به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مأموران هفت سال قبل، متوجه شدند جسد مردی جوان در کارگاهش پیدا شده است. وقتی پلیس به محل رسید و تحقیقات خود را آغاز کرد؛ متوجه شد مقتول شریکی داشته که در کارگاه با هم کار میکردند و مشکل خاصی با هم نداشتند. آثار جراحت روی بدن مقتول، نشان میداد او با فردی درگیر و همین درگیریها منجر به وارد آمدن ضربهای به گردن و سپس مرگ شده است. چند ماه بعد از این حادثه، وقتی از همسر مقتول بازجویی شد، به پلیس گفت؛ از مدتی قبل شریک شوهرش به نام کامران برای اين زن مزاحمت ایجاد میکرد و فکر میکند، کامران عامل این قتل باشد.
بهاینترتیب کامران هفت ماه بعد از حادثه، بازداشت شد. او به قتل دوستش اعتراف کرد و گفت: مدتی بود با هم اختلاف داشتیم و همین درگیریها، باعث شد روز حادثه با چاقو به او حمله کنم و ضربهای به او بزنم. البته قبول دارم با همسر او ارتباطی داشتم؛ اما این ارتباط خیلی هم جدی نبود و من حرفهایی را که این زن گفته است، قبول ندارم. کیفرخواست با توجه به مدارک موجود در پرونده و شکایت اولیای دم، صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم پای میز محاکمه رفت و با توجه به درخواست اولیای دم، رأی قصاص او صادر شد.
حکم صادره به تأیید دیوانعالی کشور رسید و نام کامران در لیست اعدامیان قرار گرفت. او سه بار پای چوبهدار رفت و هربار اولیای دم به او مهلتی دوباره دادند؛ تا اینکه درنهایت موفق به جلب رضایت اولیای دم شد. متهم روز گذشته برای رسیدگی به پروندهاش، به لحاظ جنبه عمومی جرم، پای میز محاکمه رفت. بعد از اینکه نماینده دادستان درخواست رسیدگی به این پرونده را داد، متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام را قبول کرد و گفت: یک هفتهای میشد با دوستم درگیری و اختلاف مالی داشتیم و همین هم باعث شده بود، نسبت به هم کینه به دل بگیریم. روز حادثه وقتی که به کارگاه رفتم، دوباره با هم جروبحث کردیم و من هم از کوره در رفتم و با هم درگیر شدیم. در درگیری به زمین افتادیم و بههم پیچیدم. و چاقويي كه دستم بود، به گردنش برخورد کرد.
متهم در پاسخ به این سؤال که آیا ادعای همسر مقتول درباره اینکه با هم ارتباط داشتید و به همین خاطر هم دست به قتل زدی را قبول داری، گفت: من این حرف را قبول ندارم البته منکر ارتباط نمیشوم؛ اما برای بودن در آن رابطه، نیازی نبود آدم بکشم. من از کاری که کردهام، خیلی پشیمان هستم. در زندان به کلاس قرآن و اخلاق رفتم و نامه حسن رفتار دارم. من سه بار پای چوبهدار رفتم. شاید تصور آن ممکن نباشد؛ اما این سهبار انگار اعدام شدم و مردم. در شب قبل از اجرای حکم، هیچکس بهجز خود اعدامی، نمیداند به او چه میگذرد. من توبه کردم و از خداوند درخواست بخشش کردم و واقعا به این توبه پایبند بودم. بههمینخاطر خداوند دل اولیای دم را نرم کرد تا رضایت بدهند. قصاص حق آنها بود؛ اما من را بخشیدند. وقتی آنها رضایت دادند، با خودم فکر کردم باید خمس و ذکات این زندگی دوباره را بدهم. بههمینخاطر هم تصمیم گرفتهام بعد از آزادی از زندان، سفیر صلح و دوستی بشوم و به میان مردم بروم و تجربه خودم را از این سالها، بگویم و آنها را دعوت به آشتی و گذشت کنم.
متهم گفت: من برای جلب رضایت برای همبندیهای خودم و افرادی که دعوا میکنند، هر کاری لازم باشد، انجام میدهم. از شما هم خواهش میکنم به مناسبت عید قربان و غدیر و با توجه به اینکه میان این دو عید هستیم، از مجازات من بهلحاظ جنبه عمومی جرم گذشت کنید. من هرچه داشتم به اولیای دم دادم و حالا زیر صفر هستم. از زندان بیرون بیایم باید کار کنم تا بدهیهایم را بدهم و دوباره زندگی بسازم. درخواست دارم به من کمک کنید. بعد از متهم، وکیل مدافع او نیز دفاعیات خود را مطرح کرد و در پایان هیأت قضات برای صدور رأی، وارد شور شدند.
منبع: روزنامه شرق
انتهای پیام/