به گزارش خبرنگار
گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، در ساعت 23:00 ، بیست و هفتم مهر ماه ، فردی با مراجعه به کلانتری 171 مصطفی خمینی اعلام داشت که توسط دو سرنشین یک دستگاه خودرو 206 سفید رنگ مورد سرقت مسلحانه و همچنین آزار و اذیت قرار گرفته و سارقین وی را در تاریکی شب ، در اتوبان خلیج فارس از ماشین پیاده و از محل متواری شدند .
پرونده در اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ :
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "سرقت مسلحانه" و به دستور قاضی رحمتی ، رئیس شعبه 101 کیفری دادسرای عمومی و انقلاب شهر آفتاب ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
اظهارات مالباخته :
مالباخته پس از حضور در اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : " ساعت 21:00 بیست و هفتم مهر ماه ، جهت ارسال چند تخته فرش ، به پایانه ی مسافربری جنوب رفته و پس از تحویل کالا از ترمینال خارج و به قصد مراجعت به محل کار خود در محدوده میدان منیریه ، سوار یک دستگاه خودرو 206 سفید رنگ شدم ؛ ابتدا قصد داشتم تا در صندلی شاگرد راننده ( صندلی جلو ) بشینم اما بر روی صندلی یک کارتن قرار داشت . هنگام سوار شدن به صندلی عقب خودرو ، جوان دیگری نیز به عنوان مسافر در صندلی عقب نشسته بود ؛ کمتر از یک دقیقه از حرکت ماشین نگذشته بود که سرنشین صندلی عقب ، از پشت صندلی راننده اقدام به خارج کردن یک قبضه اسلحه کمری کرد و بعد با تهدید اسلحه به من گفت : "سرت را پائین بیاور" و در ادامه ، با تهدید یک قبضه چاقوی بزرگ ، اقدام به بستن دستان و چشمانم کرد ؛ این شخص در حالیکه چاقو را زیر گلویم گذاشته وفشار می داد ، گوشی تلفن همراه ، عابربانک و رمز آن ، ساعت مچی و 380 هزار وجه نقد مرا سرقت کرد اما با این وجود به سرقت راضی نشد و در حالیکه پیش از آن و با تهدید اسلحه دستان و چشمانم را بسته بود ، مرا مورد آزار و اذیت قرار داد . نهایتا در تاریکی شب ، آنها مرا در حاشیه اتوبان یادگار امام از ماشین پیاده کرده و از محل دور شدند " .
شناسایی و دستگیری متهمین :
با آغاز رسیدگی به پرونده ، کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی با بررسی تراکنش مالی حساب های عابربانک مالباخته اطلاع پیدا کردند که سارقین با مراجعه به یکی از شعب بانکی در شهرستان واوان اقدام به برداشت تمامی وجوه نقد داخل حساب مالباخته کردند ؛ در ادامه و با بررسی تصاویر بدست آمده از دوربین های مداربسته ، کارآگاهان موفق به شناسایی یکی از مجرمین سابقه دار بنام "حمید . د" ( متولد 1365 ) شدند .
با شناسایی دقیق تصویر "حمید . د" توسط مالباخته به عنوان سرنشین صندلی عقب خودرو 206 ، دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و با بهره گیری از اقدامات پلیسی ، مخفیگاه و محل تردد "حمید . د" در رباط کریم مورد شناسایی قرار گرفت ؛ برابر اطلاعات بدست آمده از تحقیقات نامحسوس پلیسی ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که "حمید . د" یکی از افراد شرور و اراذل و اوباش منطقه نیز می باشد . سرانجام در ساعت 12:30 مورخه 23/07/1395، "حمید . د" در حین تردد با یک دستگاه خودرو نیسان در شهرستان بهارستان دستگیر و به اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد .
"حمید . د" در همان تحقیقات اولیه صراحتا به انجام سرقت مسلحانه اعتراف و در ادامه یکی از دوستانش بنام "علی . الف" ( متولد 1374 ) را بعنوان راننده خودرو 206 سفید رنگ معرفی کرد ؛ با شناسایی "علی . الف" بعنوان دیگر عضو سارقین مسافربرنمای مسلح و همچنین یکی از مجرمین سابقه دار در زمینه سرقت ، مخفیگاه وی در شهرستان واوان – منطقه سبزدشت شناسایی ، او نیز در مخفیگاهش دستگیر و خودرو 206 سفید رنگ به شماره انتظامی ایران 77/***ی49 مورد استفاده در سرقت نیز در داخل پارکینگ محل سکونت متهم شناسایی ، توقیف و به اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد .
سرهنگ کاراگاه حمید کرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : " با توجه به کشف چندین دستگاه گوشی تلفن همراه متعلق به افراد غیر ، کشف یک قبضه اسلحه کمری ، اعتراف صریح متهمین به ارتکاب سرقت مسلحانه از مالباخته ، سوابق متهمین در ارتکاب جرایم مرتبط با سرقت و به منظور شناسایی دیگر جرایم ارتکابی متهمین و سایر شکات و مالباختگان ، دستور انتشار بدون پوشش تصاویر متهمین از سوی رئیس شعبه 101 کیفری دادگاه عمومی و انقلاب شهر آفتاب صادر شده است ؛ لذا از کلیه شکات و مالباختگانی که موفق به شناسایی تصاویر متهمین شدند دعوت می شود تا جهت پیگیری شکایات خود به نشانی اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان وحدت اسلامی مراجعه نمایند " .
انتهای پیام/
بابا اینا اصلاح نمیشن بفرستینشون روی مین
وگرنه بعد گذران چند روز حبس و یاد گیری شیوه های دیگه بازم مزاحم جان و مال و ناموس مردم میشه ایندفعه با این نیت !دفعه پیش دستگیر شدم چیکار کردن که این دفعه بکنند به ریش همه هم میخنده