با بررسی آمار ازدواج در دوره‌های مختلف باید به این امر اذعان داشت که در هیچ دوره ای میزان ازدواج در کشور ما به این شکل کاهش پیدا نکرده است و به همین دلیل مسئولان باید با همکاری کارشناسان و متخصصان امر چاره ای بیندیشند.

خانواده‌ها بر مدار ناپایداری
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ میزان ازدواج در کشور به عنوان یک واقعه حیاتی به شرایط و مسائل گوناگونی بستگی دارد تا بتوان زمینه آن را به وجود آورد. چون دیگر ازدواج فقط به قبول یک پیوند و یک قرار داد اجتماعی محدود نمی شود، بلکه با افزایش چشم و همچشمی‌ها و توجه به ظواهر زندگی برخی افراد ازدواج را با رقابت و پلی برای برآورده شدن آرزوهایشان اشتباه گرفته و دستیابی به زندگی مرفه و خوشبختی را در تصاحب اتومبیل مدل بالا، مبلمان گران‌قیمت و خریداری منزل در بالای شهر می دانند!

زندگی برخی افراد در کشور ما بین سنت و مدرنیته مانده و همین مساله جوانان را با چالش های دوگانه رو به رو کرده است. برای مثال برخی از جوانان تشکیل زندگی را منوط به ایجاد شرایط از سوی خانواده‌ها یا برآورده کردن توقع های فزاینده از سوی همسر می دانند و برخی دیگر نیز به زیبایی ساختن زندگی در کنار یکدیگر باور دارند.

در این بین گروهی هم هستند که از هر دوشیوه برای ادامه زندگی خود امتیاز کسب می کنند. یک ضرب المثل قدیمی است که می گوید: شیرینی هر ازدواجی را باید پنج سال بعد از تشکیل آن خورد. این جمله را کارشناسان حوزه اجتماعی، روانشناسان و... نیز تایید می کنند. با بررسی کم و کیف ازدواج و ثبت طلاق در کشور باید به این امر اذعان داشت که آسیب‌های اجتماعی در سال های نخست زندگی مشترک حساس تر است و همین امر نیازمند کسب مهارت و آموزش های ارتباطی موثر است. به دلیل مشکلات و ناملایمات زندگی از بعد اجتماعی، اقتصادی و... طبیعتا تشکیل زندگی نیازمند زیر ساخت ها و شرایطی است.

 

تسهیل ازدواج جوانان فقط در حد حرف

با اینکه در سال های اخیر از سوی مسئولان امر وعده‌های فراوانی درباره ازدواج آسان و ایجاد شرایط مناسب برای تسهیل ازدواج جوانان مطرح شده است، اما تاکنون بسیاری از این وعده‌ها فقط در حد حرف و حدیث مانده و هنوز جنبه عملی به خود نگرفته است. در کشور ما موضوع ازدواج، افزایش سن ازدواج و کاهش قابل توجه آن از معضلاتی است که مکررا به عنوان یک زنگ خطر و فراتر از آن یک بحران جدی از سوی برخی مسئولان و کارشناسان مطرح می‌شود. معضل اشتغال یکی از دلایل اصلی دشوار شدن ازدواج است. این امر باعث شده تا برخی از ازدواج به عنوان یک شوخی در شرایط کنونی اقتصادی یاد کنند.

جوانانی که در صورت برخورداری از یک شغل نیم بند، باید هفت خوان رستم را طی کنند تا هزینه‌های کمرشکن رهن منزل، تهیه لوازم خانه و مراسم جشن عروسی را تامین کنند که آن هم به تعبیر جوانان باید سال‌ها با اقساط گوناگون در اندیشه پاس کردن چک‌ها و وصول مقروضات خویش به سر برند. با اینکه تاکنون طرح‌های متعددی مدنظر قرارگرفته تا شاید به واسطه آن رفتن به خانه بخت تسهیل شود، اما هر کدام از مصوبات و طرح‌های تعریف‌شده به نوعی تنها روی کاغذ و به صورت فرمایشی به تصویب رسیده اند که اگرغیر از این بود امروز ازدواج آسان به عبارت و واژه‌ای نمایشی تبدیل نمی‌شد.

