این حدیث نشان می‌دهد که اهمیت حجامت به قدری بالا است که در رده اعمال انبیاء و اولیا قرار گرفته است و آن را انجام می‌داده‌اند؛ ما از همین حدیث به اهمیت خطیر و جایگاه رفیع حجامت پی می‌بریم و لازم نیست تا یک نفر از غرب بیاید و اهمیت آن را برای ما ذکر کند.
 
خانم دکتر! قبل از اینکه طب نوین و پیشرفتهای علمی به این سطح برسند، باورها و اعتقادات مردم مخصوصاً در ایران زمین عامل اصلی گسترش حجامت بود و نسل‌های گذشته ما بر اساس مبانی اعتقادی، خود را ملزم به انجام حجامت می‌دانستند اما امروز پیشرفتهای علمی هم، آثار و فواید متعددی را برای حجامت به اثبات رسانده است؛ اشاره مختصری به مستندات علمی درباره آثار مثبت حجامت در انسان داشته باشید.
 
در حال حاضر چندین کشور بر روی موضوع حجامت به صورت علمی کار کرده‌اند از قبیل کتاب «الدواء العجیب» نوشته چند تن از متخصصان کشور سوریه است که محمد‌امین شیخو آن را جمع‌آوری کرده و در مصر «الحاوی» کتابی درباره حجامت ونوشته است؛ پروفسور «یوهان آبله» از آلمان نیز در قرن 20 کتابی با نام «حجامت درمان آزموده شده» را تالیف کرده است.
 
در کتاب «الدواء العجیب» اثر حجامت بر بیماریهای سرطانی و خونی مورد بررسی قرار گرفته است؛ از دیگر منابعی که درباره حجامت در دنیا وجود دارد می‌توان به کتاب «حجامت یک درمان جدید»، کتاب «کاپینگ ترابی» که «ایلکی ترالی» آن را در آمریکا تالیف کرده نام برد؛ در این کتاب بیشتر روی بادکش‌درمانی کار کرده و نتایج درمانی آن را کامل و علمی ذکر کرده است.
 
این موارد هیچکدام فرضیه نبوده و کاملا علمی به اثرات حجامت پرداخته‌اند؛ از این موارد که بگذریم، نیازی نیست که از منابع غرب این موضوعات را تایید کنند؛ در سال 87 کتابی به نام «حجامت» به‌عنوان کتاب برتر جهان انتخاب شد که در کانادا منتشر شده بود و برنده جایزه برترین کتاب سال در جهان شد.
 
باید این سؤال را پرسید که اصولاً علم چیست؛ علم برپایه تجربه است و در تمام علوم دنیا، ابتدا یک چیزی را تجربه سپس آن را به‌صورت علم ارائه و دسته‌بندی می‌کنند؛ دیدگاه پزشکان طب کلاسیک درباره علمی بودن مسئله‌ای این است که اگر در کتاب «هاریسون» نوشته شده باشد ما به آن می‌گوییم علمی، در صورتی که من این موضوع را قبول ندارم؛ در پزشکی پدیده‌ای به نام ایجاد «زخم» داریم و این یک موضوع علمی است، هرکجا از بدن که زخمی ایجاد شود تحریکی در بدن ایجاد شده است و بدن شروع می‌کند تمام قوا و نیروی خود را به آن نقطه گسیل کردن و مانند تلنگری می‌شود در بدن که سیستم ایمنی خود را فعال کند.
 
فواید ایجاد زخم
 
پدیده زخم در «شوارتس» آمده است؛ هر کجا از بدن که زخم ایجاد شود، بدن شروع به تقویت سیستم ایمنی خود می‌کند تا درمان را تسریع کند؛ در زمانهای قدیم که بر با خنجر، نیزه و شمشیر تروما (آسیب) ایجاد می‌شد، آن زخم منجر به مرگشان نمی‌شد و حکیمان آن زمان متوجه شدند که افرادی که زخم خورده‌اند، اگر بیماریهای دیگری داشتند، بعد از ایجاد زخم، بیماری آنها بهبود یافته است؛ پایه و اساس طب کلاسیک که از زخم صحبت می‌کند همین است و خودشان نیز این موضوع را اجرا کرده‌اند پس ما هم مطلب غیرطبیعی نمی‌گوییم و کاری نداریم که تایید شده است یا نه.
 
مگر زخم باعث افزایش ایمنی، تحریک ایمنی سلولی نمی‌شود؛ ما نیز در حجامت همین کار را می‌کنیم، ابتدا از طریق بادکشها یک تحریک را ایجاد و فراخوان سلولی می‌دهیم، وقتی که بادکش می‌شود این فراخوان چند برابر ایجاد یک زخم است؛ این فراخوان را انجام می‌دهیم و بعد خراش ایجاد می‌کنیم و مجدد بادکش می‌گذاریم.
 
