به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ درحالی که بازار کار با سیل تقاضاهای شغلی فارغ التحصیلان دانشگاهی روبرو است و وضعیت بیکاری رو به روز رو به وخامت است مشاهده می کنیم که هیچ فرماندهی دراشتغال وجود ندارد.
چالش اصلی در حوزه بیکاری وجود هزار جوان فارغ التحصیل بیکار آماده به بازار کار است. اما به دلیل بالا بودن میزان تقاضاهای کار، بسیاری از آنها بیکاری های طولانی مدت را تجربه می کنند.
در بازار کار برخی به دلیل داشتن تخصص ها و مهارت های ویژه یا گاهی شانس، پارتی و آشنابازی و مواردی از این دست فوراً جذب بازار کار می شوند ولی با شرایط فعلی برخی فارغ التحصیلان آمادگی ورود به بازار کار با شرایط پارتی و آشنابازی و... را ندارند و به دلیل بالا بودن میزان تقاضاهای کار، بیکاری آنها طولانی مدت می شود.
اهمیت این مسئله تا جایی است که تمامی دولت ها به منظور جلب نظر مردم و اخذ رای جامعه، در زمان تبلیغات انتخاباتی یکی از مهم ترین برنامه ها والویت های کاری خود را پرداخت به مسئله بیکاری جوانان و ایجاد اشتغال اعلام می کنند.
این دولت هم از این برنامه های تبلیغاتی مستثنی نبود، متأسفانه ضعف عملکرد دولت ها، کوچک شمردن مسئله و بحرانی شدن آن، تلاش برای ارائه طرح های کوتاه مدت و ضربتی اشتغال زایی، تزریق منابع بانکی به برخی طرح ها به امید ایجاد اشتغال، بعضاً آمارسازی و ارائه عملکردهای غیرواقعی و باقی ماندن مسائل ریشه ای و تاریخی دلایل بیکاری جوانان؛ نه تنها معضل بیکاری حل نشده بلکه با سر کار آمدن هر دولت، این مسئله جلوه های جدید و زوایای تازه ای را از خود نشان می دهد.
اما بررسی های کارشناسان بازار کار حاکی از این است که چند دلیل در بحرانی شدن بازارکار تحصیل کرده ها اثر گذار است.
1- جمعیت دارای تحصیلات عالی بعد از انقلاب 14 برابر شد که این میزان برای مردان حدود 10 برابر و برای زنان 23 برابر است؛ اما ظرفیت های بازار کار به عقیده کارشناسان اقتصادی و بازار کار پیشرفت نکرده است.
2- جامعه برای جستجوی بهتر کار از سطح تحصیلات کاردانی در دهه 60 به سمت تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد در دهه 90 حرکت کرده است. این مسئله علاوه بر اینکه سطح توقعات جامعه از کار و اشتغال را تغییر می دهد، شاغل شدن افراد را پیچیده تر می کند این موضوعی مزید بر علت است.
3- طی یکی دو دهه گرایش شدیدی به برخی رشته ها مانند بازرگانی، حقوق، مهندسی، رشته های گروه بهداشت و پزشکی، کشاورزی، کامپیوتر، دامپزشکی، علوم تربیتی و... شکل گرفت که نتیجه آن انباشت تقاضا برای کار برای فارغ التحصیلان این رشته ها، دشوارتر شدن ورود به بازار کار و در نتیجه دامن زدن به بیکاری کارجویان جوان است.
4- آمارها نشان می دهد تمایل به تحصیل در برخی از این رشته ها به صورت تصاعدی و چشمگیر افزایش یافته است. به عنوان نمونه متقاضیان تحصیل در رشته های گروه بهداشت و پزشکی 17 برابر شده، اما بازار کار برای این بخش وجود ندارد.
5- با وجود بی میلی بیشتر فارغ التحصیلان به تحصیل در برخی رشته ها مانند زیرگروه های خدماتی، اما نرخ بیکاری افراد فارغ التحصیل در این رشته ها از سال 65تا 90 کاهش یافته و در سال های گذشته این رشته ها از بازار کار بهتری برخوردار شده اند. بنابراین نامتوازن بودن تحصیل در رشته های مختلف نیز دلیلی بر مسئله دار شدن اشتغال کارجویان تحصیلکرده است.
6- برخی گروه های تحصیلی مانند کشاورزی، دامپزشکی و علوم تربیتی دارای بالاترین درصد از بیکاران هستند که دلایل گوناگونی دارد. اساسا در ایران، هیچگونه پایش و تحقیقی از وضعیت بازار کار رشته های دانشگاهی توسط دولت یا خود دانشگاه ها صورت نمی گیرد و افراد بدون هرگونه اطلاعی از بازار کار آینده رشته های تحصیلی، وارد دانشگاه ها می شوند. متاسفانه در حال حاضر، هیچگونه بانک اطلاعاتی قابل اعتنایی از وضعیت بازار کار، نیازها، وضعیت جذب دانشجو، آینده شغلی کارجویان و اطلاعات مهم و کلیدی از این دست وجود ندارد و انتخاب ها باید با چشمانی بسته انجام شود.
7- رشته های تحصیلی دانشگاهی توسط خود جوانان نیز اغلب بر اساس نیازسنجی بازار کار صورت نمی گیرد و افراد بر اساس پارامترهای دیگری مانند علاقه شخصی، رشته دانشگاهی انتخاب می کنند. این مسئله باعث می شود درصد قابل توجهی از کارجویان در زمان جستجو برای شغل، با مشکلات جدی مواجه شوند؛ هرچند علاقه و گرایش به رشته تحصیلی باعث ایجاد انگیزه در افراد برای تحصیلات می شود و بدون علاقه کاری پیش نمی رود ولی در شرایط فعلی بازار کار، باید تلفیقی از علاقه و بازار کار رشته ها را دنبال کرد.
8- به دلایل نامعلوم نرخ مشارکت اقتصادی افراد دارای تحصیلات عالی از 68.9 درصد در سال 65 به 48درصد در سال 90 کاهش یافته که معنای آن بی برنامگی درصد قابل توجهی از افراد تحصیل کرده درباره آینده خود است.عدم مهارت فارغ التحصیلان دانشگاهی نیز یکی از علت های مهم در بیکاری دانشجویان است.
9- بیکاری افراد دارای تحصیلات عالی در فاصله سال های 65 تا 90 به میزان 4 برابر شده است؛ با این حال دانشگاه ها همچنان به روند جذب دانشجو ادامه می دهند و صف متقاضیان ورود به دانشگاه هم برقرار است. همچنین شاید زمان آن رسیده باشد که بخش قابل توجهی از تحصیلات پس از دیپلم متوسطه به سمت رشته های فنی و مهارت آموزی سوق پیدا کند.
10- اگر قرار است دانشگاه ها به روال رقابتی جذب دانشجو ادامه دهند، یکی هم باید برای بازار کار فارغ التحصیلان دانشگاه ها، برنامه ریزی کند به نحوی که یا پذیرش میلیونی دانشجو تا چند سال متوقف شود یا اینکه فرصت های جدید شغلی برای ورود افراد به بازار کار فراهم شود.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
به امید خدا
به نظرمن باید یک برنامه ریزی اساسی دراین باره بشه تا هم مشکل بیکاری و هم ازدواج حل بشه