به گزارش
خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان؛ لیگ برتر فوتبال نونهالان تهران با حضور 16 تیم روزهای حساس و سختی را سپری می کند و این در حالی است که این نونهالان قرار است در آینده فوتبال ایران را بسازند و امیدهای ایران برای سال های آتی باشند.
روزهای نه چندان دور را یادمان نمی رود. کودکانی که روزی با نام های مهدی مهدوی کیا ، کریم باقری ، علی دایی و .... در همین زمین های غیر استاندارد تهران و شهرستان ها روز و شب با مشکلات فراوان تلاش می کردند و مدت ها با این منوال گذشت تا تیم های بزرگ دنیا پیشنهاد به خدمت گرفتن آنها را ارسال کردند و دور نیست که همین نونهالان امروز نيز در سال های آتی چراغ فوتبال ایران را روشن کنند.
فوتبال این روزها به عنوان یک صنعت در دنیا شناخته می شود و کشورهای پیشرفته سرمایه گذاری کلانی را در بحث فوتبال پایه در نظر دارند چرا که ابعاد اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی ورزش بیشتر از جنبه های دیگر مورد توجه است و برای یک کشور مفید خواهد بود.
اما فوتبال پایه در ایران درگیر حاشیه ها ، نواقص و مشکلاتی است که نشان می دهد ما آینده نگری در فوتبال را فدای نتایج روزانه کردیم و هنوز فکری فراتر از یک ورزش به فوتبال نداریم.
سرمایه گذاری در فوتبال نه تنها هزینه های هدر رفته محسوب نمی شود بلکه سود دهی فراوانی را در سال های نه چندان دور برای کشور به همراه دارد.
در همین تهران بزرگ چه سرمایه هایی در حال سوختن هستند و ما بی تفاوت از کنار آنها می گذریم و ای کاش فقط بی تفاوتی بود ، که ما در حال سرمایه سوزی هستیم و با دست خودمان استعدادها را هدر می دهیم.
کم نیستند بچه ها یا اطراف ما از خانواده خودمان تا همسایه و دوست و آشنا که می بینیم و می دانیم توان و استعدادشان در فوتبال چقدر است اما روز به روز هدر می روند و از راهی که علاقه آنهاست دور می شوند فقط به دلیل اینکه آنها که باید ببینند این موضوع را نمی بینند و یا نمی خواهند ببینند و صلاحشان در این است که آنهایی را مشاهده کنند که پولشان چرب تر است و ....
ستاره های زیادی در تهران و حتى روستاهای سراسر ایران در استان های شمال و جنوب ، شرق و غرب در زمین های کشاورزی با توپ جادو می کنند.
کاری که رونادو و ریوالدو و خیلی از ستاره های فوتبال دنیا انجام می دادند و ما فکر می کنیم استثنا هستند.
آری روستاهای ما جایی است که پول کفش ورزشی را شرافتمندانه در می آورند اما فقط هر دو سال یکبار می توانند برایش هزینه کنند و با مارک های آديداس و نايك،آنهایی که تعداد صفرهای پولشان زیاد است غریبه اند چون این صفرها در جیبشان جا نمی شود.
دوست و آشنای مربی هم ندارند و خبرنگاری دور و برشان نیست و در همان روستا استعداد خود را کنار زمین پدری دفن می کنند تا روزی برای نوه هایشان داستان اینکه چرا فوتبالیست نشدند را تعریف کنند.
پول, پارتی بازی و ....اینها چیزی است که آینده فوتبال این روزهای ما را می سازد و بهترین تیم آسیا می شویم و خودمان می دانیم که نیستیم.
در تهران هم زمین های خاکی جمع شد و هیئت های فوتبال برای پر کردن کارنامه خود تصمیم گرفتند از 7 صبح تا ظهر مسابقات نونهالان را تمام کنند تا رزومه کاری آنها دست آویزی برای سال های آینده و پست های بالاتر باشد.
هزینه مدارس فوتبال و اجاره زمين بالاست و آنهایی هم که تیمداری می کنند آنقدر اطرافیان دارند که استعدادها به چشمشان نیاید.