«ایجاد تحریک» اصلی‌ترین نکته حجامت
 
ایجاد شدن زخم همراه با بادکش باعث چندین برابر شدن تعداد سلولهای ایمنیِ به سطح رسیده، تحریک شدن سلولهای ایمنی و بهبود سریعتر بیماری می‌شود؛ در واقع هدف اصلی حجامت فقط خونگیری نیست، کم کردم حجم خون در تعدادی از بیماریها درمان‌کننده است اما نکته مهم درمان که به آن توجه نمی‌شود، تحریکی است که در سیستم ایمنی بدن ایجاد می‌کند؛ چرا بسیاری از بیمارانی که خون می‌دهند درمان نمی‌شوند اما وقتی حجامت می‌کنند درمان می‌شوند چون در انتقال خون تحریک ضعیفی وجود دارد، یک آنژیوکت زده و خونگیری انجام می‌شود اما سیستم ایمنی تحریک نمی‌شود اما در حجامت اصلی‌ترین نکته ایجاد تحریک است.
 
این حرف بر اساس 20 سال سابقه کار است، در 20 سال اگر به طور میانگین 30 یا 40 بیمار ببینید در سال و ماه چند بیمار می‌شود؛ اگر ضریب و خطا هم باشد این کار منجر به یک علم می‌شود که متاسفانه به دلیل عدم اطلاع، به این مسئله توجه نمی‌شود.
 
آیا برخی مخالفت‌ها و مقاومتها با حجامت از سوی مراجعی مانند وزارت بهداشت به‌دلیل عدم اطلاع از ابعاد درمانی و اثرات مفید حجامت است؟
 
ما خیلی خوشبینانه نگاه می‌کنیم اما من مطمئنم که خیلی از آنها اطلاع دارند و به این دلیل که با حجامت یک زمینه درمان وسیع ایجاد می‌شود، نگران هستند.
 
خانم دکتر! چرا در طول سالیان اخیر، حجامت به شدت در داخل کشورمان توسعه یافته و اقبال عمومی به حجامت ایجاد شده است؟ چه اتفاقی در کشورمان رخ داده که در دهه هفتادی که حجامت در کشورمان با بخشنامه رسمی وزارت بهداشت، ممنوع و غیرقانونی بود و افراد متبحری که اقدام به حجامت می‌کردند، محاکمه و به زندان فرستاده می‌شدند اما امروز و پس آن سالهای سیاه، شاهد حجم گسترده اقبال عمومی مردم به حجامت هستیم؟
 
«نورالحکما» جزء پنج متخصصی بود که برای آموزش پزشکی به فرانسه اعزام شده بود؛ وی در کتاب خود نوشته است که ما پنج نفر بودیم که به همراه دکتر ناظم‌الاطباء درسمان را تمام کردیم و منتظر امضای مدرک خود بودیم در حالیکه مدرک را امضا نمی‌کردند؛ وقتی خدمت استاد رفتیم و پرسیدیم چه اتفاقی افتاده است که مدرک ما پنج نفر را امضا نمی‌کنید، گفتند به شرطی مدارک شما امضا می‌شود که حجامت را در کشور خود منع کنید.
 
این مسئله در کتاب خاطرات دکتر نورالحکما نقل شده و سند تاریخی دارد؛ در آن زمان مردم بر اساس اعتقادات دینی که داشتند و تجربیاتی که از گذشتگان به آنها رسیده بود، حجامت می‌کردند؛ زمانی که منع قانونی برای انجام حجامت در کشورمان اعلام شد، حجامت را از سطح درمانی که در جامعه داشت به زیرزمین‌ها کشیدند یعنی کار اشتباهی مرتکب شدند و چون یک عده به حجامت اعتقاد داشتند و نتیجه آن را دیده بودند لذا به صورت غیراستاندارد و زیرزمینی انجام دادند؛ بعد از دهه هفتاد که حجامت با بخشنامه وزارت بهداشت غیرقانونی اعلام شده بود، با پیگیری و تلاش «استاد خیراندیش» و سایر اساتید این حوزه، این مصوبه وزارت بهداشت ابطال و حجامت در کشورمان مجدداً احیا شد.
 
