به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ پایگاه اینترنتی آنتی وار در گزارشی به قلم "ریان سوتو" نوشت: مناظرههای کمپینهای انتخاباتی در آمریکا حول محور سیاستهای خاورمیانه بر روی این نکته متمرکز شدهاند که پاسخ آمریکا به گروههای افراطی (از جمله داعش) در این منطقه نامتناسب بوده است. تا پیش از این اولویتهای آمریکا در خاورمیانه در 5 بخش طبقهبندی شده بودند؛ اما حالا انطور که از تبلیغات انتخاباتی برمیآید به 4 محور روابط ویژه آمریکا- عربستان، عراق، تونس و مصر محدود شده است.
آنتی وار در ادامه نوشت: مانند بسیاری از دوستیهای دیرینه آمریکا با کشورهای خاورمیانه، روابط واشینگتن- ریاض هیچ نقشی در بهبود وضع حقوق بشر و یا دموکراسی عربستان ایفا نکرد. دوستی این دو فقط در دو حوزه خاص خلاصه میشد: منابع طبیعی و ثبات منطقه.
اول؛ در کنار میزبانی از دو مسجد مقدس و خانه کعبه، عربستان به دلیل دارا بودن یکی از وسیعترین ذخایر نفتی جهان مورد توجه قرار دارد. عربستان بزرگترین صادرکننده نفت در جهان است و به همین دلیل بر 6 عضو عرب سازمان اوپک نیز قدرت نفوذ بالایی دارد.
دوم؛ در دوران جنگ سرد سیاست آمریکا بر این پایه استوار است که توازنی میان عربستان و ترکیه به عنوان متحدان غرب و ایران و سوریه به عنوان کشورهایی که حاضر به تبعیت از آمریکا نیستند، بوجود آورد. آمریکا همواره سعی کرده است در خاورمیانه توازن قدرت به راه اندازد، همانطور که با حمایت از صدام، دیکتاتور سابق عراق، تلاش کرده بود ایران را از پای درآورد. در دوران کنونی نیز عربستان یک نماینده خوب برای آمریکا در خاورمیانه محسوب میشود که میتواند موجب حرف شنوی دیگر کشورهای عربی منطقه از آمریکا شود. هرچند عربستان هیچگاه مانند مصر حاضر به برقراری رسمی روابط با اسرائیل نشد؛ اما تاکنون تهدیدی نیز برای این رژیم به حساب نمیآمده است. همین یک نکته کافی بود تا عربستان یک هدف مطبوع برای آمریکا شود.
دولت "باراک اوباما،" رئیس جمهور آمریکا، به سیاستهای دوپهلوی دولتهای پیشین خاتمه داد. اوباما به این فرضیه که آمریکا و عربستان دارای سیاستهای مشترک در منطقه خاورمیانه هستند با دید تحقیرآمیز نگاه کرد. بهترین مثال برای نشان دادن تفاوت دیدگاه واشینگتن و ریاض، امضای توافق هستهای ایران است. البته اوباما به تمام خواستهها و اولویتهای عربستان دست رد نزد، به عنوان مثال در ماجرای تجاوز نظامی عربستان به یمن، واشینگتن جانب ریاض را گرفت. در مجموع تفاوت دیدگاه اوباما با اولویتهای عربستان موجب شد شاهزادههای سعودی بیش از هر زمان دیگری احساس ناامنی کنند.
آنتی وار در ادامه نوشت: روابط واشینگتن- ریاض در سالهای اخیر بیشتر بر پایه سیاستهای نفتی استوار بوده است. البته مصرف نفت خارجی آمریکا در دو سال اخیر همواره روندی نزولی داشته است بطوریکه سط واردات نفت آمریکا در سال 2014 به سطح واردات سال 1994 بازگشت. کاهش وابستگی آمریکا به واردات نفت میتواند فضای بیشتری به رئیس جمهور بعدی این کشور دهد تا سیاستی جدید و متناسب با منافع کنونی آمریکا با کشورهای تولیدکننده نفت به ویژه عربستان در پیش بگیرد.
در دنیای کنونی، آمریکا دست از تفکر برقراری ثبات در خاورمیانه برداشته است. آمریکا زمانی میتواند بر منطقه نفوذ داشته باشد که حاکمیت دولت را در کشورهای آن از بین ببرد. زمانیکه سوریه، عراق، لبنان، لیبی و یمن درگیر ناآرامیهای داخلی باشند و دولت مرکزی تسلطی بر کشور نداشته باشد، اهداف آمریکا در خاورمیانه آسانتر تامین خواهد شد. از سوی دیگر، چالشهایی مانند جنگ داخلی سوریه میتواند روسیه را نیز درگیر خود کند و این موضوع به سود آمریکاست. انتظار میرود در دولت بعدی آمریکا سیاستهای خاورمیانه تعدیل شده و واشینگتن انعطاف بیشتری در قبال ایران نشان دهد. آمریکا میتواند ضمن حفظ روابط خود با عربستان، تعامل جدیدی را با خاورمیانه آغاز کند.
انتهای پیام/