پول بدهید بازی کنید,قیمت ها زیاد نیست فقط کافی است استمرار داشته باشد حتی قراردادها به شرط دعوت به تیم ملی هم بسته می شود که البته واهی است و آخر آن به شکایت ختم می شود.
سرمربیان و مدیرعاملان هم که به اسم هزینه از بچه پولدارها رشوه می گیرند تا آنها را در لیست وارد کنند.
مگر دیگر جایی هم برای استعدادها باقی می ماند؟
بازیکنانی که گاهی حتی یک بغل پای ساده زدن را بلد نیستند در ترکیب تیم های لیگ برتری تهران و آن طرف کنار زمین مهدوی کیاهای زیادی حسرت می خورند و به کفش هایشان نگاه می کنند.
این بخشی از ماجراست و بخش دیگر به آن مسئول های بی مسئولیت برمی گردد.آنهایی که نام مسئول را یدک می کشند و برنامه ریزی را در نهایت کم کردن هزینه در زمین های باری به هر جهت که بعضا خط های کناری زمینش دو تا است و یا اصلا خطی وجود ندارد، انجام می دهند.
داوری ها بیداد می کند،اینجا یک آزمایشگاه با چند موش دوست داشتنی در انتظار آنهایی است که قضاوت را در سطح بالای فوتبال می خواهند و اینجا را به قلمرویی برای تحصیل می شناسند.
غافل از اینکه صفحه خیال این کودکان از این پس داور را فردی بی عدالت می خواند و این در تمام عمر در ذهن و خاطرش ماندگار خواهد بود.
فوتبال پایه جایی است که قراردادها معکوس بسته می شود و میزان حضور در تیم به رقم واریزی بستگی دارد و هر چه پول بدهی در ترکیب می مانی و شماره های جذاب برای پولدارهاست و این نوع قرارداد را فقط در سرزمین کوچولو ها می توان دید.
جای عجیبی است... از کنار زمین که بازیکنان را نگاه می کنم تفاوت را می توان حس کرد برخی ها شاید اصلا شناسنامه شان را ندیده اند و با رقم واریزی قرار داد بسته اند و کد ملی شان حساب جاری پدر است.
حس عجیبی دارد... چهره های معصوم نونهالان را آنهایی از سکه انداختند که نونهال نیستند و سودجویی را در میان عشق و علاقه همین کودکان پیدا کردند. به هرحال بازار، بازار است و پول همیشه راه حل مشکلات است.
عرف و قانون می گوید به هر حال وقتی مرجعی برای رسیدگی به این کودکانِ عاشق وجود ندارد، می شود از پول خودشان آینده شان را ساخت اما حقی برای کسی محفوظ نیست که استعداد را خشک کند و برای خودش خانه بسازد.
در بسیاری از موارد معلمان ورزش و دانشجویان تربیت بدنی برای سرمربیگری این کودکان انتخاب می شوند البته در مدارس و تیم ها و باشگاههایی که با نام ستاره های بزرگ تاسیس شدند و به قول معروف نان اسمشان را می خورند اما ستاره ای که نامش روی بنر تبلیغاتی است ،حتی روحش از این مدارس و تیم ها اطلاع ندارد.
همه جای دنیا یک استعدادیابی درست و دقیق انجام می شود به عنوان مثال در کشور آلمان اما این مسائل در اینجا محلی از اعراب ندارد موضوعی که در دنیای فوتبال حرفه ای به صورت آکادمی های حرفه ای و استعدادیابی به بهترین نحو با تشکیلات فوق حرفه ای انجام می پذیرد اما اینجا مدارس استعداد پروری و استعدادیابی حتی در پارک ها انجام می شود.
ساعت بازی های لیگ برتر فوتبال نونهالان در نوع خود نوبرانه است.به دلیل اینکه هزینه کمتری برای زمین انجام شود و آقایان برنامه ریز به کارهای اختصاصی و بعضا دوم و سوم خود هم برسند!ساعت 14 یا 7 صبح؟
سرمربی تیم فوتبال نونهالان لیگ برتری پاس پایتخت در این باره به نکات جالبی اشاره می کند!