خسته شدن مردم از عوارض دارویی علت روی آوردن به حجامت
 
چرا مردم کشورمان به حجامت توجه زیادی پیدا کرده‌اند؛ خود شما اگر یک روش درمانی و یک کار معمول را انجام دهید و نتیجه نبینید، آیا مجدد و مشتاقانه به سمت آن روش می‌روید و بقیه را نیز تشویق می‌کنید؟! قطعا اینطور نخواهد بود؛ علت اینکه مردم به حجامت و روشهای سنتی روی آورده‌اند، خسته شدن آنها از عوارض دارویی است؟
 
مردم پناه می‌بردند به آن چیزی که دینشان تاکید کرده است و وقتی که به آن توجه شد با اینکه تجویزها کامل نبود اما نتایج درمانی بالایی داشت؛ مردم به مرور زمان متوجه شدند با یک روش ساده و با هزینه کم، بسیاری از بیماریها درمان یا درصد آن کم می‌شود؛ مردم به این روش روی آوردند چون مردم هوشمند و دارای درک و فهم بالایی هستند، در نتیجه به این روش علاقه‌مند شدند و این علاقه‌مندی مردم فقط به دلیل قدرت درمان حجامت بوده و از روی احساسات نبوده است.
 
پس می‌توان گفت که اقبال سالهای اخیر مردم کشورمان به حجامت با وجود مخالفت و ممانعت‌های دولتی در مقاطع مختلف تاریخی، به دلیل ملموس بودن ثمرات و اثرات درمانی حجامت برای خود مردم بوده است؟
 
بله! دقیقاً به همین دلیل است؛ به عنوان مثال 20 سال پیش که به عنوان یک پزشک فارغ‌التحصیل شدم، اسمی از حجامت نشنیده بودم و فقط از طریق برادرم با استاد خیراندیش آشنا شدم؛ به مطب می‌رفتم و بیماران را می‌دیدم اما آن یقین را هنوز نداشتم، به حجامت اعتقاد داشتم اما دلیل آن، اعتقاد به استاد خیراندیش بود چون می‌دانستم که درست می‌گویند اما باور قلبی فرق می‌کند.
 
بیماران را ویزیت و در خانه و خانواده روی بیماران مختلف، اثرات درمانی حجامت را مورد بررسی قرار می‌دادم که در نهایت به اثرات درمانی آن پی بردم و این موارد تکرار شد و به این نتیجه رسیدم که اگر حجامت به‌صورت اصولی تجویز شود، نتایج درمانی بالایی دارد یعنی من از باور صفر به جایی رسیدم که همه چیز خود را برای حجامت گذاشتم.
 
بارها به دادگاه رفتم و هم‌اکنون هم اعتبار من زیر فشار مراکزی مانند وزارت بهداشت و نظام پزشکی است اما با این حال باور کنید با این روش نسبت به روشهای کلاسیک بیماران بیشتری را می‌توانم درمان کنم البته به این معنا نیست که طب کلاسیک را نفی کنم یا بخواهم بگویم اثراتی ندارد، قطعاً نظر من این است که اگر مسئولان ما این اجازه را می‌دادند که طب کلاسیک و سنتی به صورت تلفیقی کار کنند نتایج درمانی بسیار افزایش می‌یافت  که البته این اتفاق نیفتاده است.
 
 چرا وزارت بهداشت نتوانسته چنین شرایطی را به وجود بیاورد؟
 
تأسیس دانشکده‌های طب سنتی یک قدم مثبت بوده است اما دانشکده‌ای که استاد آن قبل از تاسیس دانشکده به مدت 6 ماه برود منابع طب سنتی را مطالعه کند تا بتواند درس بدهد قطعا تجربه کافی ندارد؛ این دانشکده‌ها از ظرفیتهای اساتید بزرگ طب سنتی کشور بهره‌ نبرده و مسئولان ما آنقدر غرور بیجا دارند که از افرادی مثل استاد خیراندیش با داشتن سالها تجربه، استفاده نکردند.
 
یعنی دانشکده طب سنتی وزارت بهداشت به سراغ اساتید طب سنتی نرفته است؟
 
سراغ بعضی از اساتید رفتند که پزشک هم نبودند اما از کسانی که تجربه بیشتر در کارهای عملی داشته‌اند، استفاده نکردند؛ بسیاری از این اساتید، کتاب را خوانده و مطالبی را تدریس کرده‌اند اما کسی که از روی کتاب تدریس می‌کند نسبت به کسی که تمام مطالب کتاب را به چشم دیده و تجربه کرده است، بسیار متفاوت است؛ پزشکانی که در طب سنتی مدرک PHD می‌گیرند تجربه کافی را ندارند و در طب کلاسیک هم پزشکی که کتاب خوانده و نمره 20 داشته است اگر کار عملی نکرده باشد، پزشک موفقی نمی‌شود.

منبع: خبرگزاری تسنیم

انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.