در این زمینه یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس درباره مشکلات ازدواج در کشور می گوید:‌ هم اکنون در کشور با مشکلاتی در حوزه جمعیت مواجه هستیم. از سوی دیگر هنوز مقدمات لازم برای ازدواج جوانان مهیا نشده است. جوانان امروز، پول، مسکن، امنیت شغلی و... ندارند. در این شرایط چگونه می توان انتظار ازدواج از آنها داشت؟ در قالب سیاست‌های حمایتی برخی مقدمات ازدواج از جمله پرداخت یک میلیون تومان از سوی کمیته امداد به زوج‌ها فراهم شده است، اما این مبالغ به هیچ عنوان مناسب و راهگشا نیست.

برای مثال وام ازدواج در مجلس گذشته به 10میلیون تومان افزایش یافت، اما هنوز به صورت کامل و فراگیر عملیاتی نشده است. عبدالرضا عزیزی می‌افزاید:‌ برای ازدواج مناسب جوانان باید مقدمات ازدواج از سوی نهادهای ذی ربط فراهم شود و در گام بعدی توجه به اشتغال جوانان باید مورد توجه قرار گیرد.

به گفته او در اصل باید ابتدا مقدمات ازدواج جوانان مهیا شود و بعد از جوان انتظار ازدواج داشت؛ در صورت عدم وجود شرایط ازدواج چگونه می توان از جوان انتظار تشکیل زندگی را داشت؟ در اصل اگر برخی افراد وام های چندین میلیونی و میلیاردی را صاحب نشوند به نسبت می توان وام ازدواج را به جوانان پرداخت کرد.

چندی پیش بخشنامه پرداخت وام10میلیون تومانی ازدواج به بانک‌ها ابلاغ شد، اما تاکنون هیچ اقدامی از سوی این مراکز انجام نشده است. در مجلس گذشته بر سر تصویب وام 10میلیون تومانی برخی از آقایان به دلیل اینکه بنده گفتم این وام عملیاتی نیست بر من خرده گرفتند، اما هم اکنون چند ماه از سال گذشته و مشکلات برای پرداخت وام ازدواج همچنان وجود دارد.

 

تغییر سبک زندگی، همچنان چالش برانگیز

برخی کارشناسان و جامعه‌شناسان معتقدند نمی توان صرفا عامل بالا رفتن سن ازدواج را در مسائل اقتصادی جست‌و‌جو کرد، بلکه تغییر سبک زندگی، فراز و نشیب‌ها و تحولات فرهنگی جامعه در طول دو دهه و به ویژه یک دهه اخیر آن‌چنان با سرعت و شتاب همراه بوده که بعضا هضم و باور برخی از مسائل همچون ازدواج را از سوی جوانان دشوار ساخته است. توقعات مهارناشدنی زوج‌ها، بالا رفتن انتظارات خانواده‌ها، رقابت‌ها و چشم و هم‌چشمی‌های ظاهری مزید بر علت شده تا این اتفاق خجسته را با مسیر پر سنگلاخی مواجه سازد که بسیاری عطایش را به لقایش ببخشند.

در چنین شرایطی باید قوه‌مقننه و قوه مجریه با فوریت و جدیت تمام ورود کنند تا این مسیر دشوار،هموار و تسهیل شود، در غیر این صورت تبعات و عوارض این پدیده و بالا رفتن سن ازدواج،آن‌چنان مصیبت بار خواهد بود که دامنه پس لرزه آن و هزینه های مادی و معنوی تحمیل‌کننده آن بر جامعه فراتر از حد انتظار خواهد بود. در سال‌های اخیر با افزایش پرونده‌های طلاق‌های توافقی و حتی غیرتوافقی در اثر سوء برداشت‌های غیرمنطقی یکی از طرفین از وظایف خود در روابط زناشویی مواجه هستیم.