پرویز زیوری در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان وضعیت فعلی نونهالان را اینگونه تشریح کرد:در ليگ نونهالان از افراد بسیار بی تجربه در کار داوری استفاده میشود و این بچهها به نوعی موش آزمایشگاهی این داوران تازه کار میشوند. این افراد پس از مدتی کار کردن و تجربه اندوختن به ردههای بالاتر مثل جوانان و امید میروند و دوباره افراد بی تجربه به سر کار مي آیند. البته در همه موارد اینگونه نیست اما بیشتر اوقات از این الگو پیروی میشود و این موضوع خیلی به لیگ ما صدمه میزند.
تیم ها از بازیکنان جا زده استفاده می کنند
وی در مورد بزرگترین معضل این رده میگوید: خیلی از تیمها برای نتیجه گرفتن از افرادی در ترکیب اصلی تیمشان استفاده میکنند که از لحاظ سنی، مخصوص تیمهای نوجوانان یا جوانان هستند. خوب زمانی در یک تیم 3 یا 4 بازیکن نوجوان بازی میکند واضح است که تیم مقابل از نونهالان تشکیل میشود، چندتا گل میخورد و هیچ گلی نمیتواند بزند و اگر هم تیم مقابل بفهمد و اعتراض کند، هیچ پاسخی دریافت نمیکند چون با معلم ورزش و مدیر مدرسه هماهنگ شده است. در اینجا فدراسیون یا هیئت فوتبال باید به قضیه سامان بدهد و اعتراضها را با پیگیری سفت و سخت به نتیجه برساند. برای مثال مسئولان باید به مدارس این بازیکنان جا زده مراجعه کنند و تحقیقات لازم را انجام دهند، اما متاسفانه هیچ توجهی نمیشود.
تیم های نونهالان با پول خود بازیکنان می چرخد
سرمربی تیم پاس پایتخت در ادامه گفت: اكنون همه تیمها در رده نونهالان خصوصی شدند یعنی هیچ اسپانسری وجود ندارد تا به تیم تزریق مالی کند. حالا بعضی از تیمهای بیانصاف بچه پولدارها را به خدمت میگیرند و با دریافت پولهای گزاف نام آنها را در فهرست تیم رد میکنند. حداقل بهتر است که از بچه پولدارهای توانا استفاده کنند اما مشکل اینجاست که اکثر این بچهها برای تفریح میآیند و حتی تکنیکهای ساده را هم بلد نیستند و در مقابل تیمهای با انصاف یک مبلغ قابل قبول از همه بازیکنان میگیرند و خرج تیم و خوراک بازیکنان و ... میکنند اما نکته قابل توجه اینجاست که باشگاهها نباید پول زمین، اردو و ... را از بازیکنان بگیرند، بلکه باید یک پولی هم به بچهها بدهند اما چه کنیم که تیمهای نونهالان تحت فشار است.
برای داشتن یک تیم ملی قدرتمند در آینده باید به رده های پایین توجه کنیم
زيورى در پايان خاطر نشان كرد: توجه به تیم نونهالان در آینده نتایج درخشانی به بار میآورد. برای مثال تیم مهدی مهدویکیا با نام "کیا" که بدون یک شکست و حتی مساوی با اقتدار در صدر جدول است و تازه وارد سیستم شده است، چون این مشکلات را ندارد و رسیدگیشان کامل و بی نقص است، استعدادهای متعددی را پیدا کرده و در مدت کمی با کار کردن روی این پتانسیلها آنها را به درجه بالایی کشانده است. همه مربیان بر این باورند که بازیکنان "کیا" تیمهای ملی آینده تا رده بزرگسالان را تشکیل میدهند. اگر به دیگر تیمها به همین اندازه توجه شود، تعداد زیادی بازیکن مستعد با یکدیگر به رقابت سالم میپردازند که در آینده نه چندان دور شاهد یک تیم ملی بزرگسال قدرتمند خواهيم بود.
انتهای پیام/