بدون تردید یکی از جدی ترین معضلات اجتماعی کشور در حال حاضر مشمول طلاق می شود،ناهنجاری که در عین اینکه شرع و قانون برای آن منعی لحاظ نکرده،اما بطور یقین عارضه ای نامیمون است که انسجام اجتماعی و بنیان خانواد را به مخاطره می اندازد.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،یکی از چالش های جدی فعلی جامعه ایران،مشمول طلاق می شود،معضلی که در صدر آسیب های اجتماعی قرار دارد و در کنار معضلاتی همچون اعتیاد و بیکاری،سه ضلع اصلی مشکلات اجتماعی را به خود اختصاص داده است،معضلاتی که هر کدام به نوعی علت و معلول یکدیگر هستند و بخش قابل توجهی از این ناهنجاری ها از ریشه فقر ارتزاق می کند.
برخی کارشناسان معتقدند ساده اندیشی است که تمامی این معضلات را صرفا به مشکلات اقتصادی خلاصه کرد،زیرا تنوع و تکثر نامیمون آسیب ها در لایه های گوناگون اجتماعی همچون طبقات متوسط و مرفه جامعه نیز مشاهده و احساس می شود.
با باور عده ای از صاحبنظران ،برای آسیب شناسی و بررسی عمیق و علمیِ ریشه ها و عوامل ظهور و بروز طلاق باید به سالها پیش از ازدواج و تشکیل زندگی مشترک،مراجعه و رجعت کرد،جایی که تفکیک جنسیتی و تقابل دختر و پسر در فرهنگ بسیاری از خانوارها آموخته و آموزش داده می شود،آموزشی که در ضمیر ناخود آگاه والدین و اعضای خانواده ریشه دوانده و در رفتارهای روزمره زن و مرد،والدین،پدر و مادر، خواهر و برادر،روابط فامیلی و تعاملات برون خانوادگیِ اجتماعی مصادیق بسیاری از آن را می توان بر شمرد.
صدیقه نوبهار،روانشناس و کارشناس علوم رفتاری در گفت و گو با
خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،با اشاره به تهدیدات و آسیب های متعدد طلاق برای جامعه و عوارض دوران سیاهِ طلاق برای زوجینی که گسست را تجربه می کنند و انتقال و بازخورد آسیب های آن به فرزندان آنها(فرزندانِ طلاق)،اظهار داشت:صادقانه و قاطعانه باید گفت متاسفانه قبح و کراهت طلاق در لایه ها و طبقات اجتماعی گوناگون جامعه ریخته شده و بخش قابل توجهی از جامعه در مقایسه با دهه های گذشته با سهولت هر چه بیشتری طلاق را می پذیرند و به عنوان راهکار برون رفت از برخی مشکلات و نارسایی های خانوادگی بر می گزینند.
وی افزود:متاسفانه در اکثر قریب به اتفاق نظریات کارشناسی صاحب نظران،عمدتا به مقطع شکل گیری خانواده و ازدواج زوجین تمرکز و توجه می شود،اما به واقع باید ریشه گسست های اینچنینی را در سال های پیش از ازدواج و در مقطعی که نهادهای آموزشی نتوانسته اند آنچنان که باید مهارت های زندگی،کنترل خشم و نحوه مدیریتِ مشکلات را از منظر روحی و روانی آموزش دهند.
*کودکانی که قربانی ستیزهای زوجین جوان می شوند
اشرف السادات مرتضوی،کارشناس امور خانواده و مددکار اجتماعی در گفت و گو با
خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،یکی از عوارض ناخوشایند و مصیبت بار طلاق را معطوف به کودکانی قلمداد می کند که در ستیز میان زوجین جوان قربانی می شوند.
وی افزود:اغلب این کودکان به تدریج با انباشتی از عقده های روحی و روانی به ستیز جامعه ای می روند که به زعم آنها،عامل اصلی شکست و مشکلات پیچیده آنها از کودکی تا جوانی محسوب می شود.
مرتضوی عنوان کرد:کودکان مذکور بصورت بالقوه مستعد بروز خشونت هستند و به واقع سهم قابل توجهی از بازتولید آسیب ها و مشکلات،نارسایی های اجتماعی و هنجار شکنی ها به این طیف و گروه از افراد جامعه اختصاص می یابد.
وی افزود:اگرچه نمی توان ضرورتا تمامی کودکان طلاق را عامل و ریشه مشکلات اجتماعی خطاب کرد،آنچنان که نمی توان از اساس تاثیرات این پدیده را در ظهور و برو نارسایی های اجتماعی نادیده گرفت.
کارشناس امور خانواده و مددکار اجتماعی گفت:مهار طلاق و کنترل آسیب های آن مستلزم برنامه ای فراگیر،همه جانبه و جدی است که باید از سالها پیش از ازادواجِ جوانان و در دوران کودکی و نوجوانی اجرایی و آغاز شود و حتی برای دوران پسا طلاق و کودکان طلاق،برنامه های اصولی و مدونی را تعریف و عملیاتی کرد.
وی افزود:اگرچه در طول سالیان اخیر گام های مثبت و سازنده ای برداشته شده،اما همچنان برای مهار و کنترل اثرگذار و سازنده این ناهنجاری،نیازمند اعتبارات،برنامه ها،تلاش و اهتمام و همیاری هر چه بیشتری هستیم.
وی در خاتمه یادآور شد:ابلاغ سیاست های کلی نظام خانواده از سوی رهبری معظم انقلاب و اجرای جزء به جزء آن،به عنوان نقشه راهی کارشناسی شده و جامع از ضروریاتی است که در صورت حصول و تحقق آن،جامعه ایرانی آینده ای نوید بخش و شایسته تر را تجربه خواهد کرد.
انتهای پیام/