در ضمن ماشینی شدن زندگی‌‌ها و کم شدن زمان استراحت زوج‌ها و بی‌‌توجهی به ارکان خانواده نیز از دلایل دیگر کم شدن روابط زناشویی و ایجاد نارضایتی طرفین یک زندگی مشترک است و همه این مسائل علت یک جدایی نیست، اما زمینه‌ساز این واقعیت تلخ اجتماعی است.

 

از تفکرات فانتزی تا واقعیت

مشکلات ازدواج فقط در قالب افزایش سن ازدواج، عدم دستیابی به شرایط مطلوب اقتصادی و... خلاصه نمی‌شود، بلکه در برخی مواقع وجود فانتزی‌های ذهنی افراد را در انتخابشان با چالش‌های فراوان رو به رو کرده است. این در حالی است که در یک دهه گذشته در فهرست دلایل اصلی طلاق زوجین گزینه مشکلات جنسی در روابط زوجین کمتر به چشم می‌خورد، اما این روز‌ها با نگاهی به گزارش‌های وکلا و به‌ویژه مشاوران مستقر در دادگاه‌های خانواده می‌توان مشکلات جنسی در روابط زوج‌ها را به عنوان یکی از دلایل اصلی طلاق در سال‌های اخیر برشمرد. در کشور ما مسائل جنسی به نوعی تابو بوده و هست و به دلیل ترس زوج‌ها از بیان آن و در میان بودن پای آبرو به گفته اکثر آنها معمولا دلایل طلاق در دادگاه‌ها ذکر نمی شود.

لازم است ادبیاتی با توجه به عقاید مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و نظام سیاسی حاکم بر جامعه تدوین کرده و با لحاظ همه نیازهای خانواده بتوان جوابگوی نیازهای زوج‌ها در این زمینه بود. شاید بر این اساس است که در سال‌های اخیر کارشناسان حوزه خانواده بیش از گذشته بر آموزش‌ها در این زمینه تاکید می‌کنند؛ آموزش‌هایی که با توجه به فراگیر شدن ابزار‌های جدید ارتباطی و برخی آثار سوء که استفاده از این ابزار‌ها به وجود آورده‌اند باید با دقت بیشتری همراه باشد.

 

عامل45درصد طلاق‌ها؛ عدم مهارت ارتباطی

هم اکنون ناتوانی جنسی، اعتیاد، بیکاری، درآمد پایین و نپرداختن نفقه از سوی شوهر علت اصلی درخواست‌های طلاق در دادگاه‌هاست که متاسفانه پس از دو تا چهار سال زندگی مشترک میان زوج‌ها و بیشتر توسط زوجه مسیر طلاق طی می‌شود. اما در این بین با بررسی پرونده های طلاق باید گفت که فقر مهارت‌های ارتباطی علت 40 تا 45 درصد طلاق‌هاست. علت دیگر عدم تناسب خصوصیات شخصیتی دختر و پسر است. به طور مثال مرد برون‌گرا نمی‌تواند با زن درون‌گرا زندگی مناسبی داشته باشد. سومین علت اختلافات بالینی افسردگی، اضطراب و وسواس هاست. همچنین علت دیگر مشکلات اقتصادی است.

از سوی دیگر رفتارهای پرخطر مانند اعتیاد و دخالت‌های والدین از دیگر عوامل طلاق است. با توجه به اینکه طی سال های اخیر کلاس‌های گوناگونی از سوی برخی کارشناسان حوزه خانواده و مشاوران در زمینه ارتباط موفق با هدف توسعه و ترمیم روابط اجتماعی افراد به‌ویژه زوج‌ها تشکیل شده است، اما همچنان عدم توانایی در ایجاد ارتباط مناسب در ارتباطات به طور ملموسی قابل مشاهده است و این امر نیازمند توجه ویژه مسئولان امر برای آموزش مهارت زندگی و توسعه امر مشاوره در بین زوج هاست.

منبع: آرمان

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.