درگيری مرگبار دو كارتن خواب سر شيشه
بخشش؛ پايان قتل١٠ هزار تومانی
پرونده درگيری مرگبار دو كارتن خواب به خاطر ١٠ هزار تومان پول شيشه با اعلام رضايت اوليای دم، به پرداخت ديه و حبس منجر شد.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پرونده درگيری مرگبار دو كارتن خواب به خاطر ١٠ هزار تومان پول شيشه با اعلام رضايت اوليای دم، به پرداخت ديه و حبس منجر شد. متهم متواری در حالی مدتی پس از ارتكاب قتل، به جرم سرقت به زندان افتاده بود كه هيچ يك از هم‌بندی هايش نمی دانستند او جرم سنگين‌تری مرتكب شده است.
رسيدگی به اين پرونده از ٢٢ مرداد ٩٢ با اطلاع پليس پايتخت از وقوع يك فقره مرگ مشكوك مردی جوان بر اثر اصابت جسم سخت به سر در بيمارستان ضياييان آغاز شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد متوفي يكی از كارتن‌خواب‌های خيابان ابوذر است كه به دليل شكستگی جمجمه دچار خونريزی مغزی شده و جان خود را از دست داده است.
با محرز شدن وقوع قتل، پرونده‌اي با موضوع «قتل عمد» تشكيل شد و براي رسيدگي در اختيار كارآگاهان پايگاه دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. آنها در ابتدا به تحقيق از افرادي كه مقتول را به بيمارستان رسانده بودند، پرداختند و متوجه شدند كه مقتول قبل از حادثه با يكي از دوستان خود به خاطر پول روانگردان شيشه درگير و كشته شده است.
با كسب اين سرنخ، شناسايي مخفيگاه متهم در دستور كار كارآگاهان قرار گرفت و طولي نكشيد كه مشخص شد متهم، از چندي پيش به جرم سرقت دستگير و به زندان افتاده است. به اين ترتيب، متهم به پايگاه دهم منتقل شد و مورد بازجويي قرار گرفت. او پس از انكار ابتدايي سرانجام در مواجهه با مدارك پليسي لب به اعتراف گشود و درباره روز قتل گفت: «من به شيشه و هرويين اعتياد دارم و حميد (مقتول) هم به شيشه اعتياد داشت. روز حادثه همراه او به خانه يكي از دوستانم رفتيم و مقداري شيشه مصرف كرديم. وقتي بيرون آمديم، از حميد خواستم ١٠ هزار تومان، بابت پول خريد مواد به من بدهد اما او طفره رفت و گفت پولي ندارد.»
متهم در ادامه درباره چگونگي ارتكاب قتل نيز گفت: « سر همين قضيه با هم درگير شديم و من با چوبي كه روي زمين افتاده بود ضربه‌اي به پشت سرش زدم. او روي زمين افتاد و من هم از ترس فرار كردم. چند روز بعد فهميدم در بيمارستان فوت كرده براي همين خودم را مخفي كردم تا اينكه پس از مدتي به جرم سرقت دوباره به زندان افتادم. آنجا هيچ كسي نمي‌دانست من مرتكب قتل شده‌ام و تصور همه اين بود كه جرمم سرقت است.»
با ثبت اعتراف متهم، كيفرخواست پرونده صادر شد و براي رسيدگي در اختيار دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت. متهم نيز كه در جلسه رسيدگي با درخواست قصاص از سوي اولياي دم روبه‌رو شده بود با اعتراف دوباره به قتل خواستار بخشش شد. سرانجام و در حالي كه متهم انتظار صدور حكم قصاص را مي‌كشيد، اولياي دم پذيرفتند كه با دريافت ديه او را ببخشند. با اعلام رضايت آنها، پرونده براي رسيدگي مجدد به شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي مقدم‌زهرا ارسال شد و در حالي كه قرار بود صبح ديروز، مورد رسيدگي نهايي قرار گيرد به دليل عدم حضور اولياي دم به روزهاي آينده موكول شد.
منبع: روزنامه اعتماد
انتهای پیام/
رسيدگی به اين پرونده از ٢٢ مرداد ٩٢ با اطلاع پليس پايتخت از وقوع يك فقره مرگ مشكوك مردی جوان بر اثر اصابت جسم سخت به سر در بيمارستان ضياييان آغاز شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد متوفي يكی از كارتن‌خواب‌های خيابان ابوذر است كه به دليل شكستگی جمجمه دچار خونريزی مغزی شده و جان خود را از دست داده است.
با محرز شدن وقوع قتل، پرونده‌اي با موضوع «قتل عمد» تشكيل شد و براي رسيدگي در اختيار كارآگاهان پايگاه دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. آنها در ابتدا به تحقيق از افرادي كه مقتول را به بيمارستان رسانده بودند، پرداختند و متوجه شدند كه مقتول قبل از حادثه با يكي از دوستان خود به خاطر پول روانگردان شيشه درگير و كشته شده است.
با كسب اين سرنخ، شناسايي مخفيگاه متهم در دستور كار كارآگاهان قرار گرفت و طولي نكشيد كه مشخص شد متهم، از چندي پيش به جرم سرقت دستگير و به زندان افتاده است. به اين ترتيب، متهم به پايگاه دهم منتقل شد و مورد بازجويي قرار گرفت. او پس از انكار ابتدايي سرانجام در مواجهه با مدارك پليسي لب به اعتراف گشود و درباره روز قتل گفت: «من به شيشه و هرويين اعتياد دارم و حميد (مقتول) هم به شيشه اعتياد داشت. روز حادثه همراه او به خانه يكي از دوستانم رفتيم و مقداري شيشه مصرف كرديم. وقتي بيرون آمديم، از حميد خواستم ١٠ هزار تومان، بابت پول خريد مواد به من بدهد اما او طفره رفت و گفت پولي ندارد.»
متهم در ادامه درباره چگونگي ارتكاب قتل نيز گفت: « سر همين قضيه با هم درگير شديم و من با چوبي كه روي زمين افتاده بود ضربه‌اي به پشت سرش زدم. او روي زمين افتاد و من هم از ترس فرار كردم. چند روز بعد فهميدم در بيمارستان فوت كرده براي همين خودم را مخفي كردم تا اينكه پس از مدتي به جرم سرقت دوباره به زندان افتادم. آنجا هيچ كسي نمي‌دانست من مرتكب قتل شده‌ام و تصور همه اين بود كه جرمم سرقت است.»
با ثبت اعتراف متهم، كيفرخواست پرونده صادر شد و براي رسيدگي در اختيار دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت. متهم نيز كه در جلسه رسيدگي با درخواست قصاص از سوي اولياي دم روبه‌رو شده بود با اعتراف دوباره به قتل خواستار بخشش شد. سرانجام و در حالي كه متهم انتظار صدور حكم قصاص را مي‌كشيد، اولياي دم پذيرفتند كه با دريافت ديه او را ببخشند. با اعلام رضايت آنها، پرونده براي رسيدگي مجدد به شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي مقدم‌زهرا ارسال شد و در حالي كه قرار بود صبح ديروز، مورد رسيدگي نهايي قرار گيرد به دليل عدم حضور اولياي دم به روزهاي آينده موكول شد.
منبع: روزنامه اعتماد
انتهای پیام/
